محدویت بازار سیاه آلودگی‌ها با علنی شدن دادگاه‌ها

سمیه مهدوی- این روز‌ها همه‌چیز با عاملی خطرناک به نام آلودگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. در مجموع آلودگی، چیز بسیار رندی است و نتیجه‌ای جز تباهی ندارد؛ در نوع کلاهبرداری‌های مالی، آدمی را دور می‌زند و در نوع زیست‌محیطی، می‌کشد! از دست‌های پشت‌پرده در اختلاس‌های بزرگ اقتصادی گرفته تا فضولات معلق در آب رودخانه‌ها و اکسی‍‍ژن […]

سمیه مهدوی- این روز‌ها همه‌چیز با عاملی خطرناک به نام آلودگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. در مجموع آلودگی، چیز بسیار رندی است و نتیجه‌ای جز تباهی ندارد؛ در نوع کلاهبرداری‌های مالی، آدمی را دور می‌زند و در نوع زیست‌محیطی، می‌کشد!

از دست‌های پشت‌پرده در اختلاس‌های بزرگ اقتصادی گرفته تا فضولات معلق در آب رودخانه‌ها و اکسی‍‍ژن آمیخته به سرب که مسیر دم‌وبازدم را مسدود کرده‌است، همگی به نوعی دچار بحران آلودگی شده‌اند. اما هریک از مصادیق مطرح شده جنس آلودگی‌شان، متفاوت از دیگری است. آلودگی‌هایی که سرچشمه آن، افکار خطرناک دلالان و فرصت طلبان و یا بی‌توجهی در مدیریت کردن و بی‌مسؤولیتی برخی از صاحب‌منصبان است.

در خصوص اختلاس‌ها و فسادهای مالی صورت گرفته باید گفت در وهله نخست، جیب دولت و ملت خالی می‌شود. وقتی هم کاشف به عمل می‌آید که دست‌های آلوده‌ای ثروت ملی را چپاول کرده و با خوردن یک لیوان آب روی آن، فرار را به قرار ترجیح داده‌اند و به آن سوی مرز‌ها متواری شده‌اند، بعد از یک پروسه زمانی کوتاه‌مدت و یا شاید هم بلندمدت (بستگی به ظرفیت و پتانسیل متهم در فرار و دور زدن قوانین دارد)؛ مجرمین وقتی در دام قانون اسیر شدند تا مدت‌ها با اسامی مخفف «م.خ» یا «ب.ز» خطاب می‌شوند که مبادا خدای ناکرده هویتشان لو برود. اما در برخی موارد قدرت این مجرمان تا جایی است که حتی پلیس‌های اینترپل نیز قادر نیستند ردی از آن‌ها را بزنند! برخی دیگر نیز که در پشت میله‌های زندان به سر می‌برند با پشت سر گذاشتن جلسات متعدد دادگاه، بازهم خود را صاحب حق می‌دانند و کار را به جایی می‌رسانند تا از برخی مسؤولان دولتی ذی‌حق، شکایت می‌کنند. به گونه‌ای که به روش سوفسطاییان؛ که حق را باطل و باطل را حق جلوه می‌دادند؛ آدمی را به شک می‌اندازند که نکند در این بین جای شاکی و متهم عوض شده باشد؟!

فساد در سیستم پولی کشور، قارچ‌ گونه‌ در حال رشد و تکثیر است. وقتی یک سر آن قطع می‌شود به جای از بین رفتن و خشک شدن، ریشه می‌دواند و درعوض دو سر دیگر از بطن آن جوانه می‌زند! اما با این وجود دولت تمام تلاش خود را برای کنترل بازار دلالان و پیگیری فساد و مفسدین اقتصادی، به‌کارگرفته است.

به تازگی نیز برای مقابله با این آلودگی‌ها، دولت با تدبیری که اندیشیده، بنا را بر این گذاشته است تا دادگاه‌های مربوط به فسادهای اقتصادی بالای ۱۰ میلیارد تومان به شکل علنی برگزار شوند.

شاید تنها کاری که بتوان در حال حاضر برای کنترل این نوع آلودگی‌ها انجام داد، همین کار باشد و با افتادن از صرافت پنهان کردن هویت متهمان و مجرمان اعتماد مردم به دستگاه‌های قضایی دوچندان و منجر به آرامش بیش‌تر تجار و سرمایه‌گذاران شود.

با رشد و نمو این عامل واگیردار آلودگی- به صورت پولشویی، رانتخواری، دلالی و سایر فسادهای رایج در بخش‌های مختلف صدای خرد شدن کمر اقتصاد را می‌توان به وضوح شنید.

حال سایه آلودگی‌ها روزبه‌روز گسترده‌تر می‌شود و بخش‌های مختلفی را در سیطره خود می‌گیرد؛ این آلودگی یک‌جا پول و سرمایه را قربانی می‌کند، در جای دیگر جان افراد را به خطر می‌اندازد. این آلودگی از هرجنسی که باشد هیچ نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت جز این‌که دودش را به سوی چشم مردم روانه کند!

اما این آلودگی فقط مختص حوزه‌های اقتصادی و مالی نیست. چند صباحی است که خطر مرگ و بیماری‌های صعب‌العلاج تنفسی بیخ گوش شهروندان خوابیده است. آلودگی آب و هوا که برعکس پرونده‌های مالی مذکور برایش هیچ دادگاه و حکمی وجود خارجی ندارد و متهمی برایش در نظر نگرفته‌اند. انگشت ظن و اتهام به سوی هر کسی که نشانه می‌رود، جا خالی می‌دهد و قضیه را از بیخ‌وبن منکر می‌شود.

هفته گذشته میزان شاخص آلودگی هوا برای تهرانی‌ها به مرز هشدار رسید. البته این امر برای شهرهایی چون اهواز و خوزستان یک امر کاملاً عادی تلقی می‌شود، چون ریه‌های مردم با این آلودگی خو گرفته‌اند. همین ۷ ماه پیش بود که زابل توانست با شکستن رکورد آلوده‌‌ترین شهر در سطح جهانی رتبه نخست را کسب کند.

به نظر می‌رسد واکاوی این جریان سرانجام مثبتی در پی نداشته باشد؛ راهکارهای به‌کار گرفته شده تاکنون فقط در تعطیلی مدارس خلاصه شده یا در حد چند جلسه اضطراری بین مدیران برای بررسی وضعیت، خلاصه شده‌اند.

اما از سوی دیگر بحران آب نیز همچنان پابرجاست؛ از یک سو کاهش ذخایر آب، خواب را از چشم مسؤولان ربوده است؛ به گونه‌ای که براساس آمار ارایه شده، نصف سدهای کشور عاری از قطره‌ای آب هستند. از یک سوی دیگر آلودگی نفس همان تتمه آب را بریده است.

در مجموع آلودگی، چیز بسیار رندی است و نتیجه‌ای جز تباهی ندارد؛ در نوع کلاهبرداری‌های مالی، آدمی را دور می‌زند و در نوع زیست‌محیطی، می‌کشد!