٤٢ شاخص برای افزایش تحلیل پذیری بورس هر کدام از شاخصهای بورس برای سهامداران و معاملهگران بورس معانی مشخصی دارد و به وجهه تحلیل رفتار آنها، قوت میبخشد که در گزارش ۱۰۰ اقدام وزارت اقتصاد در دولت یازدهم به آن پرداخته شده است. به گزارش ایسنا، وزارت اقتصاد در چهلوهشتمین روز از اجرای برنامه ١٠٠ […]
٤٢ شاخص برای افزایش تحلیل پذیری بورس
هر کدام از شاخصهای بورس برای سهامداران و معاملهگران بورس معانی مشخصی دارد و به وجهه تحلیل رفتار آنها، قوت میبخشد که در گزارش ۱۰۰ اقدام وزارت اقتصاد در دولت یازدهم به آن پرداخته شده است.
به گزارش ایسنا، وزارت اقتصاد در چهلوهشتمین روز از اجرای برنامه ١٠٠ روز ١٠٠ اقدام خود که در آن به معرفی ١٠٠ اقدام وزارت اقتصاد در دولت یازدهم میپردازد با معرفی «٤٢ شاخص برای افزایش تحلیل پذیری بورس»، به عنوان یکی از اقدامات این وزارت خانه در گزارشی آورده است: شاخص قیمت وزنی در بورس تهران از سال ۱۳۶۹ ایجاد شد. این شاخص برای کل بازار استفاده میشود اما در هر صنعت بورسی نیز یک شاخص وزنی حضور دارد. مدتی بعد از شاخص وزنی، شاخص کل اضافه شد و مزیت آن، این است که قیمت و بازده، همزمان محاسبه میشود، در حالیکه در شاخص قیمت به دلیل این که فقط روند قیمتی بازار را نشان داده میشود، مثبت یا منفی بودن آن این معناست که سبد سهام بازار بیشتر رشد قیمت داشته است و یا کاهش قیمت.
شاخص کل روند صعود یا نزول سبد کل بازار را نشان میدهد. یعنی اگر یک سرمایهگذار، از تمام سهام بازار در سبد خود داشته باشد، شاخص کل هم روند قیمت را به او نشان میدهد و هم روند بازدهی. اما این شاخصها هر دو به صورت وزنی حساب میشوند. یعنی بازده و تغییرات قیمت شرکتهای بزرگ، نقش پررنگتری نسبت به شرکتهای کوچک دارد. در نتیجه مشاهده میشود در برخی از روزها که اکثر شرکتهای کوچک، منفی هستند، تنها به علت مثبت شدن سهام چند شرکت بزرگ، شاخص سبز میشود. به همین دلیل در گذر زمان، شاخصهای جدیدی به بازار ارایه شد.
بنابراین هم اکنون فارغ از شاخصهای گروهی، شاخصهایی برای ۳۰ شرکت بزرگ و شاخص بازار اول و دوم در بازار حضور دارند. البته فرمول این شاخصها با فرمول شاخص کل تفاوتی ندارد و فقط بازارها را به صورت جداگانه نشان میدهد.
ویژگی شاخصهای وزن این است که وزن تمام صنایع در آن یکسان است و سبز و قرمز شدن آن ارتباطی با بزرگ و کوچک بودن صنایع ندارد. یعنی اگر کسی میخواهد در ابتدای دوره یک سبد، بر مبنای این شاخص عمل کند، فرض را بر این میگذارد که برای سرمایهاش، از همه شرکتهای درون شاخص به صورت یکسان در سبد خود قرار میدهد. یعنی اگر ۱۰۰ شاخص در سبد هست، به میزان مساوی خرید میکند. زیرا این شاخصها حرکت بازار را بهطور مساوی بین سهام نشان میدهد.
برای بررسی تفاوت بین شاخص قیمت و شاخص کل باید به ماهیت هر یک از آنها توجه کرد. میدانیم که سرمایهگذاران در سهام از دو محل افزایش قیمت سهم و دریافت سود نقدی منتفع میشوند. شاخص قیمت به سنجش بازدهی ناشی از تغییرات قیمت میپردازد و توجهی به سود نقدی پرداختی شرکتها ندارد، اما شاخص درآمد کل، سود ناشی از پرداختهای نقدی شرکتها را نیز در نظر میگیرد. به بیان دقیقتر در شاخصهای درآمد کل، سود نقدی دریافتی از شرکتها نه تنها در محاسبه بازدهی مورد توجه قرار میگیرد، بلکه در شاخص سرمایهگذاری مجدد میشود.
در محاسبه شاخص درآمد کل، افزودن بر متغیرهای یادشده، سودهای نقدی نیز در محاسبات وارد میشود، هرچند شاخص قیمت هیچتوجهی به سودهای نقدی پرداخت شده نمیکند و این میتواند نقطه ضعفی برای این شاخص به شمار آید. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از بورسهای پیشرفته سودهای نقدی ویژه را حتی در شاخصهای قیمتی نیز لحاظ میکنند. این نکتهای بسیار قابل تأمل است که سودهای نقدی ویژه حتی در شاخص قیمت مورد محاسبه قرار میگیرند.
در بورس تهران ۴۲ شاخص تحت عنوان شاخص صنایع، فعال هستند. ۱۲ شاخص نیز به عنوان شاخصهایی اصلی و فرعی، راهنمای مسیر سرمایهگذاران هستند.
در بخش شاخصهای صنایع، تعدادی از گروهها، تک سهم هستند، اما به دلیل عدم شمولیت با سایر سهمهای موجود در بازار، در گروههای دیگر جا نشده و نیاز به داشتن گروههای مختص به خود هستند. هرچند در اکثر اوقات، شاخصهای تک سهم، روند بازار را مشخص نمیکنند، بلکه شاخصهای گروههایی که در مقاطع زمانی، لیدر بازار میشوند، به تصمیمگیری معامله گران و سرمایهگذاران کمک میکند.
این گروهها عمدتا شامل شاخص سهام گروه خودرو، فرآوردههای نفتی، بانکها و شاخص سهام شیمیایی هستند. البته گروههای دیگری مانند فلزات اساسی، کانی غیرفلزی، قند و شکر، حمل و نقل و سیمان و… نیز در تصمیمگیریها مؤثر واقع میشوند، اما به عنوان اولویت لیدر در بازار شناخته نمیشوند و یا اگر لیدر بازار شوند، در موقعیتهایی است که بازار در وضعیت رکود به سر میبرد و نقدینگی بازار، نمیتواند سهام و صنایع بزرگ را به حرکت وادار کند. به همین دلیل به سراغ صنایع کوچکتر میرود.
نگاهی به شاخصهای تأثیرگذار بورس تهران در سال ۹۵
شاخص کل بورس اوراق بهادار از ابتدای سال ۹۵ از ۸۱ هزار و ۲۰۰ واحد به ۷۷ هزار و ۴۷۵ واحد در ۱۰ اسفند ۹۵ سال جاری رسیده است. این موضوع نشان میدهد که این شاخص ۴.۸ درصد کاهش از ابتدای سال را تجربه کرده است. البته قله شاخص کل در سال جاری هیچگاه از کانال ۸۱ هزار و ۱۰۰ واحدی تجاوز نکرد، اما تا ۷۲ هزار و ۶۱۵ واحد ریزش در اوایل تیرماه(انتهای فصل مجامع شرکتهای بورسی) را تجربه کرده است.
در همین بازه زمانی، شاخص کل هم وزن از ۱۳ هزار و ۴۵۰ واحد در ابتدای سال جاری به ۱۵ هزار و ۷۹۱ واحد رسید و ۱۷ درصد رشد داشت. البته قله شاخص کل هم وزن در این مدت ۱۶ هزار و ۱۸۰ واحد در آذر ماه امسال بوده است. اما بهطور کلی، آهنگ رشد این شاخص نشان دهنده این است که ذات بورس تهران در سال ۹۵ میل به رشد داشته است، اما به دلیل منفی شدن سهام شرکتهای بزرگ بازار و تأثیرات به سزای آن در شاخص کل، این شاخص تصویر درستی از کلیت بازار ارایه نداده و برای بررسی بهتر سال ۹۵، باید از سایر شاخصها استفاده کرد. البته از مقایسه این دو شاخص، این تعبیر نیز مخابره میشود که دوران لیدری شرکتهای بزرگ در بورس رو به اتمام است و هر شرکتی که زیربنای بنیادی مناسبی داشته باشد، میتواند فارغ از قدرتهای شرکتهای بزرگ، برای سهامداران سودآور تلقی شود.
شاخص قیمت وزنی ارزشی، نشاندهنده میانگین افزایش یا کاهش قیمت سهام در بازار است و میزان سود نقدی پرداختی به سهامداران را نشان نمیدهد. این شاخص از ابتدای سال جاری از ۳۰۸۴۴ واحد به ۲۷۰۷۳ واحد رسیده و ۱۴ درصد رشد منفی داشته است. این رشد منفی نشان میدهد که قیمت و ارزش سهام بازار بورس تهران در سال جاری، ۱۴ درصد کاهش را تجربه کرده است. البته در این شاخص، ارزش شرکتها، تأثیرگذار است و در واقع شرکتهایی که ارزش بازاری بالاتری دارند، تأثیر گذاری بیشتری نیز دارند و در واقع رشد منفی ۱۴ درصدی این شاخص در کنار رشد مثبت ۱۷ درصدی شاخص هم وزن، مغایرتی با هم ندارد، بلکه در کنار کاهش رقم شاخص کل نشان میدهد که در سال جاری، اقبال سرمایهگذاران در سهام شرکتهای خرد بازار، بلندتر بوده است.
شاخص بعدی که به صورت جدی مورد توجه تحلیلگران بورس قرار میگیرد، شاخص آزاد شناور است. در هر شرکت بورسی تعدادی سهامدار حقیقی و تعدادی سهامدار حقوقی حضور دارند. سهامداران حقوقی مالکان پرنفوذ شرکت هستند و معمولاً درصد بالایی از سهام شرکت متعلق به این سهامداران است. به میزان سهامی که معمولاً در اختیار سهامداران حقیقی قرار دارد و مرتباً در بازار خریدوفروش میشود، سهام شناور آزاد گفته میشود. هرچقدر میزان درصد سهام شناور آزاد یک شرکت بیشتر باشد، برای سرمایهگذاران حقیقی جذابیت بیشتری دارد. این شاخص نیز از همین مفهوم استفاده کرده و تغییرات قیمت آن بخش از سهام را میسنجد که توسط سهامداران حقیقی خرید و فروش میکند. این شاخص از ابتدای سال جاری از رقم ۹۳ هزار و ۸۶۹ واحد به ۸۵ هزار و ۲۸ واحد در ۱۰ اسفند رسیده است. بنابراین عملکرد براساس این شاخص، با کمی احتیاط همراه بوده زیرا کاهش ۷ درصدی در سال جاری را تجربه کرده و در روزهای اخیر نیز روز به نزول میرود.
حال آن که نگاهی به شاخص صنایعی که به عنوان لیدرهای سنتی بازار شناخته میشوند، نشان میدهد که شاخص گروه خودرو از ۲۶ هزار و ۵۱۰ واحد به ۱۷ هزار و ۵۹۰ واحد رسیده است و کاهش ۵۰ درصدی را تجربه کرده است. این موضوع حاکی از آن سهامداران این گروه، اگر از سال پیش، سهام گروه خودرویی را نگه داشته باشند، در سال جاری ضرر ۵۰ درصدی را تجربه کردهاند. در شاخص گروه فرآوردههای نفتی مشاهده میشود که از در بازه زمانی ابتدای سال تا ۱۰ اسفند، شاخص از ۲۲۲ هزار و ۲۱۹ واحد به ۱۹۷ هزار و ۹۱۲ واحد رسیده و ۱۲ درصد کاهش داشته است. قله این شاخص در سال جاری، کانال ۲۲ هزار واحدی بوده است، اما بهطور کلی سهام این گروه وضعیت نوسانی داشتند.
شاخص گروه بانکی نیز به دلیل بسته بودن طولانی مدت نماد بانکها و سپس بازشدن آنها در قیمتهایی کمتر از انتظار بانکها، وضعیت نامطلوبی را پشت سر گذاشته است. بهطوری که ۷۸۰ واحد ابتدای سال به ۵۹۰ در ۱۰ اسفند رسیده و ماههای مرداد تا بهمن را در خط مستقیم رو به نزول حرکت کرده است. شاخص این گروه نیز در سال جاری ۳۲درصد کاهش داشته است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.