غمگین‌‌ترین شب تاریخ المپیک ایران!

  مسعود طاهری – این روزها، روزهای برگزاری مسابقات المپیک است و کشتی مثل همیشه و به عنوان ورزش اول کشور یکی از مهم‌ترین رشته‌های ایران برای کسب مهم‌ترین مدال جهان المپیک به شمار می‌رود. المپیک به عنوان مهم‌ترین آوردگاه ورزش جهان همواره موجی را با خود به همراه می‌آورد. موجی که مردم یک کشور با […]

 

مسعود طاهری – این روزها، روزهای برگزاری مسابقات المپیک است و کشتی مثل همیشه و به عنوان ورزش اول کشور یکی از مهم‌ترین رشته‌های ایران برای کسب مهم‌ترین مدال جهان المپیک به شمار می‌رود.

المپیک به عنوان مهم‌ترین آوردگاه ورزش جهان همواره موجی را با خود به همراه می‌آورد. موجی که مردم یک کشور با پیروزی ورزشکارانشان خوشحال و با شکست‌هایشان غمگین می‌شوند اما برخی از شکست‌ها خیلی دردناک است. حتی دردناک‌تر از حذف اسطوره و نابغه کشتی ایران یعنی حمید سوریان!

دوشنبه شب غمگین‌‌ترین شب المپیک ایران بود. نه به جهت این که والیبالمان مقابل روس‌ها ۳ بر صفر شکست خورد، نه به خاطر حذف بشیر باباجان‌زاده و حبیب‌ا… اخلاقی از گردونه رقابت‌ها و نه حتی به خاطر روی سکو نرفتن محمدرضا براری وزنه‌بردار کشورمان روی سکوی المپیک.

دوشنبه شب غمگین‌‌ترین شب المپیک ایران در ریو بود، چون یک ایرانی مقابل یک ایرانی با ملیتی بیگانه صف‌آرایی کرد! وقتی کشتی سامان طهماسبی را با دوبنده قرمز و ملیت آذربایجان در مقابل حبیب‌ا… اخلاقی می‌دیدیم، بزرگ‌ترین شکست المپیک را شاهد بودیم. جوان کرد ایرانی که سال‌ها است جلای وطن کرده و به‌خاطر بی‌توجهی‌های مسؤولین وقت، ترک وطن گفت، دوشنبه شب را کابوسی برای ورزش اول کشور کرد.

آری! سامان طهماسبی کشتی‌گیری از خطه کردستان، دوشنبه شب غمگین‌‌ترین شب ورزش ایران را در المپیک رقم زد. او باخت اما بازنده‌های اصلی کسانی بودند که با بی‌توجهی‌هایشان باعث شدند تا وی با دوبنده‌ای که نشان از شرم داشت، رودروی کشتی‌گیر ایرانی بایستد. سامان طهماسبی در مبارزه با حبیب‌ا… اخلاقی کاملاً غمگین بود. کسانی که کشتی بلد هستند، می‌توانستند شرمساری را در حرکات یکی از مفاخر سابق کشتی ایران ببینند. حتی وقتی داور مسابقه در بار اول به اخلاقی اخطار داد و از طهماسبی پرسید که می‌خواهد او را در خاک بنشاند یا به صورت سرپا ادامه دهد، طهماسبی اجازه نداد تا اخلاقی در خاک وی بنشیند. در سراسر مسابقه نیز بی‌میلی از سرتا پای کشتی طهماسبی با اخلاقی می‌بارید. قصد لوث کردن بردن اخلاقی را نداریم اما سخن مطلب دیگری است…

طهماسبی کسی بود که سال‌ها برای پرچم ایران جنگیده و دو برنز جهانی و یک طلای مسابقات آسیایی را برای ایران به ارمغان آورده بود. او اولین مدال تاریخ کشتی فرنگی در وزن سنگین را در سال ۲۰۰۶ برای ایران به ارمغان آورد. طهماسبی در سال ۲۰۰۷ نیز دومین مدال جهانی‌اش را تصاحب کرد. اما پس از المپیک پکن نامهربانی‌های زیادی دید و به‌طور کامل فراموش شد. با این‌که او تنها قهرمان جهانی تاریخ ورزش کردستان بود؛ نه تنها پاداش‌‌ها و وعده‌های داده شده به او عملی نشد، بلکه کوچک‌‌ترین حمایتی از وی به عمل نیامد تا حداقل یک شغلی برای خود دست و پا کند و به خانواده‌اش کمکی برساند. تمام این سختی‌‌ها و نامهربانی‌‌ها یک راه را پیش پای سامان طهماسبی گذاشت که آن هم اختیار کردن تابعیت جمهوری آذربایجان بود.

شاید برای ورزشکاران برخی کشور‌ها همچون کشورهای آفریقایی عوض کردن تابعیت آن هم به خاطر بی‌پولی مسأله‌ای قابل درک باشد، اما تغییر تابعیت کشتی‌گیری ایرانی در کشوری با این همه ثروت فقط جای شرم بر رخ مسؤولان وقت بود!

دیروز وقتی کشتی عبدولی تمام شد، مصاحبه وی جالب توجه بود. وی گفت که به دلیل مشکلات مالی، حتی قادر به پرداخت پول آب منزل خود نیز نبوده و مأمور آب برای بستن آب خانه وی مراجعه کرده که ظاهراً با پادرمیانی همسایه‌ها موضوع ختم به خیر شده است!

البته این‌ها تنها مشتی از خروار است و تاریخ ورزش ایران، کم شاهد این‌گونه بی‌مهری‌ها نبوده است. از ورزشکاران بزرگی که در کوچه و خیابان‌ها دستفروشی کردند، تا بزرگان دیگری که همچنان مسافرکشی را به خم کردن گردنشان جلوی کسانی که هیچ برگ زرینی به تاریخ این مملکت اضافه نکردند، ترجیح می دهند.

 

در این شرایط باید با صدای بلند فریاد زد: دوستانی که حقوق‌های میلیونی از جیب بیت‌المال برمی‌دارید، حداقل کمی از آن را به طهماسبی‌ها و عبدولی‌ها اختصاص دهید تا  دیگر همچون دوشنبه شب، تلخ‌‌ترین شب تاریخ ایران را در المپیک شاهد نباشیم.