لطفاً محدودیت‌ها را‌ بردارید!

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی لطفاً محدودیت‌ها را‌ بردارید!    نمی‌دانم رشته کار به دست چه کسی یا قوه و نهادی است، ولی از این هوشنگ‌خان یک‌لاقبا می‌شنوید دست بجنبانید و به قید فوریت کلیه محدودیت‌های آزاردهنده را که جلو دست و پای مسؤولین و مدیران را گرفته است را ‌بردارید، حتی اگر لازم است […]

                 حرف‌های خودی و بی‌خودی

لطفاً محدودیت‌ها را‌ بردارید!

   نمی‌دانم رشته کار به دست چه کسی یا قوه و نهادی است، ولی از این هوشنگ‌خان یک‌لاقبا می‌شنوید دست بجنبانید و به قید فوریت کلیه محدودیت‌های آزاردهنده را که جلو دست و پای مسؤولین و مدیران را گرفته است را ‌بردارید، حتی اگر لازم است مثل همان افشای اموال و دارایی‌ها که مُهر امنیتی بودن بر آن الصاق گردید، همزمان با لغو همه محدودیت‌های استخدامی و ریخت و پاشی و چارت‌سازی و… و ذالک، اگر لازم است صدور حکم استخدامی و دستور اقدام مکتوب در این گونه موارد را به دلیل فوق‌سری بودن، به‌صورت شفاهی و سینه و سینه مورد تأکید قرار دهید!

  اینکه نمی‌شود فلان وزیر می‌خواهد ریاست چند پست مهم را به چهار نفر آشنای کاربلد کاردان همه چیز تمام مفتخر کند! یا بهمان وکیل در نظر دارد اقوام درجه یک را سه درجه تخفیف در آزمون و معدل و مصاحبه بفرستد برای خدمت و زحتمکشی و نان خوردن از عمل خویش در اقصی‌نقاط کشور و یا شهردار و فرماندار و رئیس و مدیرکل این نهاد و آن دستگاه و کمیسیون و شرکت و سازمان قصد کرده‌اند همسایه کناری و روبه‌رویی را به شعاع ۱۰۰ متر از محل سکونت و به‌صورت اتوبوسی و یا حتی قطاری به خانه بخت استخدام در ملک مشاء حقوق ملت در این‌طرف و آن‌طرف ایران زمین درآورند و یا…

‌ای بابا بگذریم، از این یا‌ها خیلی زیاد است، غرض ما این است که بگذاریم عزیزان مدیر و مسؤول به صلاحدید و با طیب خاطر و براساس معیار و ملاک‌های خودتشخیصی و یا حتی من‌درآوردی، نصب و عزل و ارتقاء و بذل و بخشش کنند و بیشتر از این مایه ناراحتی و دلخوری و خدای‌ناخواسته، استعفاء از مقام و استنکاف از قبول مسؤولیت این عزیزان دُردانه گرانقدر را فراهم ننماییم!

  به هرحال هرچه باشد تغییر و تحول خوب و پسندیده است، اینکه در سال‌های قبل و در بخش‌خصوصی، صاحب مدیری و حضور بستگان درجه یک و دو یا همسایه و رفیق و اقوام مربوطه در مسند امور، موضوعی عادی بود و کسی هم به هیچ مدیرعامل و هیأت مدیره‌ای متعرض نمی‌شد که چرا فی‌المثل باجناق و داماد و خواهرزاده و فرزند رفیق گرمابه و گلستان را بر سرکار گذاشته‌ای حالا هم به‌نظر می‌رسد این قسم اقدامات باید با ملاحظه و مماشات و زیرسبیلی رد کردن بیش از پیش بابش مفتوح شود و اینقدر گیر و گرفتاری برای مدیران و مسؤولان دغدغ‌ مند و دلسوز و شایسته‌سالار ایجاد نکنیم!

البته تا یادمان نرفته عرض کنیم که در آن بخش‌خصوصی کم‌کم عزیزان مالک شرکت و بنگاه‌ها، دو ریالی مبارکشان افتاد که کار و کسب و تولید و تجارت، خویش و قومی و رفیق‌بازی این قسم مسائل بر نمی‌دارد و بهتر است کارشناس خبره و مدیرعامل باتجربه و تکنسین عامل را دعوت به کار کنند تا کمیت کار لنگ نزند و کسب و کار روی هوا نرود!

  اینکه یک قانونی نوشته و خط قرمزی کشیده شده است ولی دم به ساعت آن را دور بزنیم یا از رویش پریده و به آن سو برویم تا جایی که هر چند وقتی صدای قیقاج و لایی‌کشیدن‌ها و خط تو خطی‌ها، روان جامعه را خش‌خشی نماید، شِبه‌قانون و فرش قرمز هم نیست، چه رسد به …، بگذریم!

      

                               هوشنگ‌خان