سرزمین ثروتمندان داریوش ایرانی آفریقا قارهای است که در اذهان مردم به عنوان قارهای فقیر شناخته میشود که جز بدبختی و گرسنگی هیچ مؤلفه دیگری برای آن قابل تصور نیست. اگر نگاهی ظاهری به آفریقا داشته باشیم شاید این تصور درستی به نظر آید که قارهای با یک میلیارد نفر جمعیت از مجموعه کشورهای فقیر […]
سرزمین ثروتمندان
داریوش ایرانی
آفریقا قارهای است که در اذهان مردم به عنوان قارهای فقیر شناخته میشود که جز بدبختی و گرسنگی هیچ مؤلفه دیگری برای آن قابل تصور نیست. اگر نگاهی ظاهری به آفریقا داشته باشیم شاید این تصور درستی به نظر آید که قارهای با یک میلیارد نفر جمعیت از مجموعه کشورهای فقیر با مردمانی پا برهنه و گرسنه تشکیل شده است که جایگاهی در اقتصاد و سیاست جهان ندارند و لذا ارتباط با آنها هیچ دستاوردی به جز هزینه کردن برای حل مشکلات این کشورها ندارد.
اما اگر نگاهی ریشهای به این قاره داشته باشیم به حقایقی دست مییابیم که با این تصورات ظاهری کاملاً مغایر است.
به جرأت میتوان گفت که اکثر و بعضاً تمام کشورهای این قاره دارای ثروتهای زیرزمینی بسیاری هستند که گاه در هیچ نقطه دیگری از زمین یافت نمیشود. معادنی که بهرهگیری از آنها میتواند نه تنها اقتصاد این کشورها بلکه اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار دهد.
در باب اهمیت آفریقا همان بس که یکی از محورهای اصلی رقابت قدرتهای بزرگ را آفریقا تشکیل میدهد، چنانکه تاریخ گواه رقابت شدید میان قدرتها نظیر فرانسه، انگلیس، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، آمریکا، روسیه و چین برای کسب منافع و موقعیت بیشتر در این قاره هستیم. شواهد نشان میدهد که جنگها و حتی گرسنگی جاری در این قاره برگرفته از همین رقابتها و طراحی قدرتها برای حفظ فقر و بیسوادی برای عدم سوق یافتن مردمان این سرزمینها برای استفاده از منابع و ثروتهای خدادادی است. به عبارتی دیگر میتوان گفت که آفریقا فقیری است که فقرش ناشی از ثروت آن است. اگر قارهای مانند اروپا را با آفریقا مقایسه کنیم به خوبی تفاوت ثروتهای کلان آفریقا در برابر اروپای فقیر از منابع را میتوان دریافت. حال آنکه همین کشورهای اروپایی دارای صنعت با غارت همین کشورهای آفریقایی توانسته به رشد اقتصادی دست یابند. نمود عینی تأثیرات برخورداری از ثروتهای کلان خدادادی در آفریقا را در اقتصاد آفریقای جنوبی میتوان یافت که از زمان پایان آپارتاید در این کشور در دهه ۱۹۹۰ تا به امروز این کشور را به جمع ۲۰ اقتصاد برتر جهان رسانده است.
با توجه به این حقایق به صراحت میتوان گفت که روابط با کشورهای آفریقایی میتواند دستاوردهای بسیاری برای جمهوری اسلامی ایران بهویژه در شرایطی که کشورهای اروپایی و آمریکا حاضر به اجرای تعهدات برجامی نیستند، داشته باشد.
ایران و بسیاری از کشورهای آفریقایی از نظر تاریخی شباهتها و همگرایی بسیاری دارند و حتی جمعیت برخی از این کشورها شامل مهاجران ایرانی نیز میشود. وجود جمعیت ۵۰۰ میلیونی مسلمانان در این قاره و نیز نگاه منفی بسیاری از ملتها و دولتهای آفریقایی به نظام سلطه و نیازهای گسترده آفریقا به تجهیزات و امکانات بهداشتی و پزشکی در حالی که ایران ظرفیتهای بسیاری در این حوزه دارد، بازار بزرگ مصرف که جایگاه مناسبی برای کالاها و صادرات ایران میتواند باشد و… تنها بخش کوچکی از ظرفیتهای این قاره برای اقتصاد ایران خواهد بود. در همین حال اتحادیه آفریقا متشکل از ۵۴ کشور است که در مقابله ایران با فشارهای خارجی و حتی پیگیری مطالبات ایران در نهادهای جهانی میتواند نقشی اساسی ایفا کند.
بر این اساس سفر ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان به سنگال و نامیبیا را میتوان گامی جدید در حوزه دیپلماسی اقتصادی برای برخورداری از ظرفیتهای عظیم قاره آفریقا دانست که در صورت برنامهریزی درست و منطقی میتواند دستاوردهای بسیاری در مقابله با تهدیدات و تحریمها و رسیدن به دیپلماسی اقتصادی شکوفا به همراه داشته باشد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.