عمو سام فرنگی، به چه رنگی!

عمو سام فرنگی، به چه رنگی!      روزی صد بار دست بر پشت دست می‌کوبم و حیف و صد حیف می‌گویم که این مستر ترامپ بامزه و خجسته و طناز با این همه استعداد در شوآف و استندآپ و هنرمندی تمام در بادی‌لنگوییچ و فیس‌لنگوییچ و ادا و اطوار دوست‌داشتنی و این عمو سام اهل […]

عمو سام فرنگی، به چه رنگی!

     روزی صد بار دست بر پشت دست می‌کوبم و حیف و صد حیف می‌گویم که این مستر ترامپ بامزه و خجسته و طناز با این همه استعداد در شوآف و استندآپ و هنرمندی تمام در بادی‌لنگوییچ و فیس‌لنگوییچ و ادا و اطوار دوست‌داشتنی و این عمو سام اهل دل! چرا باید بشود رییس‌جمهور آمریکا، به جان ابوی بزرگوارشان اینجوری حیف می‌شوند و ناکام از دنیا می‌روند!

    از مردم آمریکا توقع نداشتم که این ظلم فاحش را به این بنده خدا بکنند، حالا خودش یک چیزی می‌خواهد و می‌گوید و از همان خجسته حالی که دارد دلش رییس‌جمهوری می‌خواست، شما چرا دل به دلش دادید و این‌گونه استعداد بچه را به باد فنا دادید!

فی‌المثل در همین فقره خاشقچی و بیانیه و تاک‌شو و سخنرانی‌هایی که اخیراً از ایشان تراوش شده است، یک نگاه بیندازید همه‌‌اش طنز است و مطایبه یکی به نعل می‌کوبد یکی به میخ و ایضاً بر شست مبارک، با دست پس می‌زند و با پا پیش، قیافه در هم می‌کند و همزمان خنده تحویل می‌دهد. حرف خاشقچی و بن‌سلمان است، سخن از ایران و تحریم آن می‌کند، دلش از یک طرف برای دموکراسی و حقوق بشر یک ذره شده است و از طرف دیگر ذوق پول‌های عربستان را می‌کند و دلش غنج می‌رود. معجونی است دیدنی و نه شنیدنی.

    خود ما که هیچ چیزی را به سخنرانی‌ها و بیانیه‌ها و خصوصاً صحبت کردنش با خبرنگاران ترجیح نمی‌دهیم، یعنی اگر این دلار مادر مرده اینقدر بالا نکشیده بود و ایضاً اندک ریالی هم ته جیبمان بود و البته آن قانون مهاجرتی و بگیر و ببند سر مرزهای ینگه دنیا نبود، می‌شدیم پای ثابت استند‌آپ و سیت‌دان جنابشان و حض وافر می‌بردیم و کیف‌مان کوک می‌شد.

    نمی‌دانم که چرا خیلی‌ها با من هم عقیده و هم نظر نیستند و با این عمو سام فرنگی حال نمی‌کنند و هنگام دیدنش غش و ضعف نمی‌کنند، فی‌المثل همین ظریف خان خودمون، هر چند وقت یک بار ایشان را ظریف پیچ کرده و کلی مسخره می‌کند و دل نازکش را می‌رنجاند، یکی نیست به ایشان بگوید که تو خودت که جزو ظرفایی دیگر چرا، عزیز دل، این بابا اساساً نمی‌داند کجاست و چه کاره است، فکر می‌کند آمده به‌کارناوال و بالماسکه که دلش یک چیز می‌گوید، زبانش چیز دیگری، همراه با خنده داد و فریاد می‌کند و هنگامی که صورتش گر می‌گیرد جوک و لطیفه به خورد خلق‌ا… می‌دهد.

    البته آنقدر‌ها هم که به‌نظر می‌رسد هوشنگ‌خان (خودمان را می‌فرماییم) مشنگ نیستیم و آنقدری حالیمان می‌شود که به این فکر کنیم که این ترامپ‌جان‌! خودش را مسخره کرده یا مردم دنیا را سرکار گذاشته؟، هوش و حواسش سر جاست یا ما را گرفته، قرص‌هایش را با آب فراوان قورت داده یا افتاده است در کار گل و علف و بلبل‌!

به خدا پناه می‌برم از دست این بشر دو پا …!

                                                 هوشنگ خان