مصائب امضابازی در پرونده ایرانی ها

مصائب امضابازی در پرونده ایرانی ها سمیه مهدوی – امضا هم امضاهای قدیم. نه دردسر و پیچیدگی‌های امروز را داشت و نه حرف و حدیث‌های اضافه. یک انگشت زدن پای برگه و یا درنهایت کشیدن چند خط ساده و مورب و… تمام. اما رفته‌رفته این روند با گذشت زمان پیچیدگی‌های خاصی به خود گرفت؛ بدین […]

مصائب امضابازی در پرونده ایرانی ها

سمیه مهدوی – امضا هم امضاهای قدیم. نه دردسر و پیچیدگی‌های امروز را داشت و نه حرف و حدیث‌های اضافه. یک انگشت زدن پای برگه و یا درنهایت کشیدن چند خط ساده و مورب و… تمام. اما رفته‌رفته این روند با گذشت زمان پیچیدگی‌های خاصی به خود گرفت؛ بدین ترتیب حق امضا اهمیت خاصی پیدا کرد و در پی آن پای مافیا‌هایی نیز به این حوزه باز شد.

اصولاً ماهیت اصلی امضا برای راحت انجام گرفتن کار‌ها شکل گرفته اما امروزه که همه چیز وارونه تفسیر می‌شود، این کار هم بالعکس به‌جای این‌که گره‌ای از مشکلات باز کند، شرایط را بغرنج‌تر می‌کند. در یک جایی به سختی امضا داده می‌شود، در جای دیگر به راحتی قلم به افرادی می‌سپارند که صلاحیت کافی و وافی در این امر را ندارند. درنهایت خروجی این امر می‌شود انداختن یک سری امضا پای یک مشت کاغذ، تا به این واسطه حکم به بر باد دادن یک ثروت کلان ملی داده شود!

اما نمی‌دانیم چرا با پیشرفت علم و تکنولوژی حتی با الکترونیکی شدن این قضیه به جای این‌که نقش‌آفرینی بیش‌تری در جاری و ساری شدن امور کند؛ بیش‌تر در کار‌ها گره می‌اندازد آن هم گره از نوع کور!

امضا بازی و بوروکراسی در بخش‌های مختلف اعم از نهادهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی به‌شدت ریشه دوانیده و به این‌زودی هم قصد خشک شدن ندارد.

امضا یا بهتر بگوییم امضابازی در اداره‌جات و شرکت‌ها پا را فراتر گذاشته و در محافل عمومی حتی در سوپری سرکوچه محل سکونتمان نیز در نسیه برداشتن از اجناس و اقلام تبدیل به مسأله‌ای کلیدی شده است!

در مجموع ماهیت امضا بازی در ایران رنگارنگ و متفاوت است؛ امضاهایی که به‌عنوان تعهدات، در قالب تحصیل و کار، – اعترافات به اقسام بزهکاری و جنایات مانند پولشویی و کلاهبرداری- یادگاری، گرفتن امضا از چهره‌های برجسته هنری-سیاسی_ انجام امور اداری و بانکی و… بین مردم و مسؤولین ردوبدل می‌شود.

صرف‌نظر از نوع امضاهایی که به آن اشاره کردیم باید بگوییم؛ عجین شدن بوروکراسی‌ها، کاغذبازی‌ها و امضا گرفتن‌ها در بدنه ساختمان‌ها و نهادهای اداری اعم از دولتی و خصوصی بسیار وقت‌گیر و اخلال‌آور شده است. حتی در مواردی خود مسؤولان از این وضعیت انتقاد می‌کنند اما گوش شنوایی برای از بین بردن این معضل وجود ندارد و همچنان کار‌ها براساس این ساختار قدیمی و نخ نما شده در جا می‌زند.

روند اکثریت قریب به اتفاق امضا‌ها بسیار زمان بر است و اجرای آن صبر ایوب می‌طلبد. بوروکراسی‌هایی که در قالب قوانین حشو و زائد به بار نشستنشان البته اگر به بار بنشینند جان آدمی را به لب می‌رساند.

اما در این برهه زمانی کاغذبازی‌های مربوط به گرفتن وام‌ها و تسهیلات بانکی و یا امضاهایی که ارباب رجوع به زور و سماجت با طی کردن طبقات سازمان‌های مربوط در یک ماراتن نفسگیر انجام می‌دهد؛ حکم مهریه را پیدا می‌کند، معلوم نیست چه کسی امضا را می‌دهد و چه کسی آن را می‌گیرد؟! حالا اگر هم در بوروکراسی‌های اداری پس از عبور از هفت خوان رستم دری به تخته بخورد و ارباب رجوع موفق به امضا گرفتن شود دیگر کار از کار گذشته و متقاضی وام یا عمرش به تحمل این بازه زمانی از دست رفته قد نداده است یا دیگر از صرافت گرفتن وام می‌افتد.

اما مهم‌ترین نوع امضایی که اکثر جامعه ایرانی با آن سروکار ویژه دارند، پاراف کردن درخواست‌های کارمندان و کارگران توسط مدیران است. که بعضاً برای درخواست مرخصی، اضافه کار، ارتقای شغلی و گرفتن مساعده‌های مالی ارایه می‌شود. هرچند اکثر مواقع در کارتابل روی میز مدیران باقی می‌ماند و به آن ترتیب اثری داده نمی‌شود.

اما آنچه که تاکنون بیان شد، فقط یک روی سکه از بوروکراسی‌هایی بود که در کنار امضا دادن‌ها و گرفتن‌ها، حاشیه‌سازی می‌کند. روی دیگر سکه برمی‌گردد به امضاهایی که در خفا با ذلت فسادآفرینی می‌کند یا آشکارا با سرافرازی به چهره و اعتبار کشور اضافه می‌کند؛ این دو گزینه درست دو قطب منفی و مثبتی هستند که معمولاً یکدیگر را دفع می‌کنند.

در این بین مجلس یکی از کلکسیونرها در میان نهادهای دولتی، در خصوص جمع‌آوری امضا‌ها است. مهم‌ترین ارگانی که با مقوله امضا به شدت سرو کار دارد. مصوبه‌هایی که در صف امضا گرفتن از اعضای کمیسیون‌ها به انتظار ایستاده‌اند. اما این‌که بعد از چانه‌زنی‌ها و بالا و پایین کردن‌ها در تأیید مصوبه‌ها، تاریخ انقضای امضاهای صورت گرفته تا کی کفاف بدهد با خداست. ممکن است همان فردای تصویب براساس مخالفت‌ها و یا پشیمانی از نسنجیده تصویب کردن‌ها امضا پس گرفته شود، کمااین‌که این اتفاق کم نیفتاده است. البته حتی در برخی موارد علی‌رغم امضا شدن‌ها هم معلوم نیست در امور اجرایی کارایی چندانی داشته باشند.

اما در این بین امضاهایی هستند که وجهه بین‌المللی برای کشور ایجاد می‌کند؛ به بیان دیگر برای ایران در میان سایر کشور‌ها اعتبارآفرینی می‌کنند؛ مانند امضاهایی که برای گسترش تعاملات تجاری با مقامات سایر کشور‌ها در حوزه‌های مختلف صنعتی، معدنی و نفت صورت می‌گیرد.

 

حکم چنین امضا‌هایی می‌تواند برای کشور و مجموعه‌های کلان اقتصادی و سیاسی بسیار سرنوشت‌ساز باشد.  ماحصل چشم بسته قلم سپردن به عده‌ای برای تصمیم گرفتن منافع دولت و ملت، به غارت رفتن ثروت کشور است، رشد قارچ‌گونه عده‌ای همچون خاوری‌ها و زنجانی‌ها که قوانین، دولت و مردم را یک جا دور می‌زنند و داغ جای خالی یک ثروت عظیم ملی را در اذهان ثبت می‌کند، نتیجه همان چشم‌بسته امضا زدن‌هاست. بنابراین نباید حق امضا را به هر کسی داد، چرا که درنهایت دودش به چشم دولت و ملت خواهد رفت.