حرف‌های خودی و بی‌خودی سرمایه‌های ملی، کیلویی چند؟! من نمی‌دانم به ما مردم و عده‌ای کارشناس و استاد باستان‌شناسی چه ربطی دارد که در مورد طرح مشعشع استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنجها اظهارنظر کنیم، برخی وکیله‌المله‌های عزیز، با یک حساب دقیق ا…بختکی و تحقیق و کار کارشناسی عمیق نقل قولی! به این جمع‌بندی […]
حرف‌های خودی و بی‌خودی
سرمایه‌های ملی، کیلویی چند؟!
من نمی‌دانم به ما مردم و عده‌ای کارشناس و استاد باستان‌شناسی چه ربطی دارد که در مورد طرح مشعشع استفاده بهینه از اشیای باستانی و گنجها اظهارنظر کنیم، برخی وکیله‌المله‌های عزیز، با یک حساب دقیق ا…بختکی و تحقیق و کار کارشناسی عمیق نقل قولی! به این جمع‌بندی رسیده‌اند که باید آتش زد به سرمایه ملی و هویت تاریخی!
اینکه در این وضعیت بحرانی و کم‌پولی کشور، به‌خاطر عبور از این پیچ خطرناک تاریخی و در این لحظات سرنوشت‌ساز، چنین طرح خردمندانه‌ای به‌خاطر اعتراضات کور و غیرعلمی عده‌ای، تبدیل به قانون نشود، تاریخ چه قضاوتی در مورد ما خواهد کرد؟ آیا آیندگان نمی‌گویند، چرا آنچه از گذشتگان به شما رسیده بود را نوش جان نکردید و در کنار فروش بالای نفت و خاک و سنگ و نخل و گاز و ماهی کف دریا و هرچیزی که فکرش را بکنید، این یک قلم را هم اضافه نکردید تا کلکسیون چوب حراج زدن‌هایتان کامل شود؟
اصلاً شما کافی است یک نگاه خریداری به نام بامسمای این طرح بیندازید و عمیقاً با عبارات استفاده بهینه و همچنین گنجها، ارتباط برقرار کنید، آنگاه خواهید فهمید چرا به طرح مسدودسازی، صیانت می‌گویند! و چطور می‌شود که با روش استفاده بهینه، تبدیل به هاب خرید و فروش عتیقه‌جات در منطقه می‌شویم! (بماند که اساساً معلوم نیست چرا برخی از مسؤولین ما علاقه وافری به هاب منطقه شدن دارند).
وقتی به‌خاطر جلوگیری از قاچاق آرد و گوشت و مرغ و روغن و هزار و یک کوفت و زهرمار دیگر، قیمت آن‌ها را آزادسازی می‌کنیم، وقتی به دلیل عدم کفایت و هنر مدیریت بازار و زنجیره تأمین، میلیاردمیلیارد دلار را نصیب رانتی‌ها و باندی‌ها می‌کنیم و برای جبران آن شکم گرسنه خلق‌ا… را نشانه رفته و به کار اورژانسی سخت روی می‌آوریم، وقتی فکری به حال افزایش ارزش ریال مادرمرده نمی‌کنیم که ریشه درست شدن دلار دولتی و آزاد و نیمایی است و وقتی که … بگذریم، خوب معلوم است با همین دست‌فرمان، برای جلوگیری از قاچاق اشیای عتیقه و حفاری‌های غیرمجاز و این قسم جرایم و تخلفات، خودمان قانون آزاد کردن خرید و فروش آثار باستانی و گنجها (چقدر این کلمه گنج، بی‌ربط است!!) را با ذوق و شوق ارائه می‌کنیم و تمام‌قد هم از آن دفاع می‌کنیم!
البته علی‌رغم این حرف‌ها، همچنان بر این عقیده استوار هستیم که ما خلق‌ا… یک‌لاقبا و آن اساتید باستان‌شناس را چه به دخالت در امورات حضرات وکلای همه‌چیز دان، لابد صلاح دانسته‌اند که این طرح را اجرایی کنند و نیازی هم به کسب نظر از کارشناس و متخصص و نظر عامه مردم و این قسم سوسول‌بازی‌ها هم ندیده‌اند و دلشان به حال برخی افراد سوخته که یکی، دو قلم آثار برجای مانده از پیشینیان در خانه دارند و الان هم پول لازم هستند و هیچ راهی جز راه خلاف برای فروش آن‌ها ندارند! و شاید هم به این موضوع به‌صورت ملی و یا فراملی فکر شده که نتیجه‌اش، ارزآوری و افزایش درآمدهای کشور در این دوره وانفسا باشد، و به همین دلیل این طرح خارق‌العاده به فکر عزیزان رسیده است.
البته دلیل متقن و غیرقابل رد و البته درکی هم وجود دارد که می‌گوید، وقتی ما نمی‌توانیم جلو قاچاق (روغن و خاک و آرد و عتیقه‌جات و زبان‌مان لال، مواد مخدر و اسلحه و…) را بگیریم، پس بیاییم آن‌ها را قانونمند کنیم که از گردش مالی هزاران‌هزار میلیاردی آن، چیزی هم نصیب کشور شود!
ا…اعلم، ما که عقل‌مان قد نمی‌دهد که چطور طراحان و امضاکنندگان این طرح به این جمع‌بندی رسیده‌اند که باید چنین کاری با سرمایه‌های ملی و هویت تاریخی کشور کرد ولی همین‌قدر می‌فهمیم وقتی از اساتید فن مشورت گرفته نمی‌شود، این احتمال می‌رود که ردپای حفاران غیرمجاز و فعالان زیرزمینی آثار باستانی در قامت مشاور یا تصمیم‌ساز، در این میان، توی ذوق بزند!
هوشنگ‌خان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.