حرفهای خودی و بیخودی انتصاب، فقط انتصاب فامیلی! کلاً ید طولایی در لوث کردن عبارات و اصطلاحات داریم، از رونق و رشد اقتصادی و مبارزه با گرانفروشی و کنترل و نظارت کامل […]
حرفهای خودی و بیخودی
انتصاب، فقط انتصاب فامیلی!
کلاً ید طولایی در لوث کردن عبارات و اصطلاحات داریم، از رونق و رشد اقتصادی و مبارزه با گرانفروشی و کنترل و نظارت کامل بر بازار گرفته تا حرکت خودجوش و چرخیدن زندگی مردم و صیانت و حمایت و کلی عبارت و اصطلاح دیگر که به دست با کفایت مردم و مسؤولین کلاً از حیزانتفاع ساقط شده و بعضاً وقتی میگویند از فردا قیمت فلان کالا ارزان میشود و یا نظارتهای کرونایی تشدید میشود، چیزی که خلقا… برداشت میکنند در نقطه مقابل است، البته مثال در این زمینه زیاد است ولی از آنجا که بحث اصلی ما بر سر خوب، بد و زشت بودن انتصابات فامیلی است خواستیم عرض کنیم بالاغیرتاً این یک مقوله را دیگر لوث نفرمایید و بگذارید همان خوب، بد و یا زشتی این کار به همان روال سابق و ثابت باقی بماند، زیرا بسته به شرایط و تخصص و توانمندی و مهمتر از همه قانون و دستورالعملها، انتصاب فامیلی میتواند خوب و کار شایسته و اصلح باشد، میتواند حرف و حدیث داشته و کار اشتباه و بدی تلقی شود و میتواند زکف نادرست و زشت و ناپسند باشد. البته در همه این موارد مصلحتاندیشی و رعایت شأن و منزلت و قضاوت مردم و سیاستورزی خردمندانه حرف اول را میزند.
به هرحال بهتر است انتصاب فامیلی را به صرف فامیلی بودنش نه تقبیح کنیم و نه تأیید و نه خدایناخواسته تقدیس نماییم و از دایره انصاف و قواعد خارج نشویم و زاویه نگاه و گرایش سیاسی و دلخوریها و ارهکشیهای یومیه، ملاک و معیار رد و تأییدها نباشد.
از آنجا که مدیران و مسؤولان دولت جوانبخت و ایضاً مجموعههای عمومی در چند ماه اخیر علاقهمندی ویژهای به انتصاب اقوام و آشنایان، از خود نشان دادهاند و حضور پُررنگ داماد و باجناق و خواهر و برادرزاده و ایضاً برادرزن و خواهرزن و دیگر اقوام سببی و نسبی، نوعی فامیلزدگی مفرط را در انتصابات به رخ همگان میکشد، خواستیم این وسط ما هم برای خودمان عرض اندامی کرده و حرفی بزنیم، تا فردا روز نگویند هوشنگخان در صف مخالفان و منتقدان و شماتتکنندگان بود و یا از تأیید و تشویقکنندگان و آن عزیزان تقدیسکننده، حمایت و پشتیبانی نمود.
البته برخی مواقع قانون و دستورالعملها و یا سوابق و تجربیات و فیالمثل سبک و سیاق زندگی و نظرات و عقاید فردی با هیچ معیار و سنجش و حتی چکشکاری و جرح و تعدیل با یک پست چفت و بست نمیشود ولی خب میشود دستی به سر و گوش قانون کشید، اندکی دستورالعملها را به مماشات دعوت نمود، دوره فوق فشرده تجربهاندوزی برگزار کرد (یا اساساً اجازه بدهیم خودشان تجربه کنند، خطا کنند و رشد کنند!) سابقه کاری هم که با یک دوجین مشاور و مدیر و دوستان و یاران حل و فصل میشود، حتی میشود اصل نسبی و سببی بودن را با نان قرض دادنهای این وزارت و آن دستگاه به این نهاد و آن شرکت، طومارش را پیچید!
ناگفته پیداست که برخی زشت و منکرها هم وقتی بیش از حد در جامعه باب شده و وفور و کثرتش بالا گرفت، اندکاندک از قبح و عیبش کاسته و به عرف و عادت نزدیک میشود، این انتصاب فامیلی که با لذات مباح است و شاید این حدت و شدتی که میبینیم برای عرفیسازی است!
هوشنگ خان
ا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.