خریدن یا نخریدن، مسأله این نیست ! !

خریدن یا نخریدن، مسأله این نیست ! !       ما یکی که حظی وافر می‌بریم، از این‌که هر چند وقت یکبار یک کمپینی راه می‌افتد برای نخریدن فلان چیز و یا بهمان کالا و یا کلاً برای همه چیز! همینکه ملت به این نتیجه رسیده‌اند که برای نشان دادن عزم و اراده خود برای مبارزه […]

خریدن یا نخریدن، مسأله این نیست ! !

      ما یکی که حظی وافر می‌بریم، از این‌که هر چند وقت یکبار یک کمپینی راه می‌افتد برای نخریدن فلان چیز و یا بهمان کالا و یا کلاً برای همه چیز! همینکه ملت به این نتیجه رسیده‌اند که برای نشان دادن عزم و اراده خود برای مبارزه با گرانفروشی و کم‌فروشی و دلالی و ملوک‌الطوایفی قیمت‌ها، کمپین و کارزار و چالش و اینگونه چیز‌ها راه بیندازند و با شور و حرارت آن را اطلاع‌رسانی کنند و در این گروه و آن گروه بازنشر دهند و با پیوست‌های اگر ایرانی هستی و اگر وطنت را دوست داری و یا اگر غیرت داری !! و کلی اگر و امای دیگر، خود و خلق‌ا… را به انجام آن تشویق ‌کنند، خیلی‌خیلی خوب است، مخصوصاً این‌که آنقدر به این کمپین‌های نخریدن پایبند هستند که کاسب‌ها و تجار و دلالان و بقیه اهالی کسب و کار مجبور شده‌اند، حدود ۷۰ تا ۸۰ میلیون نفر را از کشورهای بیگانه به داخل کشور دعوت کنند تا بتوانند اجناس دوبله و سوبله خود را به آنها بفروشند!

    هوشنگ‌خان کم‌کم به این نتیجه رسیده است که اساساً هدف برخی از این کمپین‌ها، خریدن است به جای نخریدن، زیرا به گونه‌ای خلق‌ا… به فروشگاه‌ها هجوم می‌آورند و برای خریدن از سر و کول هم بالا می‌روند که گرانی و تورم را هم‌افزایی می‌کنند که قبل از راه‌اندازی این نوع کمپین‌ها سابقه‌ای نداشته و یحتمل با برچیده شدن این کمپین‌ها، نخواهد داشت!

    آن‌گونه که پیداست خریدن و یا نخریدن مسأله اصلی نیست، بلکه پول داشتن و یا نداشتن برای خریدن مسأله اصلی است و تا ۴ ریالی ته جیب خلق‌ا… هست، هر چیزی را می‌خرند، چه گوشت کهکشانی را و چه شکر به فلک رسیده را و چه پراید سر به بیابان گذاشته را! همه را می‌خرند فقط به شرط آن‌که پول در جیب مبارک باشد وگرنه می‌شوند منتقد خریدن مردم و شاکی از نه گفتن به نخریدن‌ها…

    فی‌المثل همین آجیل شب عید و چشم و چراغ آن، پسته عزیز دردانه، از صغیر و کبیر می‌گویند نمی‌خوریم، جلو مهمان نمی‌گذاریم، رفتیم مهمانی نمی‌خوریم و کلاً از اساس لزوم وجود آجیل عید را منکر می‌شویم و به برنج بو داده و شاهدانه و عصر گندمک و نخودچی کشمش رجعت می‌کنیم!

    من اینجا شما هم‌، همانجا، آن کسی که هنوز جیبهایش صدا می‌کند، می‌خرد، خوب هم می‌خرد، آن‌که پولی برایش نمانده، از ترس آبرو و حرف و نقل و زشت و قشنگ بودن و این‌‌گونه چیز‌ها، نسیه می‌خرد و وعده سر خرمن می‌دهد و آن دیگری که نه آهی در بساط دارد و نه رویی برای قرض و نه اعتباری برای نسیه، کنج عزلت‌نشینی و دید و بازدید نرفتن و مسافرت درون خانه‌ای و مخفی شدن از انظار را سرلوحه خود قرارداده و عید را با برنامه و سریال و فیلم و البته، سماق و آبگوشت و کشک این‌ور آبی و آن ور آبی می‌گذراند و خوب و خوش و امیدوار سال جدید را شروع می‌کند!

    البته فراموش نشود که همزمان با انجام تمامی کارهای فوق‌الذکر از بخر و نخر گرفته تا فروشنده و خریدار و عامل و باعث و واسط، همگی فعالانه و پرشور کمپین‌ها را اطلاع‌رسانی می‌کنند و دورباش و کورباش می‌دهند و همه را به ایرانی بودن و خاک دوستی و وطن‌پرستی و غیرتمندی، فرا می‌خوانند و یک بار برای همیشه و الیوم خریدن شیر مرغ تا جان آدمیزاد ناجور و ناهنجار و ناصواب و نادَخ۱ است را در سراسر مام میهن و ایضاً تمامی گیتی فریاد می‌زنند!

۱٫      نامتجانس، نازیبا

                                                                    هوشنگ خان