انگار پروژههای ملی با فناوری اطلاعات سازگار نیست ! ! گروه IT – شبکه ملی اطلاعات یا همان اینترنت ملی، موتور جست و جوی ملی، مرورگر ملی، سیستمعامل ملی، آنتیویروس ملی، مسیریاب ملی و… از جمله پروژههای ملی هستند که از اوایل دهه ۸۰ تاکنون و با روی کار آمدن طرحهایی همچون تکفا، بودجههای کلانی […]
انگار پروژههای ملی با فناوری اطلاعات سازگار نیست ! !
گروه IT – شبکه ملی اطلاعات یا همان اینترنت ملی، موتور جست و جوی ملی، مرورگر ملی، سیستمعامل ملی، آنتیویروس ملی، مسیریاب ملی و… از جمله پروژههای ملی هستند که از اوایل دهه ۸۰ تاکنون و با روی کار آمدن طرحهایی همچون تکفا، بودجههای کلانی از محل بیتالمال گرفتند و هیچکدام تاکنون ارایه نشدهاند.
یا حتی اگر ارایه شدهاند مثل مسیریاب کپی شده ویز کارایی حرفهای در حد مدل اورجینال خارجی را ندارند!
البته در بحث آنتیویروس ماجرا فرق دارد و پادویش عملکرد مناسبی در دوران حضورش به ثبت رسانده است و نقد پادویش در زمان دیگر به سرانجام خواهد رسید.
اما اکنون که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از آمریکایی بودن VPNها گلایه دارند و این دلیل را از مهمترین دلایل نابودی وی پی آنها عنوان کردهاند، بدنیست یادآوری کنیم تمام بسترهای خارجی و مخصوصاً آمریکایی که فضای IT کشور و حتی دنیا را پر کرده است.
رئوف از نویسندگان حوزه IT در مطلبی عنوان کرد: تجربه ثابت کرده است در یک دهه گذشته قریب به اتفاق پروژههای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات که به نوعی راهاندازی آنها صرفاً با دریافت حمایتهای دولتی صورت گرفته است شکست خوردهاند.
تولید سختافزار و کامپیوتر ملی !!
ساخت رویای کامپیوتر ملی؛ نامش را کلونایزر انتخاب کرده بودند. این طرح از حوالی سال ۸۳ آغاز بهکار کرد و برخی از منابع از سرمایهگذاری ۱۴ میلیارد تومانی برای آن خبر داده بودند. کامپیوتری که قرار بود ۳ نسل آلفا، بتا و گاما را داشته باشد و در حقیقت قرار بود یک کامپیوتر All-in-One باشد. حتی برای بخش نرمافزاری آن نیز برنامههای خاصی پیشبینی شده بود تا کاربران بدون دانش کامپیوتر بتوانند از آن بهراحتی استفاده کنند. درنهایت این طرح به دلیل آنچه رقبای سرسخت خارجی گفته میشد با شکست روبهرو شد و تنها ۴ هزار دستگاه از آن ساخته شد که البته همین ۴ هزار دستگاه نیز با یارانه از سوی برخی از نهادهای دولتی خریداری شد.
موبایل ملی! !
این پروژه نیز در زمان ریاستجمهوری محموداحمدینژاد و وزارت علیطهماسبی در وزارت صنایع و معادن آن زمان صورت گرفت. زمانی که اپراتور دوم وارد بازار شد و به یکباره تعرفه واردات گوشی از ۴ درصد به ۶۰درصد افزایش پیدا کرد و به دنبال آن شرکت مادیران از یک خط تولید گوشی تلفن همراه رونمایی کرد که گفته میشود تنها ۶ ماه دوام آورده است. از میزان سرمایهگذاری در این بخش اطلاعی در دست نیست و تنها خروجی آن به مونتاژ یکسری قطعات بیکیفیت چینی در کارخانههایی که در خوزستان افتتاح شده بودند ختم شد.
سیستمعامل ملی! !
سیستمعامل ملی هم جزو پروژههای پرسروصدای یک دهه گذشته بود؛ سیستمعاملی که قرار بود بر پایه سیستمعامل لینوکس باشد و حتی برای راهاندازی آن یک مرکز خاص هم تأسیس شده بود! از این پروژه با عناوین دیگری نیز نام برده میشد: سیستمعامل ملی، لینوکس فارسی و در نهایت طرح ملی نرمافزارهای آزاد یا متن باز. قاعدتاً سرمایهگذاری برای سیستمعامل جایگزین نهتنها ایرادی ندارد؛ بلکه احتمالاً باید به طراحان آن نیز آفرین گفت، اما مشکل دقیقاً از همان عنوان انتخابشده برای این طرح خود را نشان داد. با کمی دقت هر کارشناس یا فرد آشنا با این حیطه از خود سؤال میکند چگونه سیستمعاملی که کرنل (هسته)، محیط گرافیکی و بسیاری از نرمافزارها و کدهای آن در غرب و در کشورهای مختلف طراحی و پیادهسازی شده و قرار است تنها در ایران محیط بصری آن فارسی شده و احتمالاً پشتیبانی از زبان فارسی در برخی نرمافزارهای آن تقویت شود، میتواند عنوان سیستمعامل ملی بگیرد؟ در حالیکه چنین عنوانی تنها متعلق به سیستمعاملی است که قاعدتاً اکثر کدها و نرمافزارهای وابسته به آن در داخل کشور نوشته شده باشد، نه اینکه تنها کلمات محیط محاوره آن ترجمه شود! سیستمعامل ملی هم در نهایت نتوانست انتظارات دولتیها و نهادهایی را که برای آن بودجه در نظر گرفته بودند برآورده کند. خروجی نهایی این پروژه صرفاً یک لینوکس فارسی بود که حتی در آن مقطع شنیده میشد، برخی از دانشجویان رشته نرمافزار پیش از این و بدون صرف هزینههای دولتی، آن کار را به شکل دیگری انجام داده بودند. در نهایت مسؤولان این پروژه در سال ۸۵ شکست آن را تلویحاً اعلام کردند؛ طرحی که گفته میشد نزدیک به ۹۵۰ میلیون تومان هزینه برده است.
موتور جستوجوگر ملی! !
بعد از همه این پروژههای شکستخورده نوبت به دنیای اینترنت رسید. فارغ از بحث اینترنت ملی که تا به حال میلیاردها تومان صرف راهاندازی و عدم راهاندازی آن شده است و هنوز هم مشخص نیست چه چیزی و در چه زمانی و با چه هزینه نهایی قرار است رونمایی شود، یک پروژه ناموفق دیگر هم در این بخش وجود دارد که از آن با نام موتور جستوجوگر ملی یاد میشد. پارسیجو، گرگر، جسجو و یوز نام چند موتور جستوجوگر ملی هستند که البته فقط برخی از آنها مشمول عنایت و سخاوت دولتیها شدند.
گفته میشود پارسیجو با حمایت دانشگاه یزد و جویشگر یوز که محصول یک شرکت دانشبنیان است، بودجه خود را از طریق سازمان فناوری اطلاعات دریافت کردهاند. این پروژهها در دهه فجر سال ۹۳ بهرهبرداری شدند. براساس اعلام رسانهها، اعتبار راهاندازی موتور جستوجوی یوز و پارسیجو معادل ۱۷۰ میلیارد تومان بوده است که البته قرار بوده این بودجه ظرف چند سال به منظور توسعه این جویشگرها به آنها پرداخت شود که از اختصاص یافتن یا نیافتن آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما آنچه امروز مشاهده میشود چند سایت موتور جستوجو است که در میان کاربران ایرانی هیچ جایگاهی ندارند و به دلیل اطلاعات نادرست و گاه جهتدارشان مورد استقبال قرار نگرفته و به نوعی با شکست روبهرو شدهاند.
حرف آخر
تاکنون اکثر پروژههای ملی در حوزه فاوا در کشور ما شکست خوردهاند؛ پروژههایی که هدفشان چیزی جز اختراع مجدد چرخ نبوده است؛ البته باید گفت گرچه این پروژهها برای کاربران ایرانی آبی نداشته، برای برخی از افراد و شرکتهای خاص نان داشته است. با آنکه تجربه شکست در بسیاری از این پروژهها بارها و بارها در این حوزه تکرار شده است، اما همانطور که در ابتدای بحث نیز به آن اشاره شد، گویا اکنون نهضت ملیگرایی در حوزه فاوا به پیامرسان موبایلی رسیده و قرار است ۵ میلیارد تومان ناقابل بدون چک و سفته و تضمین در اختیار شرکتهایی قرار گیرد که اتفاقاً در همین یک ماه گذشته با وجود انحصار و فیلترینگ رقبای خارجی آنچنان که باید نتوانستند سری میان سرها درآورند.
منابع: آسمان آبی (رئوف) ؛ ویکیپدیا
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.