حرفهای خودی و بیخودی تصمیمات صبح جمعهای نگیرید! اینجور که از شواهد و قرائن و گفتههای منابع موثق و غیرموثق و همچنین افراد آگاه و نیمههوشیار و ایضاً اخبار کف فضای مجازی و اظهارنظرهای راهوبیراه حضرات مسؤول و وکیل و وزیر و مربوط و نامربوط که به گوش و نظر میرسد، قرار است […]
حرفهای خودی و بیخودی
تصمیمات صبح جمعهای نگیرید!
اینجور که از شواهد و قرائن و گفتههای منابع موثق و غیرموثق و همچنین افراد آگاه و نیمههوشیار و ایضاً اخبار کف فضای مجازی و اظهارنظرهای راهوبیراه حضرات مسؤول و وکیل و وزیر و مربوط و نامربوط که به گوش و نظر میرسد، قرار است مسؤولین قوای سهگانه و احیاناً چندگانه دست به چاقو شوند و یک جراحی سنگین و عمیق اقتصادی، مالی و پولی انجام دهند که کل فرهنگ و اجتماع و تمدن این مرز و بوم از اثرات شگرف و خارقالعاده آن حظوافر ببرند!
علیالحساب با توجه به اینکه حذف دلار ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی و به عبارت دیگر رفتن به طرف دلار نیمایی و آزاد از یکطرف و حذف سوبسید از سرشاخه و تقدیم آن به آخرین حلقه پایانی یا همان مصرفکننده بینوا از طرف دیگر و همچنین حرف و حدیثهای پرتکرار، اشتغالزایی و عدم استقراض از بانکمرکزی و جبران کسریها و نظارت جامع و کامل و ساخت میلیونی مسکن و از این قسم چیزها از همه طرف که هر روز نقل محافل و مجالس و صدا و سیما و رسانههای ملی و میلی و گعدهها و دورهمیهای محفلی و مجلسی و دو قوهای و سه قوهای است، خواستیم خدمت آنهایی که تحلیل و استنتاج و تحقیق میکنند و آنهایی که تصمیمسازی و تبیین و تدوین میکنند و چه آن والامقامهایی که تصمیمگیری نهایی و تأیید میکنند، عرض کنیم که اینهایی که ما صبح تا شب میشنویم بیشتر از آنچه شبیه جرح و تعدیل باشد (که خود بخود همراه با درد و آه و ناله است) شبیه سلاخی اقتصاد و معیشت خلقا… به نظر میرسد!
اینکه از یک طرف سبیل دلار دولتی را دود بدهیم، از طرف دیگر قیمتگذاری دستوری را ضربهفنی کنیم و از افزایش یارانه نقدی و حذف یارانههای قبلی و اینجور مباحث صحبت کنیم، قبل از آنکه نظارت و کنترل و مدیریت درجه یک بیعیب و نقصی داشته باشیم و ایضاً تکلیف پایه پولی و کسریهای بودجه و نوسانات بازار را برای لااقل شش ماه تا یک سال معلوم و شفاف و بر مدار و به سامان نکرده باشیم و دست آخر تا قبل از اینکه خط به خط برنامه و اقدام آتی را برای خلقا… و ایضاً متخصصین و صاحبنظران خارج از دایره خودی و اندرونیهای محرمالاسرار شرح نداده و نظرات کارشناسی و علمی و ایضاً حرفهای دلسوزانه ریشسفیدان را نشنیده و با آنها وارد بحث و تبادلنظر نشده و در آخر کار خودمان، مردم و جامعه اندیشمند و متخصص را اقناع نکردهایم، هرچه کنیم، نتیجهاش چیزی در مایههای تصمیم پشت پرده و اقدام آخر شبی و فهمیدن صبح جمعهای بنزینی دو سال پیش میشود!
ما که سواد آنچنانی اقتصادی و درک درستی از مباحث مالی و پولی نداریم، ولی در حد بضاعت و اکابری که خواندهایم و البته نخوردهایم نان گندم ولی دیدیم دست مردم، فهم هوشنگخانی ما میفرماید که این اتول (همان اتومبیل غربیها) اقتصاد، باید چهارچرخ و موتور و فرمان و سیمکشی و چراغ و ترمز و گاز و کلاچ و مهمتر از همه راننده و مکانیک و جاده و علائم راهنماییاش درست و درمان و نامبر وان باشد، سلامتش به تأیید ناظر و ایمنی فنی رسیده باشد، چهارصباحی در این جادهها طی طریق و یکهتازی کرده باشد، بعد هوس زدن به دل دشت و کوه و راه و بیراه و آفرود به سرمان بزند که تاحالا نه کسی رفته و نه احتمالاً خواهد رفت و فقط چند خط شرح و توصیف و مقاله نظری و آمار و احتمالات بدون پیوست فرهنگی و اجتماعی و… از آن در دسترس است.
اینها را نگفتیم که توی دل مسؤولین و مردم بینوا را خالی کنیم، فقط عرضمان این بود که گز نکرده پاره نکنید که هیچ رفویی کارگر نخواهد افتاد، هرچند که مدیران محترم دارای دلهای پاک و مردم بینوا عمری است بیدل و دماغاند!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.