فقدان بازاریابی استراتژیک نقطه ضعف صنعت فولاد استراتژیهای بازاریابی و برنامههای بازاریابی دقیق از مهمترین اجزا فرایند مدیریت بازاریابی محسوب میشوند. فعالیتهای بلندمدت بازاریابی با توجه به محیط بازاریابی است که اثرات بلندمدتی بر شرکت و آینده آن میگذارد. بازاریابی استراتژیک به معنای توجه به رقبا، پیدا کردن مناسبترین بخشها در بازار و همچنین چگونگی […]
فقدان بازاریابی استراتژیک نقطه ضعف صنعت فولاد
استراتژیهای بازاریابی و برنامههای بازاریابی دقیق از مهمترین اجزا فرایند مدیریت بازاریابی محسوب میشوند. فعالیتهای بلندمدت بازاریابی با توجه به محیط بازاریابی است که اثرات بلندمدتی بر شرکت و آینده آن میگذارد. بازاریابی استراتژیک به معنای توجه به رقبا، پیدا کردن مناسبترین بخشها در بازار و همچنین چگونگی تبدیل کردن آنها به بخشهای سودآور است. مفهوم تعدیل شده بازاریابی استراتژیک را میتوان بازاریابی ارزش نامید که بر دو موضوع تأکید دارد: بقای رضایت مشتری با خلق ارزش برای مشتری و ایجاد ارزش نام تجاری.
به گزارش ماین نیوز، به عقیده کارشناسان یکی از مشکلاتی که واحدهای تولیدکننده فولاد را تحت تأثیر خود قرار داده، ضعف استراتژیهای مناسب بازاریابی است. در حالی که تولیدکنندگان بزرگ فولاد دنیا سرمایهگذاری هنگفتی برای بازاریابی خود انجام میدهند، واحدهای تولیدکننده فولاد کشورمان کمتر براساس یک بازاریابی حساب شده در بازار عمل کردهاند. با بررسی پیشینه مشخص شد که مدلی جامع در خصوص عوامل مؤثر بر بازاریابی صنعت فولاد ارایه نشده است.
اکثر پژوهشها درباره صنعت فولاد در حوزه فنی بوده و تحقیقات بازاریابی اندکی در این صنعت صورت پذیرفته است که آنها نیز بهدنبال بررسی روابط بین متغیرها بودهاند و مدلی جامع و استراتژیک که بتواند ایفاگر نقش راهنما در بازاریابی شرکتهای بزرگ صنعت فولاد باشد تاکنون ارایه نشده است. ضمن اینکه پژوهشهای خارجی در حوزه بازاریابی صنعت فولاد نیز همانند تحقیقات داخلی بسیار اندک بوده و به موضوع مورد بحث نپرداختهاند.
همچنین از لحاظ روش نیز تاکنون روش دادهبنیاد در بازاریابی صنعت فولاد بهکار گرفته نشده است. با توجه به موارد پیش گفته و وجود مشکل در زمینه بازاریابی صنعت فولاد؛ در پژوهشی با بهرهگیری از روش تحقیق کیفی دادهبنیاد، عوامل مؤثر بر بازاریابی در شرکتهای بزرگ صنعت فولاد شناسایی، دستهبندی و مدلسازی شد.
براین اساس، با انجام مصاحبه با خبرگان صنعت فولاد در سال۹۶ در مجموع از ۳۰مصاحبه صورت گرفته، تعداد ۱۶مقوله اصلی براساس مدل پارادایمی دادهبنیاد شناسایی شده است که در قالب ۶بعد ساختاردهی شده است. مدیریت راهبردی بهعنوان «شرایط علّی»، مسؤولیت اجتماعی شرکت، بازارگرایی و بازاریابی داخلی بهعنوان «شرایطمداخلهگر»، سرمایهگذاری مناسب بهعنوان «شرایط زمینهای»، آمایش سرزمینی، مدیریت زنجیره تأمین، لجستیک و حملونقل، مقیاس مناسب تولید، تکنولوژی تولید، تعامل مناسب با مشتریان، بهرهوری، قیمت و محصول بهعنوان «بعد تعاملی»، بازاریابی استراتژیک بهعنوان «پدیدهمحوری» و عملکرد و ارزش نام تجاری « بعدپیامدی» شناسایی شد.
همچنین با بررسی فراوانی مفاهیم و مقولههای مصاحبههای انجام شده مشخص شد مدیریت راهبردی، دارای بالاترین میزان فراوانی و اهمیت در بازاریابی استراتژیک شرکتهای بزرگ صنعت فولاد از نظر مصاحبه شوندگان بوده است که توجه جدی به مدیریت علمی و پرهیز از مدیریت غیرتخصصی و مصلحتی در این حوزه را طلب میکند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.