حرفهای خودی و بیخودی رسانه ملی، ملیتر شود ! لطفاً سوءتفاهم نشود، رسانهای که بالغ بر ۴۰ تا ۴۵ هزار نیروی انسانی کارمند و حقوقبگیر و طرف قرارداد و مرتبط و همقدم دارد، با احتساب خانواده و اطرافیان این افراد، برای خودش ملتی است و بیشک ملیتر از شرکتهای ملی نفت و حفاری […]
حرفهای خودی و بیخودی
رسانه ملی، ملیتر شود !
لطفاً سوءتفاهم نشود، رسانهای که بالغ بر ۴۰ تا ۴۵ هزار نیروی انسانی کارمند و حقوقبگیر و طرف قرارداد و مرتبط و همقدم دارد، با احتساب خانواده و اطرافیان این افراد، برای خودش ملتی است و بیشک ملیتر از شرکتهای ملی نفت و حفاری و پتروشیمی و حتی بانک ملی و خودروسازان ملی و هرچه ملی دیگر که وجود دارد، میباشد!
عرض ما این است که این جناب ملی که میلش فزون است بر رأی و سلیقه رئیس و شورای بالادست و فلان و بهمان افراد حقیقی و حقوقی، عجالتاً حواسش را بیش از قبل بدهد سمت خلق و مردم و ملت و رنگ ملیتی بودنش از بوی جناح و طیفیاش، بیشتر شود و از ریزش مخاطب و رقابت شانه به شانه با دیگر رسانهها، مخاطب وفادارش را فزون و گوی رقابت را ربوده و در آن بالابالاها از دسترس حریفان خارج شود.
اینکه بعد از سالها رئیسی بر مسند نشسته که عمری را در همین سازمان مشغول بهکار بوده و از زیروبم و چند و چونها آگاه است و درد و درمان را بهتر از خیلیهای دیگر میشناسد، خودبهخود خبر خوشی است برای آنهایی که دل در گروی ملیترتر شدن صداوسیما دارند، سیمایی که هم بهوسیله هزاران پیام مردمی و طیف خبرنگاران و آمارگیریهای مختلف، در سطح جامعه حضور داشته و حرف دل مردم را میداند (شنیدن یا نشنیدنش فیالمجلس مصلحتی است)، هم در کابینه دولت دائمالحضور است و هم با قضاییها و قانونگذاران و نظامیان و نهادیها مرتبط است و هم کرورکرور بازیگر و هنرمند و عالم و دانشمند در کنار و همراه و همقدم و میهمان و مشاور و همکار دارد و یحتمل بیش از آنکه خودش بخواهد ملی، از کار درآمده است!
اینکه جناب رئیس جدید فرمودهاند «صداوسیما بهعنوان مصداق واقعی رسانه مردمی، رسانه کسانی خواهد بود که صدایشان به جایی نمیرسد.» آنقدر حرف برای گفتن دارد که بهنظر میرسد قد و قامتش از اختیار و توان هر آدمی برنیاید و مرد میدان میخواهد، که آنهایی که تاکنون صدایشان به جایی نرسیده است، لابد صدایشان مطلوب عزیزان مسؤول و بالادست رسانهای و مدیریتی نبوده است و رسانه شدن برای این صداها، هزینهاش تعارف و مماشات برنمیدارد و نقداً باید پرداخت شود! به هرحال گذر زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد و معلوم میشود، منظور از «رسانه مردمی» و «مصداق واقعی» و رسانه شدن برای شنیده نشدهها، همانی است که ما میفهمیم و یا معنی دیگری هم داشته که ملت بیخبر بودهاند!
همانطور که ماه عسل دولت جوانبخت، مدتی است از نیمه گذشته و یحتمل با برگریزان پاییزی، زمان سؤال و نقد و مطالبهگریها فرا میرسد، بر همین سیاق نوبت رونمایی از نتایج عمل و اقدام رئیس جدید سیمای ملی هم با اولین برف زمستانی، فراخواهد رسید وآن موقع معلوم میشود که باید معانی جدیدی برای توده مردم و طبقه خاص و رسانه ملی و مردمی، در لغتنامه درج نماییم، یا این بار آنچنان رونقی در ملی بودن صداوسیما ایجاد میشود که هیچ رسانه میلی و شخصی و بودجهای و دولتی و ایضاً دیجیتال و برخط، تاب رقابت نداشته و از نفس خواهد افتاد.
به هرحال آرزو بر ملت بینوای حرف و وعده بسیار شنیده، عیب نیست، گو اینکه راهی هم علیالحساب جز امید بستن به شعار و حرفها و امیدواری به سروته داشتن آنها وجود ندارد.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.