بورس و تیر آخر!

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی بورس و تیر آخر!    در ابتدای کار بهتر است عرض کنیم که فی‌الحال کاری به کار جناب بورس سرمایه نداریم که این بینوا خودش هم تکلیف خودش را نمی‌داند و دایم‌النوسانی شدنش، خاطر جمیع سهامداران را مکدر کرده است، هرچند بالاخره حال و روزش خیلی بهتر از سال پیش […]

                   حرف‌های خودی و بی‌خودی

بورس و تیر آخر!

   در ابتدای کار بهتر است عرض کنیم که فی‌الحال کاری به کار جناب بورس سرمایه نداریم که این بینوا خودش هم تکلیف خودش را نمی‌داند و دایم‌النوسانی شدنش، خاطر جمیع سهامداران را مکدر کرده است، هرچند بالاخره حال و روزش خیلی بهتر از سال پیش شده و از صدقه‌سری تورم انفجاری نرخ دلار و سکه، اندک اندک آبی زیر پوستش رفته و رنگ و رویی پیدا کرده است.

  اما فی‌الحال در خدمت بورس کالا هستیم تا رمز و رازهای جدید و شگفت‌انگیز خود را که اگر نگوییم بی‌نظیر ولی در دنیا کم‌نظیر است و البته حدس می‌زنیم تا همین اواخر هم خودش نمی‌دانسته چه هنرهایی دارد و از هر سر انگشتش چه چیزهایی که نمی‌ریزد را از جنابشان جویا شویم و در کلاس درس‌شان دو زانو زده و تلمذ نماییم!

  اینکه قرار بود که فروش خودرو را به تالار بیاورند تا بورسی شده و قیمتش بشکند و بازار از تب و تاب بیفتد، ولی حضور پرفروغ خودرو در بورس و چکش خوردن قیمت خودروهای وطنی، ثمره‌‌اش آتشی بود که به جان قیمت افتاد آن هم به اندازه‌ای که دوقلوهای افسانه‌ای در خواب هم نمی‌دیدند که اگر چنین روزی را پیش‌بینی می‌کردند از هزار سال پیش، به‌جای اینکه بر سر چند درصد افزایش قیمت دایماً با شورای رقابت و وزارت صمت و سازمان حمایت گلاویز شده و اره‌کشی کنند، زور و ضرب خود را برای ورود به این بازار خرج می‌کردند!

  البته هنرهای جناب بورس فقط در فقره خودرو متوقف نشده است، بلکه در داستان فروش ربع سکه به تکامل و اوج رسیده، تا آنجا که ربع سکه‌ای که در شرایط معمول و طبیعی بازار، قیمتش ۳۰ و یا فوق‌فوقش ۳۵ درصد قیمت تمام سکه بود (از دوره تیرکمان شاه تا قبل از کشف بورس، توسط ربع سکه!) این روز‌ها از مرز ۴۰ درصد هم عبور کرده است و شیرینی و حلاوت سکه‌فروشی، حسابی به مذاق عزیزان متولی، خوش آمده است و برای بهره‌مندی از حظ‌وافر، حکماً فروش بقیه ربع‌سکه‌ها ادامه خواهد داشت، البته فهم هوشنگ‌خانی ما می‌گوید این فروش ۱۰ روزه از نیمه که بگذرد، جذابیتش روبه افول می‌گذارد و باید دید اگر این‌چنین شود، همچنان بر طبل فروش نواخته می‌شود یا از یک جایی به‌بعد و در راستای مدیریت تب و تاب! فروش سکه یک‌خط در میان و قطع و وصل شده و لنگ خواهد زد… .

  به هرحال در خبر است که با توجه به تجربه موفق و فوق تورمی فروش سکه و خودرو (و از چارصباحی دیگر خودرو خارجی) در بورس، اندک‌اندک پای فروش متری مسکن هم به این بازار مکاره باز شده و یک دستی به سر و گوش قیمت خانه که خودش آنقدر‌ها زرنگ است و در قله‌های دست‌نیافتنی تشریف دارد، کشیده شود که احتمالاً از قله‌ها به کهکشان‌ها پرواز کرده و به‌طور کل از دسترس خارج شود!

  تا آنجا که فهم و عقل هوشنگ‌خانی ما قد می‌دهد، این تجربه موفق و نادر در بورس کالا، بسیار ارزشمند بوده و به این سادگی‌ها نباید از آن عبور کرده و دست از سر بورس برداشته شود، بنابراین پیشنهاد می‌شود فروش پیاز و سیب‌زمینی، کله‌پاچه، گوشت و حبوبات و پای‌مرغ، گوشی تلفن و حتی تراکم و عوارض و حقوق گمرکی و مهم‌تر از همه آب و برق و گاز مصرف خانگی و صنعتی و تولیدی، فروش آجیل و میوه ویژه شب عید، خرما و زولبیا و حلیم بادمجان در ماه صیام، کیف و کولی و مداد و تراش وطنی همزمان با بازگشایی مدارس، هزینه کلاس‌های ورزشی و تقویتی و زبان و قس‌علیهذا در دم دمای تابستان و هزار و یک قلم جنس و کالا و خدمات، هرچه زودتر کلید بخورد زیرا که انصافاً گزینه‌های مناسبی برای استفاده بهینه از این ظرفیت تازه کشف‌شده جناب استاد بورس می‌باشند، استادی که به‌تنهایی و با قدرت تمام، دست هرچه دلال و واسطه است را از پشت بسته و هم آن‌ها را از نان خوردن انداخته و هم خلقی را حیران شعبده‌های خود کرده است!

 

          هوشنگ‌خان