سمیه مهدوی- قصه خشکسالی و بحران آب همیشه مانند سایه در تعقیت انسان و طبیعت بوده است قصهای که با وجود تکراری بودنش از پایان آن نه درس عبرتی گرفته شد و نه راه علاجی پیدا. از کودکی تاکنون حدیث بیآبی و کم آبی به کرات در گوشمان خوانده شده تا شاید از طریق […]
سمیه مهدوی- قصه خشکسالی و بحران آب همیشه مانند سایه در تعقیت انسان و طبیعت بوده است قصهای که با وجود تکراری بودنش از پایان آن نه درس عبرتی گرفته شد و نه راه علاجی پیدا. از کودکی تاکنون حدیث بیآبی و کم آبی به کرات در گوشمان خوانده شده تا شاید از طریق صرفهجویی مردم در مصارف خانگی و همچنین بخشهای صنعتی و کشاورزی مرهمی برای زخم؛ زخم که نه دمل متورم شده خشکسالی فراهم شود اما دریغا که تاکنون این مهم به وقوع نپیوسته است.
تیترهای روزنامهها و رسانهها از ۱۶ سال گذشته تاکنون فریاد بحران و خشکسالی را در بوق و کرنا کردند تا بلکه از این گلوگاه ریسمانی قابل اطمینان برای چنگ زدن به آن پیدا شود اما از آن زمان تاکنون اقدام سازندهای در این وادی به چشم دیده نشده است.
هر روز آماری از میزان آب تلنبار شده پشت سدها منتشر میشود که از بالا و پایین رفتن درصد میلیمتری آب حکایت دارد. گاهی این آمار نویددهنده فردایی پرآب و گاه حامل خبرهای نگرانکننده است.
جریان مدیریت آب در کشورمان را دو وزارتخانه نیرو و کشاورزی به دنبال اسم خود یدک میکشند. براساس گفته کارشناسان در خصوص مدیریت، ۳ راهحل اساسی در ضمیمه کار مدیران آبی قرارگرفته است.
۱- ساخت سد
۲ -طرحهای انتقال آب
۳-احداث تصفیهخانه ها.
اما اینکه؛وزارت نیرو و کشاورزی، به عنوان دو مهره اصلی در خصوص مدیریت آب تا چه حد توانستهاند در پیشبرد این مهم قدمهای مثبتیبردارند، همچنان پروسه کمبود آب را در حرکت الاکلنگی نگه داشته و به نقطه ثابتی نرسانده است.
به تازگی در خصوص راهکار اول یعنی سدسازی؛ خود وزیر نیرو صراحتاً اعلام کرد، حتی با این شیوه هم نتوانستند بحران آب را مدیریت کنند. به عبارت دیگر سیکل سدسازی که از اوایل انقلاب به بعد یک سیر صعودی را تجربه کرده موفق نشد کشتی بحرانزده مدیریت آب را به ساحل امن برساند.
از سوی دیگر برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی شرایط را حادتر کرده است. بدینترتیب پیشبینی میشود که تا ۲۰ سال دیگر هم شاید وضعیت این آبها به تعادل نرسد. کار به حدی نابسامان شده که این اوضاع بلبشو پای دلالان را نیز به بازار آب بازکرده است، بهگونهای که دلالان با احداث هزاران هزار حلقه چاه غیرمجاز به میلیاردها متر مکعب آب کشور شبیخون میزنند.
طرح انتقال آب راهکار دیگری است که اگر عمیقتر به آن نگاه شود، میتوان دریافت که شاید اجرایی شدن آن به شیوه انتقال از توان شرکتهای داخلی خارج باشد و انحصاری بودن آن در دست شرکتهای معدودی است که احتمال رانتبازی و رانتخواری را در این عرصه دو چندان میکند. پروژههایی که نیازمند تزریق مبالغ هنگفت هستند و قرار است بعد از محل فروش آب هزینه پروژهها را تأمین کنند.
به نظر میرسد، آغاز دوباره طرحهای مطالعاتیِ چنین پروژههایی، بیش از هر چیز مبالغ هنگفتی از بیتالمال را عاید مجریان باسابقه و بانفوذ اینگونه طرحها کند که اگر چنین شود، خسارتهای سنگینی را به همراه خواهد آورد.
اما باتوجه به وضعیت مدیریت آبی کشور باید گفت در این مورد هم چشم خود را بر روی عوامل انسانی ببندیم و دست به سوی آسمان بلند کنیم تا شاید بارش بارانهای احتمالی ظرفیت آب مصرفی ما را تأمین کنند؟! و دلالان آبی را به حال خود بگذاریم و پایانی باز برای طرحهای نیمهکاره در این صنعت در نظر بگیریم!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.