استراتژیک‌‌ترین دست به دست تاریخ

استراتژیک‌‌ترین دست به دست تاریخ رامین شاهی– ۶ سال گذشت تا روز موعود برسد؛ ۶ سال خون دادن و خون دل خوردن، ۶ سال عرق ریختن و جان دادن تا در خرداد پر حادثه و در بیست‌ودومین روز آن، نیروهای دولتی عراقی و سوری در مرز به یکدیگر دست‌به‌دست بدهند و کمر داعش را بشکنند. […]

استراتژیک‌‌ترین دست به دست تاریخ

رامین شاهی– ۶ سال گذشت تا روز موعود برسد؛ ۶ سال خون دادن و خون دل خوردن، ۶ سال عرق ریختن و جان دادن تا در خرداد پر حادثه و در بیست‌ودومین روز آن، نیروهای دولتی عراقی و سوری در مرز به یکدیگر دست‌به‌دست بدهند و کمر داعش را بشکنند.

در مرز ۶۰۰ کیلومتری عراق و سوریه، شمشیر جاهلیت مدرن از دستان زخمی گروه تکفیری و متوحش داعش، لغزید و به زمین افتاده تا روز ۲۲ خرداد به عنوان نقطه آغاز انحطاط داعش در تاریخ ثبت شود.

از چند ماه پیش ورق برگشته بود؛ گروهی خونخوار که از وجود مشکلات داخلی سوریه و عراق بهره‌برداری کرد تا در شامات و بین‌النهرین کهن رخنه کند، حالا به فکر گریز از باتلاقی است که از ۶ سال پیش برای خود مهیا کرده بود. طی ماه‌های گذشته، عملیات‌های بزرگی در عراق و سوریه برای مبارزه با نیروهای بی‌هویت داعش، علی‌رغم همه کارشکنی‌های پشتیبان‌های آنان در منطقه، برگزار شد تا داعشی‌ها بزرگ‌ترین شکست‌های تاریخی خود را متحمل شوند. عملیاتهای موصل و حلب در عراق و سوریه، حرکت نیروهای مقاومت از دو سوی مرز مشترک عراق و سوریه به سمت یکدیگر و وارد کردن تلفات گسترده به نیروهای تکفیری، باعث شد اراضی زیادی از داعش پس گرفته شود. حالا دیگر محورهای مقاومت از ایران گرفته تا عراق و سوریه و لبنان به یکدیگر متصل شده‌اند و این تلخ‌‌ترین خبر برای ایجادکنندگان چالش خاورمیانه است! نابودی گروهی خونریز که چند سالی توانست با استفاده از جهل و فتنه حامیانش، نفس بکشد.

به خاطر داریم چند ماه مانده به انتخابات ایالات‌متحده، زمانی که برای کارشناسان مشخص شده بود داعش پایان‌ حیاتش در خاورمیانه را سپری می‌کند، ترامپ روغن ریخته را نذر امامزاده کرده و از گذشتگان خود در خصوص کمک به شکل‌گیری داعش انتقاد می‌کرد و خواستار نابودی آنان می‌شد. همان‌زمان، دونالدترامپ با تمجید از دیکتارتورهایی مانند صدام، حضورش را موجب امنیت منطقه و به سود غرب و مبارزه با تروریست می‌دانست! این دو موضوع نشان‌دهنده تغییر تاکتیک آمریکایی‌ها در منطقه برای تأمین منافع خود است و نشان می‌دهد دوره مصرف گروه‌هایی مانند جبهه النصره و داعش به پایان خود نزدیک شده است؛ موضوعی که لازم است مورد توجه کارشناسان و استراتژیست‌های داخلی و جهانی قرار بگیرد تا با پیش‌بینی درست از تغییر حرکت و نوع مهره‌های حامیان داعش بتوان با تحلیل درست در جهت مقابله و کاهش عواقب فتنه‌های جدید دشمنان امنیت و صلح پایدار در منطقه حرکت کرد.

علی‌رغم تغییر اولویت دکترین امنیتی آمریکا در سال ۲۰۱۲ از خاورمیانه به شرق، برای مهار اژدهای بیدار شده نژاد زرد، باید پذیرفت قدرت‌های بزرگ همچنان امنیت خود را در ناامنی خاورمیانه می‌دانند. آنها زمانی که به دلیل اصرار و استقلال‌خواهی دولت عراق مجبور به خروج از این کشور شدند، اقدام به ایجاد و حمایت از گروه داعش برای به‌هم ریختن و مشغول نگه‌داشتن کشورهای منطقه کردند؛ امروز نیز قطعاً به دنبال مهره‌ای جایگزین به جای نیروهای داعش هستند تا با حمایت از آن، همچنان امنیت رژیم اشغالگر قدس را تأمین و منافع راهبردی خود را از دست ندهند.

 

به نظر می‌آید چراغ سبز‌هایی از سوی ترامپ به سعودی‌ها داده شده است تا در قصه «کی بود کی بود»، قطر را به عنوان مسبب همه مشکلات در افکار عمومی جهانیان، قربانی کنند. اما فارغ از همه این تحولات تاکتیکی در منطقه، باید به دنبال مشارکت همه نیرو‌ها و اقوام در عراق و سوریه باشیم تا دیگر وجود تبعیض‌ها و چالش‌های حقوق شهروندی در اقوام مختلف این دو کشور موجب بروز نارضایتی‌های کوچک و بزرگ و سوءاستفاده نیروهای بی‌هویت از آن نشود. مانند آنچه که ۶ سال پیش و از بهمن ۱۳۸۹ در سوریه و از بهار ۹۳ در عراق رخ داد.