رسانه؛ خوب بد زشت ؟!

محمدرضا عیوضی- وظیفه رسانه تنها در انعکاس آینه‌وار اتفاقات جامعه خلاصه نمی‌شود ! ظهور رسانه‌های نوین در عصر ارتباطات به همراه تحولاتی که با گسترش حوزه تأثیرگذاری آن‌‌ها حاصل شده است، مرزهای حقوقی و اجتماعی دولت‌‌ها را کم‌رنگ کرده است و حاکمیت را به عنوان تصمیم‌گیران امور جامعه به مفهومی به نام «افکار عمومی» که […]

محمدرضا عیوضی- وظیفه رسانه تنها در انعکاس آینه‌وار اتفاقات جامعه خلاصه نمی‌شود !

ظهور رسانه‌های نوین در عصر ارتباطات به همراه تحولاتی که با گسترش حوزه تأثیرگذاری آن‌‌ها حاصل شده است، مرزهای حقوقی و اجتماعی دولت‌‌ها را کم‌رنگ کرده است و حاکمیت را به عنوان تصمیم‌گیران امور جامعه به مفهومی به نام «افکار عمومی» که صد البته متأثر از رسانه می‌باشد، گره زده است.

روزی که آمریکا تصمیم به پراکنده‌سازی افکار و رویای مورد نظرش در راستای تغییر رویه زندگی مردم دنیا گرفت؛ به سراغ واقع‌گویی مطلق رسانه نرفت بلکه با استفاده از ابزار رسانه، جهت‌گیری خاص و البته خارج از واقعیت خود را در قالب پیام رسانه‌ای منتقل کرد و تأثیر خود را حتی در تیتر یادداشت پیش‌ِ رو به جا گذاشت تا به حق لقب دروغ‌گوی بزرگ را نصیب خود کند.

رابطه سیاست و افکارعمومی دچار تحول شده و اطاعت‌پذیری جامعه تحت تأثیر شیوه‌های ناپیدا و غیرملموس تبلیغ قرار گرفته است. به قول دکتر علی شریعتی، اگر در استعمار کهنه، دست‌‌ها روی سر‌‌ها بود و از زور استفاده می‌شد در استعمار نو، دست‌‌ها میان سر‌‌ها رفت و به مغز‌‌ها اثر گذاشت.

یکی از وظایف مهم رسانه‌ها در مقابله با هجمه‌های گوناگون ایجاد تغییرهای لازم در نگرش‌‌ها و جهت‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی است تا بتواند به مخاطب خود در کنار احساس واقع‌گرایی، جهت‌گیری درست و ایده‌آل را با چاشنی حقِ انتخاب فردی هدیه دهد.

مخاطب، پیام‌های گوناگونی را که هر کدام نگرش متفاوتی دارد از محیط دریافت می‌کند و بعضی را جذب و بعضی را پس می‌زند. آن بخش از پیام‌‌ها که جذب می‌شود، نگرش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مخاطب را تحت تأثیر قرار می‌دهد و سبب پایداری رفتار او می‌شوند.

رسانه‌ها امروز نقش مهمی در واقعیت‌سازی دارند. مردم، دنیا را از منظر رسانه‌ها می‌نگرند و می‌فهمند. رسانه‌ها در تعریف انسان‌ها از خود و جامعه خود نقش مهمی دارند. امروزه آن‌‌ها تبدیل به یکی از عناصر مهم هویت‌سازی و هویت‌جویی شده‌اند.

در حقیقت رسانه‌ها امروزه به وسیله مهمی برای تأثیرگذاری بر حوزه‌های فرهنگی اجتماعی برای ایجاد تغییرات آرام و کم‌هزینه تبدیل شده‌اند. با تغییرات حوزه فرهنگی اجتماعی انتظارات و ایده‌آل‌های جامعه تغییر می‌کند. لذا دیگر حوزه‌ها از جمله حوزه سیاسی و امنیتی نیز دستخوش همین تغییرات می‌شوند.

لاجرم در جامعه کنونی، افکار‌عمومی به عنوان یکی از ارکان تشکیل‌دهنده نظام‌های سیاسی، اجتماعی در کنار حکومت و جامعه مدنی از حکومت به عنوان نماینده خود انتظاراتی دارد که رسانه‌ها به عنوان دیگر رکن جامعه مدنی نقش میانجی و انتقال‌دهنده این خواسته‌ها را به حکومت‌‌ها دارند و با هدایت و کنترل افکار عمومی آن‌‌ها را به سوی هدفی خاص سوق می‌دهد که در نهایت سبب حساسیت و بیان خواسته‌های آن‌‌ها به حکومت و مطالبه خواسته‌ها به صورت تصمیم توسط نخبگان و حاکمان می‌گردد.

 

بنابراین رسانه باید صدای مخاطبش را بشنود، او را در اعتلای مسیر انتخابی یاری دهد و انتخاب را به او بسپارد تا نقش رسانه صرفاً به عنوان سازنده افکار در مقابل متأثر از افکار شناخته نشود و تلاش کند تا هر دو مفهوم را به شکل ایده‌آل به سرانجام برساند.