رویکرد مهارت آموزی در مدارس جایگزین تحصیلات دانشگاهی

رویکرد مهارت آموزی در مدارس جایگزین تحصیلات دانشگاهی   علیرضارضایی مشاور و مدرس حل مسأله و توسعه بازار    مقدمه :  در طی ده‌های اخیر و به مرور، مهارت‌آموزی و اشتغال در کسب‌وکارهای مهارت‌محور (فنی)، آرام‌آرام جایگاه خود را در بین جوانان از دست داده و عملاً تحصیلات دانشگاهی به اولویت اصلی تبدیل گردید، البته […]

رویکرد مهارت آموزی در مدارس جایگزین تحصیلات دانشگاهی

 

علیرضارضایی

مشاور و مدرس حل مسأله و توسعه بازار

 

 مقدمه :

 در طی ده‌های اخیر و به مرور، مهارت‌آموزی و اشتغال در کسب‌وکارهای مهارت‌محور (فنی)، آرام‌آرام جایگاه خود را در بین جوانان از دست داده و عملاً تحصیلات دانشگاهی به اولویت اصلی تبدیل گردید، البته این تغییر به دلیل گسترش شغل‌های کارمندی، خصوصاً در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ و شدت گرفتن جذب فارغ‌التحصیلان دانشگاهی توسط ادارات و سازمان‌های دولتی و غیر دولتی، منطقی به نظر می‌رسید و بیشتر جوانان ترجیح می‌دادند به جای رفتن به سراغ شغل‌های مهارت‌محور که به عنوان مشاغل فنی شناخته می‌شوند‌، وارد دانشگاه شده و با اخذ مدارک تحصیلی جذب دستگاه‌های اجرایی‌، نهادهای مختلف‌، صنایع بزرگ‌، بانک‌ها و… شده و به نوعی شغل‌، زندگی و آینده خود را تضمین و تثبیت نمایند.

    البته این شرایط دوام طولانی نداشت و به سرعت تغییر پیدا نمود و از اوائل دهه هشتاد نرخ استخدام‌ها در سازمان‌ها و شرکتهای پیش گفته، بسیار کاهش پیدا کرد ولی جایگاه و اعتبار اخذ مدرک دانشگاهی همچنان در سطح بالائی قرار داشته و بسیاری از جوانان علی‌رغم اینکه امید چندانی ندارند که بتوانند با مدرکی که اخذ می‌کنند، جذب بازار کار شوند ولی به لحاظ شرایط و انتظارات خانواده (ازدواج و…)‌، جامعه‌، شان و منزلت کاذب ایجاد شده مدرک دانشگاهی، راهی جز ورود به دانشگاه برای خود متصور نیستند.

با توجه به توسعه تکنولوژی و رشد فزاینده بازارهای مبتنی بر علوم جدید‌، در این مقاله ایده تغییر رویکرد نظام آموزشی کشور در وزارت آموزش و پرورش که بواسطه آن میل و اشتیاق جوانان برای کسب توانمندی و فن آموزی و اخذ مدارک معتبر مشاغل مهارت‌محور به صورتی که این رویه به مرور جایگزین مدرک‌گرایی دانشگاهی گردد مورد توجه و تشریح قرار می‌گیرد.

 

مهارت‌های فنی یا مهارت‌های مبتنی بر دانش‌های نوین؟

قبل از شروع بحث اصلی، شاید بهتر است مهارت‌های فنی به طور نمونه مکانیکی‌، صافکاری‌، باطری‌سازی‌، تراشکاری، جوشکاری، نجاری، امور ساختمانی و… که در سال‌های قبل حجم اصلی مشاغل مهارت‌محور را تشکیل می‌دادند را به عنوان مشاغل فیزیکی و مهارت‌هایی که بر پایه علوم جدید و تکنولوژی می‌باشد مثل کلیه مهارت‌های شاخه‌های حوزهIT‌، دیجیتال مارکتینگ، تولید محتوا‌، بازاریابی‌، امور مالی‌، حسابداری و… را به عنوان مشاغل نرم‌، نام‌گذاری نماییم و در این مقاله از این نام‌ها استفاده نماییم.

کاملاً واضح است که درصد بسیار کمی از جوانان ( دانش‌آموزان دوره متوسطه دوم) تمایل دارند که نسبت به مهارت‌آموزی در مشاغل فیزیکی، اقدام نمایند‌، در این بین، درصد قابل‌توجه‌ای اساساً مسیر موفقیت شغلی و مالی خود را جدا از مسیر تحصیلات تکمیلی می‌دانند و البته عده کمی آینده خوب و موفق خود را در ادامه تحصیلات و اخذ مدارک برجسته متصور هستند، یعنی از یک‌طرف با عدم علاقه به مشاغل فیزیکی روبه‌رو هستیم و از طرف دیگر آنچنان امیدی به دستیابی به شغل مناسب از طریق اخذ مدرک دانشگاهی، وجود ندارد! یعنی به طور واضح جای خالی گزینه سوم و البته جذاب و ارزشمند برای هدف‌گذاری جوانان، به شدت احساس می‌گردد.

در حال حاضر اکثر مشاغل نرم هم از نظر وجه اجتماعی و هم از نظر درآمدزایی شرایط خوبی را دارند، همچنین برخی از مشاغل فیزیکی نیز‌، همچنان جایگاه و جذابیت نسبی خود را حفظ نموده اند و جالب اینجاست که تقریباً هیچ یک از مهارت‌های نرم نیازی به طی دوره‌های تحصیلات تکمیلی نداشته و بخش قابل توجه آن توانمندسازی مهارتی و فنی می‌باشد و درصد کمی هم اطلاعات پایه و مبنایی است که باید بصورت آکادمیک آموزش داده شود.

بنابراین به نظر می‌رسد وقت آن رسیده است که آموزش و پرورش شتاب بسیار بیشتری به روند تحولی خود که چند سالی است آغاز شده است داده و رویکرد آموزشی و پرورشی خود را از آماده‌سازی دانش‌آموزان جهت ورود به دانشگاه به آماده‌سازی دانش‌آموزان جهت ورود به بازار کار، تغییر داده و با توانمند سازی و آموزش‌های مهارت‌محور‌، سرفصل‌ها و محتواهای آموزشی را به نحوی بازطراحی نماید که دانش‌آموزان بتوانند براساس انتخاب خود، از ابتدای دوره متوسطه اول، آموزش‌های لازم را کسب کرده و برای فعالیت در مشاغل نرم، ماهر و توانمند گردیده، به‌صورتی که بتوانند به سرعت جذب بازار کار شوند (برای خود کار کنند و یا استخدام شوند).

نکته بسیار مهم دیگری که وجود دارد، این است که در برخی از این رشته‌های مهارت‌محور و به طور ویژه فعالیت‌های حوزه IT‌، در صورتی که جوانان بتوانند به خوبی آموزش دیده و با تلاش و تمرین و البته شرکت در طرح‌ها و پروژه‌های مختلف کارآموزی به سطح بالایی از مهارت دست پیدا کنند، بازار بسیار خوبی هم در داخل کشور و هم در خارج از کشور برای ایشان وجود دارد و هم اینکه می‌توانند با تکیه بر استعداد و هوشمندی خود و یا اخذ مشاوره و راهنمائی، به سرعت برای خود کسب و کار مستقل راه‌اندازی نمایند و طرح و ایده‌های مختلفی را در حوزه تخصص خود به اجرا در بیاورند.

در ادامه این مقاله دو بازار بزرگ مشاغل نرم (حوزه IT و همچنین مشاغل غیر IT ) را مورد توجه قرار می‌دهیم.

 

بازار بزرگ و پول ساز مشاغل حوزه IT :

    ده‌ها شغل در حوزه‌های مختلف IT وجود دارد که تقریباً بازار همه آنها تا حداقل یکی دو دهه آینده روبه رشد است و در حال حاضر هم اکثراً در شرایط مطلوب و نسبتاً جذابی قرار دارد و البته تعدادی بازار بسیار خوب و پول‌سازی دارند، شاید بتوان گفت که این حوزه می‌تواند به خوبی و بسیار کم هزینه تر از مشاغل دیگر، بخش قابل توجه‌ای از مشکل اشتغال را در کشور ما حل نماید.

    برنامه‌نویسی، تحلیل داده، طراحی فضا و محیط (دنیای متاورس) و واقعیت افزوده‌، دیجیتال مارکتینگ (که یک توانمندی و مهارت میان‌رشته‌ای فی‌مابین حوزه مدیریت، بازرگانی و IT می‌باشد) علوم مختلف رباتیک‌، اینترنت اشیاء، هوش‌مصنوعی و ماشین لرنینگ(یادگیری ماشین)، طراحی و بهینه‌سازی صفحات وب، تولید محتوا، حوزه بلاک چین‌، ارز دیجیتال، امنیت سایبری و بسیاری دیگر از مهارت و توانمندی‌های این حوزه که هریک چندین شغل در زیرمجموعه خود داشته و از اتفاق نیاز به آنها هم به سرعت در حال رشد می‌باشد و هم اینکه متخصصان و افراد حرفه ای شاغل در این حرفه‌ها، درآمدهای قابل توجه‌ای کسب  می‌نمایند. ( لازم به ذکر است در برخی از رشته‌های فوق‌الذکر‌، مربی و استاد به قدر کفایت نداشته و در برخی اساساً از کشورهای پیشرو بسیار عقب هستیم و باید برای تربیت اساتید و متخصصان، برنامه‌ریزی انجام شود).

    در صورتی‌که به‌جای آنکه جوانان مجبور باشند برای کسب دانش و آموزش لازم و همچنین کسب مدرک معتبر در رشته‌های فوق‌الذکر وارد دانشگاه شوند و چندین سال از بهترین سال‌های خود را در آنجا سپری کنند، همین آموزش‌ها البته به‌صورت کاملاً متمرکز و هدف‌گذاری شده در طول دوره متوسطه به ایشان آموزش داده شود و باتعریف پروژه‌ها و طرح‌های مختلف برای دانش‌آموزان (پروژه‌های دانش‌آموزی و یا واقعی و در تعامل با سازمان‌ها و شرکت‌های متقاضی و کاملاً اجرایی) ایشان به سطح بالایی از مهارت و توانمندی دست پیدا نمایند و مدارک معتبر از مراکز معتبر داخلی و یا مؤسسات و مراکز مرجع و مورد تأیید بین‌المللی دریافت نمایند، شاهد خواهیم بود که ظرفیت‌های بزرگی ایجاد شده و بخش قابل توجه ای از مشکل اشتغال در کشور به خوبی حل و فصل می‌گردد.

    لازم به توضیح است که شاید به‌نظر برسد که در حال‌حاضر نیاز بالائی به مشاغل مبتنی بر رشته‌های IT (فوق‌الذکر) احساس نمی شود، ولی به اعتقاد نگارنده، در یک دوره حدود پنج ساله، موج اصلی نیاز به این مهارت‌ها جامعه ما را فرا خواهد گرفت، گو اینکه در حال حاضر هم جوانان ماهر و توانمند در اکثر حوزه‌های فوق‌الذکر بازار نسبتاً خوبی دارند و اگر در سطح بالائی از توانمندی باشند (که با تمرین و پشتکار فراوان و همچنین تجارب مختلف اجرایی به آن دست پیدا کرده‌اند) بسیاری از کشورهای اروپایی، هند و شرق دور و همچنین آمریکای شمالی به صورت جدی و با پیشنهادات مالی و رفاهی بسیار خوبی‌، خواهان جذب ایشان هستند.

بازار بزرگ مشاغل غیر IT :

    در دنیای امروز در کنار رشته‌های متعدد و پول‌ساز حوزه IT‌، رشته‌ها و مهارت‌های متعدد دیگری هم هستند که بازار خوبی در حال حاضر و بازار بسیار بزرگ‌تری در آینده نزدیک می‌توان برای آنها متصور بود، در ادامه به برخی از مهم‌ترین آنها می‌پردازیم که البته بسیاری از آنها مهارت‌محور بوده و تحصیلات تکمیلی و علمی کمتری نیاز دارد و یادگیری، تمرین زیاد و تجربه‌های متنوع می‌تواند افراد را به سطح نسبتاً خوبی در این رشته‌ها برساند، بنابراین به راحتی می‌تواند در طی دوره متوسطه تدریس‌، تمرین و تجربه شود و نیازی به طی تحصیلات تکمیلی و دانشگاهی ( به روش فعلی) نمی‌باشد.

بازاریابی به طور عام که شامل بخش‌ها و مدل‌های مختلفی می‌باشد یکی از این رشته‌هاست، تحلیل‌گر کسب و کار و همچنین تحلیل‌گر بازار نیز بیشتر از آنچه علمی باشد، متکی به نرم‌افزارها و تکنیکی است، امور مالی و حسابداری‌، راهنمای گردشگری، مدیریت مراکز بوم گردی و حوزه‌های مرتبط، مشاور فروش املاک، طراح مد و لباس، حوزه‌های تخصصی آرایشگری، فعالیت در بازارهای مالی و بورس،(داخلی و بین‌المللی)، تراشکار، مکانیک و جوشکار حرفه‌ای و برخی دیگر از توانمندی‌های مهارت‌محور از این دسته هستند.

    دستیابی به مهارت لازم در اغلب رشته‌های فوق‌الذکر به راحتی در طی دوران متوسطه قابل حصول است و در صورتی که دانش‌آموز با علاقه‌مندی و سخت‌کوشی بالا، تمرین و تلاش زیادی داشته باشد و در طرح‌ها و کارآموزی‌های مرتبط نیز شرکت نماید و تجربیات خود را افزایش دهد، به راحتی می‌تواند به سطح بالای مهارت در هریک از این رشته‌ها دست پیدا نماید و به نوعی شغل و آینده خود را تضمین نماید.

 

جمع‌بندی:

در این مقاله بحث بر سر این نیست که آیا مهارت‌آموزی و کسب مدارک فنی و جذب بازار کار شدن بعد از دوران دبیرستان (بحث خدمت سربازی برای آقایان چالش مهمی است که در این مورد نیز نقش پررنگی دارد که می‌توان از این محدودیت فرصت خوبی را برای تجربه آموزی واقعی استفاده نمود، البته در صورت امکان، جایگزینی سربازی حرفه ای به جای سربازی اجباری فعلی همچنان اولویت مهمی است) و استخدام و یا راه‌اندازی یک کسب و کار پایدار و مطلوب، بهتر است یا رفتن به دانشگاه و رسیدن به مدارج بالای تحصیلی؟ بلکه موضوع تعداد بسیار بالای افراد با مدارک دانشگاهی است که عملاً هیچ‌گونه بازار کاری ندارند و فقط به دلیل شرایط و جو حاکم بر افکار جامعه و یا کور سوی امید، چند سال از عمر خود را در دانشگاه تلف نموده‌اند.

    در دنیایی که به‌طور فزاینده به مشاغل خاصی نیاز دارد که بخش مهمی از آنها مهارت‌محور هستند، اشتباه و فرصت‌سوزی بزرگی است که به جای تغییر سریع و جدی در رویکردهای آموزشی و تربیتی دوره متوسطه و پرورش نیروهای فنی، کارآمد و توانمند در رشته‌هایی که هم بازار کار خوبی دارند و هم درآمد زائی مناسب و بعضاً عالی داشته و مضاف بر آن اکثراً جزء نیازمندی‌های کشورهای دیگر نیز می‌باشد و از بازار کار خارج از کشور مناسبی هم برخوردارند، بسیار تاسف بار خواهد بود که این شرایط و فرصت خاص که شاید پنجره بهاری آن نهایتاً تا ۱۰ سال دیگر باز باشد را از دست بدهیم.

    کشوری که اشتغال (بیکاری) بعد از تورم، دومین معضل بزرگ آن می‌باشد، اجازه ندارد با انفعال و کندی با چنین فرصت‌هایی روبرو شود، فرصت‌هایی که اگر به‌طور درست و حساب شده از آنها بهره گرفته شود، با پرورش صدها هزار جوان کاربلد و توانمند که در رشته‌های مورد نیاز(داخلی و خارجی) صاحب مهارت لازم هستند قطعاً کمک مؤثری در افزایش تولید ناخالص ملی، درآمدهای ارزی بیشتر، تقویت پولی ملی و کنترل تورم‌، جهش تولید و افزایش رفاه جامعه خواهد شد.

    نکته آخر اینکه آموزش و پرورش باید به صورت جدی برای آموزش زبان انگلیسی فکری اساسی بنماید و این رویه فشل و ناکارآمد فعلی را متحول نماید، واقعیت این است که جوانان امروز بدون تسلط نسبی ( به طریق اولی کامل) به زبان انگلیسی، عملاً بازو و پیشران بسیار مهمی را در مسیر رشد و موفقیت از دست می‌دهند.

    فراموش نکنیم که تصویب و اجرایی شدن طرح‌هایی مانند طرح صیانت می‌تواند بخش اعظمی از این پنجره و دروازه امیدآفرین را به طور کامل مسدود نماید!