حرفهای خودی و بیخودی موج دوستی ایرانی! ظاهراً علاقهمندی به موج و موجسواری آنقدری که برخیها فکر میکنند قدمتی در این سرزمین ندارد، اما برخی اینگونه استدلال میفرمایند که عبور راهابریشم از ایران نشانه خوبی است که ما از قدیمالایام اهل تجارت و بازرگانی بودهایم و بیشتر از آنکه با خاک و کشت […]
حرفهای خودی و بیخودی
موج دوستی ایرانی!
ظاهراً علاقهمندی به موج و موجسواری آنقدری که برخیها فکر میکنند قدمتی در این سرزمین ندارد، اما برخی اینگونه استدلال میفرمایند که عبور راهابریشم از ایران نشانه خوبی است که ما از قدیمالایام اهل تجارت و بازرگانی بودهایم و بیشتر از آنکه با خاک و کشت و زرع سروکار داشته باشیم، با بیزینس و خرید و فروش، روزگار میگذراندیم، البته علیالحساب زمان شروع علاقهمندی ایرانیان به موج و موجسواری خیلی مهم نیست، مشکل اینجاست که ظاهراً این بیماری از حالت مزمن به حاد تغییر حالت داده است و با همین دست فرمان، میرود که بنیاد اقتصاد و معیشت و زندگی و تمدن ایرانی را بر باد داده و همه را به زمین گرم بزند!
البته انواع و اقسام موج دوستی و سواری به وفور مشاهده میشود، اما آنچه توجه هوشنگخانی ما را به خود جلب کرده است، علاقه وافر و بیش از حد عزیزان مسؤول و ایضاً مردم غیرمسؤول به جناب کوویدخان نوزدهم میباشد، اینقدری که ما مردم و مسؤولین در یک همکاری صمیمانه و کاملاً منسجم، در جستجوی کرونا و موجهای جدید هستیم، بعید میدانم خود کوویدخان، علاقهمندی به این کشور تف دیده از تورم ترکیده در حال فرونشت و سقوط در فروچاله، داشته باشد و آنقدری که هوای چین و ماچین و سرزمینهای سبز شمالی و غربی و ینگه دنیایی را دارد از بیابان و مناطق گرم و حارهای ایران و عراق و عربستان و قسعلیهذا دوری میکند! اما ظاهراً تلاش و پیگیری خستگیناپذیر ما ایرانیان باعث شده است تنها کشوری در این مدار جغرافیایی باشیم که اینقدر در کرونا و ابتلاء و مرگ و مصیبت ناشی از آن غوطهور باشیم! بگذریم…
هنوز موج پنجم با آن همه کشت و کشتار و فاجعه تمام نشده است، خبر از ثابت ماندن آمارها و صعودی شدن لبه نمودارها به گوش میرسد، مردم هم که قربانشان بروم، کلاً ماسک و رعایت فاصله را بیخیال شدهاند و از دورهمی و مسافرت و بازارگردی و رُخ تو رُخی و نفس به نفسی، کم نمیگذارند و رکورد است که پشت سر هم میشکنند!
خدا خیر به برخی مسؤولین بدهد (شاید هم ندهد!)، این وسط این بزرگواران کم نمیگذارند، یک روز از عادی شدن وضعیت کشور خبر میدهند، یک روز از بازگشایی صددرصدی مدارس حرف میزنند، روزی دیگر از بگیر و ببند واکسننزدهها و در هنگامهای دیگر از آمارهای عجیب و غریب واکسینه شدهها!
البته عدهای هم هستند (از مردم و شبه متخصص و مسؤولین و سخنران و شوآف من!) که همچنان بر طبل واکسنهراسی و واکسنگریزی میکوبند، حالا اینکه این حضرات موج دوست هستند یا موج سوار، کاسب کرونا هستند یا قربانی عوامفریبی دیگران، مدعی بیسواد هستند و یا سواددار مشکوک به عالم و آدم و یا اصلاً حرف درست و حسابی میزنند ولی چون سند و مدرک ندارند، شنوایی پیدا نمیشود! بهطور کلی معلوم نیست این جنابان از کدام گروه و دسته هستند ولی آنچه کاملاً هویداست، موج دوستی چهل، پنجاه درصد از مردم، چندین و چند درصد مسؤولین و قاطبه دلالان و مفتخورها و جاعلان و ایضاً همان عزیزان واکسنهراس، کاری کرده است که صدای پای موج ششم چندجهشه (مولتی سویه!) شنیده میشود و دیر بجنبیم و دومرتبه خوشخیالی مزمنمان عود کند، باید شاهد درو شدن خلقا… به دست این ویروس منحوس باشیم!
ما که میگوییم، مردم بالاغیرتاً ماسک زدن و فاصلهگذاری را رعایت کنند، زود بروند واکسن مفت و مجانی و نجات بخش را بزنند، مسؤولین هم عجالتاً بیخیال بازگشایی و فوق هوشمندسازی و تزریق امید و اعتماد به نفس کاذب به جامعه شده و جمیعاً دست از سرکچل شاخکدار کرونا بردارند و اجازه دهند این مادرمرده از این ملک و مملکت گورش را گم کند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.