سود ۳۰ درصد!

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی سود ۳۰ درصد! بانک مرکزی به شبکه بانکی ابلاغ کرده است که می‌توانند اقدام به انتشار گواهی سپرده خاص با نرخ سود علی‌الحساب ۳۰ درصد نمایند و اعلام نموده است که «بانک‌ها می‌توانند برای تأمین سرمایه در گردش طرح‌های با بازدهی بالا اقدام به انتشار این اوراق نموده و در […]

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی

سود ۳۰ درصد!

بانک مرکزی به شبکه بانکی ابلاغ کرده است که می‌توانند اقدام به انتشار گواهی سپرده خاص با نرخ سود علی‌الحساب ۳۰ درصد نمایند و اعلام نموده است که «بانک‌ها می‌توانند برای تأمین سرمایه در گردش طرح‌های با بازدهی بالا اقدام به انتشار این اوراق نموده و در پایان دوره مشارکت، سود قطعی نیز علاوه بر سود علی‌الحساب ۳۰ درصدی به خریداران این گواهی سپرده در شعب بانک‌ها پرداخت می‌شود ویژگی بارز این گواهی سپرده آن است که امکان بازخرید قبل از سررسید در شعب بانک‌ها امکان‌پذیر است، با اجرای این طرح، مشارکت مردمی در تأمین مالی طرح‌های تولیدی کشور فراهم می‌شود.»

نمی‌دانم باور می‌کنید یا باور نمی‌کنید ولی در خواب هم نمی‌دیدیم که چنین ادله و توجیهاتی برای رساندن نرخ سود سپرده به ۳۰ درصد آن هم با امکان بازخرید آنی، توسط جنابان بانک‌مرکزی‌نشین، بیان شود، البته اینکه در کشوری که نرخ تورم رسمی که فاصله زیادی با تورم محسوس واقعی دارد، در یکی، دو سال اخیر پایش را به زیر ۴۰ درصد نرسانده است، افزایش نرخ سود سپرده بانکی برای افزایش جذابیت سپرده‌گذاری در بانک‌ها، خیلی دور از ذهن نیست، ولی اینکه این افزایش را به تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی گره بزنند، از آن نادر اتفاقات زمانه است.

براساس آنچه گفته شده است، این سود ۳۰ درصدی، علی‌الحساب است و احتمالاً عدد بزرگ‌تری به‌عنوان سود قطعی در انتظار سپرده‌گذاران گرانقدر است، یعنی اگر فرض کنیم سود قطعی ۳۵ درصد باشد و شبکه بانکی هم ۱۰ درصدی برای حاشیه سود و هزینه و ریسک‌های خود در اعطای تسهیلات به شرکت‌های تولیدی، کنار گذاشته باشد، خیلی شیک و مجلسی به عدد حدود ۴۵ درصد می‌رسیم، به عبارت دیگر اگر یک شرکت تولیدی بخواهد از قِبَل این سپرده‌ها، وامی دریافت کند علاوه بر پرداخت اصل تسهیلات (معمولاً تسهیلات سرمایه در گردش بیشتر از یک سال نیست)، حداقل ۴۵ درصدی به‌صورت سالیانه باید سود پرداخت کند. حالا اینکه کدام صنعت و تولیدی وجود دارد که از یکطرف آنقدری کسب و کارش پررونق است که یک‌ساله می‌تواند تسهیلات را بازپرداخت کند و از طرف دیگر آنقدری حاشیه سود دارد که بتواند این سود بالا را به شبکه بانکی پرداخت کرده و خودش هم سود قابل قبول برداشت کند، از سؤالات سختی است که هر کسی را یارای جواب دادن به آن نیست!

البته در متن فوق‌الذکر یک عبارت کلیدی خودنمایی می‌کند و آن «طرح‌های با بازدهی بالا» می‌باشد که کلید حل این معما در همین عبارت ساده و پرمغز، نهفته است، بنابراین باید ببینیم چه مجموعه‌های تولیدی وجود دارد که می‌توانند با این شرایط، مستحق دریافت وام فوق‌الذکر باشند و از آنجا که ما قطع به یقین نمی‌توانیم چنین تولیدی‌هایی را کشف کنیم، منتظر می‌مانیم تا در آینده نه‌چندان دور گزارشات اعطای تسهیلات بانکی، به ما نشان دهد که کدام مجموعه‌های تولیدی در این گروه قرار می‌گیرند.

علی‌الحساب ما که می‌گوییم شرکت تولیدی که آنقدری حاشیه سود دارد که می‌تواند ۴۵ درصد آن را به بانک‌ها داده و برای خودش هم عدد و رقم معقولی باقی بماند، وجود ندارد و اگر هم هست، از سه حالت خارج نیست، یا اینکه یحتمل سوار بر رانتی، روزگار می‌گذراند، یا اساساً تولیدی نبوده و یا ز کف، قصدی به بازپرداخت ندارد!

و از آنجا که عزیزان بانکی را کارکشته‌تر و حسابدان‌تر از این حرف‌ها می‌دانیم که امورات و مقدرات خود را بر روی چنین اما و اگرهایی استوار کرده باشد، پس احتمال اینکه این سود ۳۰ درصد سپرده، قصد و غرضش فقط جمع کردن پول‌های سرگردان کف جامعه باشد تا کمی از التهابات و هیجانات ارزی و سکه‌ای و قیمتی بازار آخر سال و شب عید بکاهد، خیلی بیشتر از بقیه قصه‌هاست!

زیاده عرضی نیست، فقط خواستیم از همین تریبون عرض کنیم، وقتی سود علی‌الحساب سپرده به ۳۰ درصد برسد، سود و در نتیجه سود بانکی پایش را بالاتر خواهد گذاشت و این افزایش هزینه دریافت تسهیلات، در سال آینده خودش به تنهایی زحمت بخشی از افزایش تورم را به دوش خواهد کشید و قوزی می‌شود بر روی قوزها!

 

هوشنگ‌خان