ماهیت اوراق غرضه-قسمت اول سید علی حسینی منبع: http://hasanilaw.blogfa.com مقدمه اوراق قرضه اسنادی است که به موجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد میشود مبالغ مشخصی (بهره سالانه) را در زمانهایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص (سررسید) اصل مبلغ را باز پرداخت کند. دارنده اوراق به عنوان بستانکار حق دریافت اصل و […]
ماهیت اوراق غرضه-قسمت اول
سید علی حسینی
منبع: http://hasanilaw.blogfa.com
مقدمه
اوراق قرضه اسنادی است که به موجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد میشود مبالغ مشخصی (بهره سالانه) را در زمانهایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص (سررسید) اصل مبلغ را باز پرداخت کند. دارنده اوراق به عنوان بستانکار حق دریافت اصل و بهره آن را دارد ولی هیچ مالکیتی در شرکت ندارد.
اوراق قرضه از اوراق بهاداراست و طبق آن صادر کننده به خریدار بدهکار میشود. این سند دارای سررسید است و مبلغ آن در زمان سررسید به وسیله صادرکننده پرداخت میشود. این اوراق دارای کوپن بهره هستند و بهره آنها در فواصل زمانی معینی توسط بانک که نمایندگی صدور اوراق را دارد، پرداخت میشود. از نظر سررسید، اوراق قرضه به ۳ دسته کوتاه مدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. سررسید اوراق کوتاه مدت بین یک تا ۵ سال، سررسید اوراق میان مدت بین ۵ تا ۱۰ سال و سررسید اوراق بلند مدت معمولاً بیش از ۱۰ سال است.
اوراق قرضه در اصطلاح علم اقتصاد، از اوراق بهادار است و آن سندی است که طبق آن صادر کننده به خریدار بدهکار میشود. این سند دارای سررسید است و مبلغ آن در زمان سررسید به وسیله صادرکننده پرداخت میشود. این اوراق دارای کوپن بهره هستند و بهره آنها در فواصل زمانی معینی توسط بانک که نمایندگی صدور اوراق را دارد، پرداخت میشود. از نظر سررسید، اوراق قرضه به ۳ دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت تقسیم میشوند. سررسید اوراق کوتاه مدت بین یک تا ۵ سال، سررسید اوراق میان مدت بین ۵ تا ۱۰ سال و سررسید اوراق بلند مدت معمولاً بیش از ۱۰ سال است.
اوراق قرضه، اوراقی است که به موجب آن وامگیرنده (منتشرکننده اوراق) تعهد میکند اصل بدهی را در تاریخ سررسید مشخص (برخلاف سهام عادی و سهام ممتاز که سررسید معینی ندارند) بازپرداخت نماید و همچنین بهره تعیین شده را در فواصل معین پرداخت نماید.
این اوراق حق مالکیت بر شرکت بهوجود نمیآورد؛ بنابراین از سود سهام پرداختی (یا زیان احتمالی) سهمی نمیبرند. خریدار قرضه میتواند آنرا به دیگری بفروشد؛ در این صورت خریدار جدید، از شرکت صادرکننده قرضه طلبکار خواهد بود.
هر شرکتی برای اینکه بتواند کالاها یا خدماتی را عرضه کند؛ نیازمند منابع مالی است تا داراییهای مورد نیاز را بخرد و هزینه عملیات را بپردازد. معمولاً شرکتها از طریق فروش یا پذیرهنویسی سهام، اوراق قرضه (در ایران اوراق مشارکت)، آورده سرمایهگذاران، وامهای بلندمدت و کوتاهمدت و یا از محل سود انباشته منابع مالی مورد نیاز خود را تأمین میکنند. اصطلاحاً به عمل تأمین منابع لازم برای تاسیس، راهاندازی و گردش عملیات شرکت در ادبیات علوم مالی به تأمین مالی تعبیر میشود.
معمولاً بانک مرکزی کشورها (برای اجرای سیاستهای پولی و کنترل وضعیت اقتصاد)، نهادهای دولتی، شهرداریها و شرکتهای سهامی عام، مبادرت به انتشار و تأمین مالی از طریق اوراق قرضه میکنند. در آمریکا اوراق قرضه خزانهداری از ایمنترین (از لحاظ پرداخت اصل و سود) اوراق بهاداری است که در بازار منتشر میشود. این اوراق، معمولاً دارای سررسید ۱۰ تا ۳۰ ساله هستند، بهره آن بهصورت ۶ ماهه پرداخت میشود و ارزش اسمی این اوراق (قیمت نوشته شده روی ورقه قرضه) بین هزار تا یک میلیون دلار متغیر است. اوراق قرضه نهادهای دولتی معمولاً بهمنظور کمک به بخشهای مشخص اقتصادی منتشر میشود. شهرداریها (در آمریکا) معمولاً دو نوع اوراق قرضه منتشر میکنند؛ یکی اوراق قرضه عمومی و دیگری اوراق قرضه طرحهای ویژه درآمدزا. سود متعلق به اوراق قرضه در اوراق قرضه عمومی از محل مالیاتها و در اوراق قرضه طرحهای ویژه درآمدزا از محل درآمد طرحها تأمین میشود. همانطور که گفته شد، شرکتهای بزرگ نیز برای تأمین مالی عملیات خود اقدام به انتشار اوراق قرضه میکنند.
در ایران نیز در اصلاح قسمتی از قانون تجارت (مصوب ۲۴/۱۲/۱۳۴۷) ورقه قرضه را ورقه قابل معاملهای میداند که معرف مبلغی وام با بهرهای معین است که تمامی آن یا اجزای آن در موعد یا مواعد معینی باید مسترد گردد (ماده ۵۲). قانون مذکور انتشار قرضه را به شرکتهای سهامی عام منحصر کرده است (ماده ۵۱) و انتشار قرضه را به پرداخت شدن تمام سرمایه شرکت و گذشتن دو سال از تاریخ ثبت شرکت مشروط کرده است (ماده ۵۵). همچنین متذکر میگردد که دارندگان اوراق قرضه یک شرکت در اداره امور شرکت (برخلاف سهام) هیچگونه دخالتی نداشته و فقط بستانکار شرکت محسوب میشوند (ماده ۵۳). دارنده اوراق قرضه میتواند اوراق قرضه خود را با شرایطی به سهام، تبدیل یا تعویض کند (بند ۱۱ماده ۵۸ همان قانون).
قابل ذکر است که در ایران، بهعلت وجود سود از پیش تعیینشده در اوراق قرضه، این اوراق ربوی شناخته شده و با اصلاحاتی از اوراق مشارکت استفاده میشود.
اوراق قرضه چیست؟
طبق تعریف ماده۵۲ قانون تجارت، ورقه قرضه عبارت است از «برگه قابل معاملهای که مبلغی وام با بهره معین را معرفی میکند که تمامی آن یا بخشهایی از آن در موعد یا مواعد معینی باید مسترد گردد». طبق ماده۲ قانون تأسیس بورس اوراق بهادار مصوب سال ۱۳۴۵، علاوه بر شرکتهای سهامی (عام)، شهرداریها، مؤسسات وابسته به دولت و خزانهداری کل میتوانند تحت شرایط مقرر در قوانین و تشکیلات خود اقدام به صدور اوراق قرضه نمایند و طبق قسمت اخیر ماده۵۲ قانون تجارت برای ورقه قرضه ممکن است علاوه بر بهره، حقوق دیگری نیز شناخته شود.
قانون تجارت جهت حفظ و استیفای حقوق دارندگان اوراق قرضه که توسط شرکتهای سهامی عام صادر میشوند حقوقی را به آنها اعطاء کرده است از جمله اینکه چنانچه اوراق قرضه قابل تعویض با سهام شرکت باشد، مجمع عمومی فوقالعاده باید بنا به پیشنهاد هیأت مدیره و گزارش خاص بازرسان شرکت، مقارن اجازه انتشار اوراق قرضه، افزایش سرمایه شرکت را حداقل برابر با مبلغ قرضه تصویب که در این صورت حق تقدم (حق رجحان) سهامداران شرکت در خرید سهام قابل تعویض با اوراق قرضه خود بخود منتفی خواهد بود (ماده۶۳ قانون تجارت) و این حق اساساً به دارندگان اوراق قرضه تعلق میگیرد که با تعویض اوراق قرضه خود به سهام شرکت در زمره دارندگان سهام شرکت قرار بگیرند بر این اساس زمانی که مجمع عمومی فوقالعاده شرکت تصمیم به کاهش اختیاری سرمایه شرکت نماید دارندگان اوراق قرضه میتوانند از تاریخ نشر آخرین آگهی شرکت مربوط به اعلامیه کاهش اختیاری سرمایه شرکت به دادگاه ذیصلاح مراجعه و نسبت به کاهش اختیاری شرکت اعتراض و حقوق خود را مورد مطالبه قرار دارند.
البته دارندگان اوراق قرضه فقط بستانکار شرکت محسوب میشوند و در اداره امور شرکت نمیتوانند دخالتی داشته باشند ولی حق دارند در ازاء خرید اوراق قرضه در مواعدی که تعیین شده است اصل وام و بهره تعیین شده خود را مسترد دارند و در صورت قابلیت تبدیل ورقه به سهام شرکت، دارندگان اوراق قرضه هم میتوانند بدون توجه به این تبدیل و تعویض جهت دریافت اصل و بهره اوراق قرضه به شرکت مراجعه نمایند یا سهام شرکت را به تملک خود در آورند این است که قسمت دوم ماده ۶۴ قانون تجارت مقرر نموده: تعویض ورقه قرضه با سهم تابع میل و رضایت دارنده ورقه قرضه است. در صورت انجام تشریفات قانونی مربوط به تعویض اوراق قرضه یا سهام شرکت، دارندگان اوراق قرضه در هر موقع قبل از رسید (اصل و بهره) میتوانند تحت شرایط و ترتیبی که در اوراق قرضه قید شده است، آنرا با سهام شرکت تعویض کنند.
ماهیت اوراق قرضه
صاحبنظران علوم مالی، داراییها (هر مایملک دارای ارزش مبادله) را به دو دسته تقسیم میکنند:
داراییهای مشهود؛ ارزش داراییهای مشهود (مانند زمین و ساختمان) به خصوصیات مادی آنها بستگی دارد؛
داراییهای نامشهود؛ ولی داراییهای نامشهود (مانند سهام و اوراق قرضه) نماینده حق قانونی دارنده این نوع دارایی نسبت به منفعتی در آینده هستند و معمولاً به آنها اوراق بهادار یا ابزار مالی گفته میشود.
اگر حق یا ادعای صاحب دارایی مالی، مبلغی ثابت برحسب واحد پول باشد، به دارایی مالی مذکور، ابزار بدهی یا اوراق بدهی میگویند؛ اوراق قرضه، شاخصترین نوع ابزار بدهی است. اما اگر حق یا ادعای دارنده دارایی مالی، مبلغی متغیر (بسته به سود و زیان شرکت یا مؤسسه) باشد، جزو حق سهامداران یا اوراق سهام محسوب میشود.
ویژگیهای اوراق قرضه
۱٫ وسیله اعطای اعتبار؛ قرضه در حکم وامی است که خریدار به مؤسسه صادرکننده آن اعطا میکند. دارنده اوراق قرضه، بستانکار شرکت صادرکننده آن محسوب شده و حق دریافت اصل و فرع این اوراق را دارد و از سایر حقوقی که در قرارداد صدور این اوراق ذکر شده، بهرهمند میشود.
۲٫ تاریخ سررسید معین؛ اصل اوراق قرضه و همچنین سود متعلق به آن (اصطلاحاً فرع) باید در تاریخ معین، طبق قرارداد پرداخت شوند.
۳٫ ارزشاسمی؛ معمولاً ارزش اسمی اوراق قرضه بر روی آن درج میگردد و خریداران با همین قیمت، مبادرت به خرید اوراق قرضه میکنند؛ مگر در مورد اوراق قرضه با سود صفر که زیر قیمت اسمی فروخته میشود و در عوض، سودی هم به خریداران پرداخت نمیشود.
۴٫ قرارداد؛ از آنجا که اوراق قرضه، معمولاً یک بدهی بلندمدت است، طبیعی است خریداران نسبت به موقعیت شرکت و تغییرات احتمالی در وضعیت آن نگران باشند. لذا رابطه میان وامگیرنده و وامدهنده، در سندی که معمولاً آنرا قرارداد یا موافقتنامه مینامند، مشخص میشود. در قرارداد قرضه معمولاً راجع بهشکل ورقه قرضه، مقدار انتشار مجاز، توصیف کاملی از داراییهای وثیقه اوراق قرضه، حداقل و حداکثر نسبتهای مالی، شروط بازخرید اوراق قرضه، مواد حمایتی از حقوق خریداران قرضه و محدودیتهای تحمیلشده بر شرکت، نظیر محدودیت در تقسیم سود گنجانیده میشود.
۵٫ حق رأی؛ بهطور کلی دارندگان اوراق قرضه حق رأی در امور شرکت (برخلاف سهامداران) را ندارند و در نتیجه، کنترلی بر آن نخواهند داشت. بعضاً ممکن است در قرارداد صدور قرضه برای صاحبان آن، حق تصویب یا عدم تصویب اقدامات خاصی در نظر گرفته شود. همچنین اگر شرکت از شرایط مقرر در قرارداد تخطی کند، دارندگان اوراق قرضه تا حد زیادی حق اعمال کنترل بر عملیات شرکت را بهدست میآورند.
۶٫ اولویت هنگام ورشکستگی؛ زمانیکه شرکت صادرکننده اوراق قرضه ورشکسته شود، دارندگان این اوراق نسبت به سهامداران شرکت از اولویت برخوردارند.
۷٫ وثیقه؛ بعضی از اوراق قرضه دارای وثیقه هستند و داراییهای شرکت صادرکننده قرضه بهعنوان تضمین بازپرداخت اصل و سود متعلق به صاحبان در گرو (معمولاً یک مؤسسه امین) قرار میگیرد.
۸٫ امین؛ امین واسطهای جهت ایجاد تعادل در روابط صادرکننده و خریداران اوراق قرضه و همچنین صیانت از منافع خریداران است. معمولاً امین، صدور اوراق قرضه را گواهی کرده و به خریداران از رعایت تشریفات قانونی انتشار قرضه اطمینان میدهد و بر رفتار شرکت صادرکننده نظارت کرده و همچنین در موارد قصور منتشرکننده و نقض قرارداد و عدم بازپرداخت اصل و فرع اوراق قرضه، اقدام متناسب را از طرف صاحبان قرضه بهعمل میآورد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.