حرفهای خودی و بیخودی نیم بند، نیمه تمام! فقط مدیون جناب هوشنگخان (خودمان را میگوییم) هستید که برای یک لحظه هم فکر کنید مطالب زیر که عرض میکنم چیزی به جز تعریف و تمجید است و قصد انقولت و زیرسؤال بردن و یا خدای ناخواسته مزاح و ریشخند داریم، کاری به جوامع […]
حرفهای خودی و بیخودی
نیم بند، نیمه تمام!
فقط مدیون جناب هوشنگخان (خودمان را میگوییم) هستید که برای یک لحظه هم فکر کنید مطالب زیر که عرض میکنم چیزی به جز تعریف و تمجید است و قصد انقولت و زیرسؤال بردن و یا خدای ناخواسته مزاح و ریشخند داریم،
کاری به جوامع دیگر و سیاستها و خلقا… و اقتصاد و فرهنگ و اجتماعشان ندارم، اگر مثل ما هستند که خوشا به سعادتشان و اگر چون ما نیستند، وای بر احوالشان و خدا به دادشان برسد!
ما در این سرزمین، کلاً اهل انجام کارهای نیمبند و نیمهتمام هستیم، اگر حوصله داشتید، تحقیق و تفحص را پیشه خود کنید و این تاریخ معاصر را شخم بزنید تا یک کار تمامقد اول و آخر معلوم و عاقبتبخیر و وسط کار رها نشده و یا از همان اول نیمبند و اجرای شل و سفت و نوسانی نداشته پیدا کنید، گردن ما از مو باریکتر، اگر یافتید آن را بزنید! فقط بالاغیرتاً بزنید تا لااقل این یک کار درست و درمان انجام شده باشد!
صدور کارتملی و یا تعویض آن را کلید میزنیم، روش آموزش جدید را مصوب میکنیم، طرح شاپرک و کنترل قاچاق و نشستی دارو و نهاده دامی و کالاهای اساسی را به اجرا در میآوریم، قانون شفافسازی حقوق و داراییهای مسؤولین را در بوق و کرنا میکنیم، سند بالادستی تحول و تغییر و رنسانس در صنعت و تولید و ورزش و هنر و فرهنگ و… را فصلالخطاب میکنیم، از ایران ۱۴۰۰ و ماسک زدن اجباری و جریمه باز بودن اصناف و پاساژها و حمایت از اقشار ضعیف و هماهنگی حقوقها و هدفمندی یارانه و توزیع عادلانه و بسته بودن مرزهای عراق و حتی اینترنت و شبکه اجتماعی و خودرو و واکسن و کلی چیز دیگر ملی و فراملی و بومی، ۱۰تا ۱۰ تا قانون و دستورالعمل و میثاقنامه و منشور و سیاستهای کلی و جزیی و طومار، صادر و تولید و ابلاغ و منتشر میکنیم و خلاصه هرچه میکنیم، نیمبند و نیمهتمام است.
فهم هوشنگخانی ما میگوید، برخی کارها را از اول هم نمیخواهیم شروع کنیم چه رسد به تمام کردنش، برخیها را دلمان میخواهد ولی عِده و عُده و هنرش را نداریم، برخیها را منباب بستن دهان این و آن و یا افتادن آبها از آسیاب، کلنگش را میزنیم و ریسمانش را میبریم! رزومهسازی و داستان سرایی و سناریو چینی و پُر کردن سیاهه بلندبالای خدمات و افتخارات، دلیل دیگری برای برخی نیمبندی و نوسانیهاست، البته از حق نگذریم که برخی از این نیمهتمامها زیر سر جدی گرفتن موضوعات توسط همکار و زیردست و مسؤول متعهد است، حالا ما یک حرفی زدیم و قول و وعدهای دادیم، زود میروند سراغ برنامه و طرح و سند تحول!
هزار سال است که از دلار تکنرخی و پیچاندن گوش و دست دلال و سفته باز و مبارزه با گرانفروش و محتکر و فراوانی مایحتاج و پایان رکود و رسیدن به قله جهش و رونق کسبوکار و تعامل با همه دنیا و تعیینتکلیف افایتیاف و سیافتی و آن برجام یک روز خوب یک روز بد و پایان بروکراسی اضافی و الکترونیکی شدن تمامقد دولت و صاف و صوف کردن جاده تولید و خودکفایی و رقابت با دنیا و… حرف زدهایم، میزنیم و به قاعده هزار سال دیگر، خواهیم زد و هر دم با انرژی بیشتر، چشمانی براقتر و رویی افزونتر!
مردم هم عادت کردهاند، گفته میشود فلان طرح تا بهمان تاریخ به اجراء در میآید، هیچ کس جدی نمیگیرد، از محدود شدن واکسننزنها و مالیات بر خانههای خالی حرف میزنند، کسی نگران نمیشود، از وفور آب و برق و عدم قطعی و کاهش قیمت خودرو و مواد غذایی و مبارزه با فساد صحبت میشود، هیچ بنیبشری امیدوار نمیشود، همین دست فرمان را بگیر و برو…!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.