حرفهای خودی و بیخودی ماه عسل رو به پایان است! اوائل شهریورماه و در همین مرقومه شریفه خودیوبیخودی به عزیزان و دغدغهمندان و دلواپسان وضعیت گرانی و تورم و بیبرنامگی عرض کردیم، بگذارید دولت جوانبخت از راه برسد، مُهر حکم تنفیذ رئیسجمهور و اعتماد مجلسیان به وزرا خشک بشود و بعد شروع به مطالبهگری […]
حرفهای خودی و بیخودی
ماه عسل رو به پایان است!
اوائل شهریورماه و در همین مرقومه شریفه خودیوبیخودی به عزیزان و دغدغهمندان و دلواپسان وضعیت گرانی و تورم و بیبرنامگی عرض کردیم، بگذارید دولت جوانبخت از راه برسد، مُهر حکم تنفیذ رئیسجمهور و اعتماد مجلسیان به وزرا خشک بشود و بعد شروع به مطالبهگری کرده و از دو صد گفته چون نیمکردار نیست، حرف بزنید و سیاهه کم و کسری و گرانی و تورم را برای دولت لیست بفرمایید.
در آن موقع در یک کلام عرض کردیم که چهار روز امان بدهید. الان هم که تابستان و شهریورماه دستدردست هم روبه پایان هستند و علیرغم اینکه به ادعای برخی از وزرا و مدیران و حتی رسانههای ملی و میلی، دولت حسابی جا افتاده است و هرکدام از وزرا و معاونین و جناب رئیسجمهور، در همین اندک زمان، کارهای بزرگی کرده و فعل ما میتوانیم در چهارده صیغه ماضی و مضارع صرف شده است! با همه این احوال باز هم عرض میکنیم که مطالبهگران محترم چهار روز امان بدهند و به دنبال معجزه نگردند و کار مملکتداری و اقتصاد و معیشت و ارتباطات، کار ساختاری و اساسی میخواهد و با این قصهها و تعارفات به سامان نمیشود!
عرض هوشنگخانی ما این است که پاستورنشینان محترم در جریان باشند که آن ماهعسل وصال به مقام، عمرش آنقدرها هم بلند نیست و همین روزها باید کمکم از حال و هوای ما برنامه داریم و دستور میدهیم و خواهد شد و تصمیم گرفتهایم و بهطور کلی صرف این قسم افعال مستقبل، خارج شده و برای حال فکر نان کنید که خربزه آب است.
اینکه گرانی گوشت و تخممرغ و برنج و لبنیات در همین عمر کوتاه دولت تازه، رکوردهای جدیدی را به ثبت رساند و علیرغم پایین آمدن مصرف برق و راهاندازی مجدد کارخانههای بزرگ، بحث فولاد و سیمان و مصالح همچنان گربهرقصانی میکنند و خودرو و دلار و… سفت و سخت به آن بالاها چسبیدهاند ولی توسط برخی رسانهها و معترضان و دغدغهمندان همیشگی در دولت قبل، خصوصاً جناب سیمای ملی و ایضاً رسانههای دولتی و عزیزان همیشه نگران بیکفایتیها! کمتر به آن پرداخته میشود و ظاهراً براساس یک قرار نانوشته (شاید هم نوشته) تمرکز خود را روی نیمه پر لیوان متمرکز کردهاند، بهنظر هوشنگخانی ما این اتفاق هم اگر آنقدرها به دل نمینشیند و احوال جنابمان را مکدر نموده است ولی باز اگر گفته میشود همه آنها در راستای هماهنگی و همدلی و حمایت و جلوگیری از تشویش اذهان عمومی و سفیدنمایی و دوری از دودستگی و دوقطبی و این دلائل باشد، بهنظر میرسد بهانه خوبی است! و میتوان به روی مبارک نیاورد، هرچند وظیفه رسانه چیزی است که تعطیلی بر نمیدارد و مطالبهگری حقوق مردم موضوعی است که بگیرنگیر و امروز آره، فردا نه، ندارد!
به هرحال گرانی و تورم همچنان بیداد میکند و از سفره خلقا… دیگر چیزی نمانده است، آمار طلاق و دعوا و نزاع و ترک تحصیل و بیکاری جوانان و موج افسردگی و تعداد خودکشی و پروندههای چک و بدهی و ورشکستگی و هزار و یک بدبختی و مصیب مردم و ایضاً مشکلات با دنیا و ارتباطات و افایتیاف و برجام و تحریم و حالا هم طالبان و تحرکات شبه دوستان شمال و شمالغربی و…، چیزهایی نیستند که با تعارف و ملاحظه و مماشات و یا با عدم اعلام و نگفتن و زبانمان لال، مخفی کردن، حلوفصل شود و فقط و فقط به عمل کار برآید.
بنابراین علیالحساب آن دوره ماهعسلی دولتیان از نیمه گذشته است و عجالتاً زمانه سفیدنمایی تا حد خیره شدن چشم و دیدن آن اندک آب کف لیوان و به روی مبارک نیاوردن و فراموشی دغدغههای مردم هم خیلی وقت است، تمام شده است ک از اول هم قراری بر آن نبود.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.