حرفهای خودی و بیخودی گام سیمانی و انتظار فولادی از وزیر! اینگونه که از ظواهر امر پیداست، قول جناب وزیر، محقق شده و سیمان که برای خودش بروبیایی پیدا کرده و موفق به فتح قلههای بلند بالای قیمتی شده بود، از اوج عزت فرو افتاده و قیمت بورسی آن به قبل از گرانیها […]
حرفهای خودی و بیخودی
گام سیمانی و انتظار فولادی از وزیر!
اینگونه که از ظواهر امر پیداست، قول جناب وزیر، محقق شده و سیمان که برای خودش بروبیایی پیدا کرده و موفق به فتح قلههای بلند بالای قیمتی شده بود، از اوج عزت فرو افتاده و قیمت بورسی آن به قبل از گرانیها برگشته است. قصد آن را نداریم که زحمت و تلاش جناب وزیر را بیاجر و مزد بگذاریم ولی اینکه برق کارخانهها قطع بود و تولید سیمان تقریباً وجود نداشت و چند روزی است برق و تولید هر دو به وفور یافت میشود، را نیز باید در این ارزانی قیمت دخیل بدانیم.
اینکه همه خرید و فروش سیمان در مسیر بورسی شدن است و قرار نیست یک گرم از آن خارج از بورس و با رانت و امضای طلایی جابهجا شود هم خبر خوبی است و هم نشان از عزم جناب وزیر برای حل این مشکل دارد و هم نشان از ساده بودن راهحل برخی مشکلات لاینحل این چند ساله!
البته بهتر است هیچ کسی در باد خوش اُفت قیمت در بورس، نخوابد و اصل قضیه که رسیدن سیمان به قیمت واقعی به دست مصرفکننده نهایی است، دچار فراموشی نشود و اینکه کف بازار میل عجیبی به فاصله گرفتن از قیمت بورس به هر دلیل درست و غلط دارد و ایضاً عزیزان رانتی که رویای شیرین بازار سیمان برایشان به کابوس تعبیر شده و سودهای مفت و میلیاردی را از دست رفته میبینند، از هیچ کاری برای شیر تو شیر کردن اوضاع و ماهی گرفتن از آب گلآلود کوتاه نمیآیند هشداری باشد در گوش دوستان مدیر و مسؤول که این اوضاع، آرامش قبل از طوفان است.
البته ظاهراً جناب وزیر برای فولاد هم خوابهایی دیدهاند و قرار است در سه گام پشت سر هم ماهیانه، ابتدا به سراغ آمار تولید و تولیدکننده و حاضران در این صنعت رفته و به سنجش عیار ایشان و سروسامان دادن به زنجیره تولید بپردازند، بعد به سراغ اصلاحات قانون و مقررات و چارچوب بازار رفته و دستی به سَر و گوش آن بکشند و در آخرین پرش بلند، خدمت جناب بهای تمام شده و ساختار تولید و ایضاً کاهش هزینهها رسیده و آن را نیز سامانی نو بدهند تا صفر تا صد کار بر مدار تعادل قرار گیرد.
اگرچه با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود و قبلاً هم خیلیها خیلی حرفها زدند و در مقام عمل، چیز دندانگیری عاید و واصل نشد، ولی به هرحال، آدمی به امید زنده است و دیر یا زود معلوم میشود که این ماست چقدر کره دارد و آیا حرف و عمل در یک تراز میشوند یا قصه بر همان مدار دو صد گفته چون نیمکردار نیست، میچرخد و میماند؟!
ظاهراً وزارت کریمه صمت برای خودرو هم برنامه و تدارکاتی دیده و قرار است تولید و رقابت را همزمان متحول کند و کاری کند که هم بازار از این آشفتگی در بیاید، هم خلقا… بتوانند سوار ماشین وطنی بشوند و هم آن دوقلوهای افسانهای از دپو کردن زیان انباشته سالیانه دستبردارند و چهار ریال سود کرده و این جمع اضداد گرانی و تورم و ضرردهی و ورشکستگی، سفرهاش برچیده شود.
حرف از رونق تولید و صادرات و حمایت از صنعتگر و بازرگان و دانشبنیان و… که حرف و هدف یومیه این چند ساله وزارت صمتیهای گرامی است که هنوز کجدار و مریز و سرگشته و مریض است!
بخیل که نیستیم، میگویند ما میتوانیم، ما هم میگوییم شما میتوانید، ولی توصیه هوشنگخانی ما این است که با یک دست چند هندوانه بلند نفرمایید که تب تند زود به عرق مینشیند، مراقب پوست موزها باشید…!
هوشنگخان
ا ا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.