حرفهای خودی و بیخودی نانخورها! از آنجا که وقت تنگ است و کارها بسیار، امروز آنقدرها وقت ندارم که کلی صغریکبری بچینم تا برسم به اصل مطلب و بعد هم افاضات فدوی و بحرطویلهای هوشنگی را تقدیم حضورتان نمایم. به هرحال هرچه باشد شب عید و شروع ماه مبارک رمضان، کلی تدارک و خرید […]
حرفهای خودی و بیخودی
نانخورها!
از آنجا که وقت تنگ است و کارها بسیار، امروز آنقدرها وقت ندارم که کلی صغریکبری بچینم تا برسم به اصل مطلب و بعد هم افاضات فدوی و بحرطویلهای هوشنگی را تقدیم حضورتان نمایم. به هرحال هرچه باشد شب عید و شروع ماه مبارک رمضان، کلی تدارک و خرید مواد غذایی و آجیل و خرما و نبات و میوه و پوشاک و شیرینی و هفتسین و ماهی و گل و سبزه و محصولات شوینده و رُفت و روب و تمیزکاری درب و دیوار و کف و سقف و پنجره و وقت و انرژی، مورد نیاز است که باید یک به یک و قدم به قدم همه را یا خریداری کنیم و یا به انجام برسانیم و از آنجا که صدی و به نود این اقدامات بایسته و شایسته، رابطه نزدیکی با پول دارند، عجالتاً همچین سر صبر و با حوصله و ایضاً مبسوط به آن ۱۰ درصد میپردازیم تا اگر خدا خواست و جیبمان صدا کرد، دستی به سر و گوش بقیه هم بکشیم و نونوار شویم!
اصلاً داشت یادم میرفت، مزاحم اوقات شریفتان شدم تا عرض کنم وقتی گوشت و مرغ یا از سفرهها پرکشیده و یا حضور بیرنگ و کمرنگی دارند، بسیاری از اقلام دیگر هم آنچنان حضور درستدرمانی ندارند و حتی جنابان سیبزمینی و تخممرغ و برنج هم بیمعرفت شده و کمتر احوالی میپرسند، با یک حساب دو دوتا چهارتایی به این جمعبندی میرسیم که شاهد یکهتازی جناب نان آن هم نان دولتی نیمخمیر نیمسوخته، بر سر سفرهها خواهیم بود و قاعدتاً سرانه مصرف نان ایرانی جماعت سیر صعودی میگیرد و کار به جایی میرسد که برخی عزیزان و مربوطین از آمار بالا و رکوردهای دستنیافتنی مصرف نان توسط خلقا… ایرانی جماعت صحبت میکنند.
البته عجالتاً نمیدانم که قرار است این مصرف بالای نان آسیبشناسی شود و برای میزان مصرف، مقدار و اندازهای تعریف شود و با گران کردن و کمیاب شدن نان، مردم را به استاندارد مصرف برگردانند و یا مسئله کلاً چیز دیگری است و عزیزان هشدار میدهند که با این وضع مصرف نان و آن مصرف گوشت و مرغ و حبوبات و لبنیات و سبزیجات، کار خیلی خرابتر از چیزی است که در ظاهر دیده میشود و سوءتغذیه و کمبود مواد لازم مثل ویتامینها و فیبر و پروتئینها و… باعث بروز بیماریهای مختلف در مردم میشود و باید برای آن فکری کرد.
به هرحال همینکه میزان مصرف نان توجه برخی از اهل علم را به خود جلب کرده است نشانه خوبی است، حتی اگر کسی به فکر جیرهبندی و تخصیص سهمیه مشخص و محدود نباشد و یا برای جبران کمبود مواد مورد نیاز برنامه و همت و تلاشی مدنظرش نباشد، حداقلش این است که دیگر عزیزان مسئول و متولی و مدیران گرانقدر، عمق قصه پرغصه نانخوری بیش از حد نانخورها را متوجه شوند و خدا را چه دیدی شاید همین حرفها، تکان تکانی به برخیها داد که جامعه را به حال خود رها نکنند و ایضاً مسئولین بهداشتی و پزشکی که قاعدتاً در مسیر سلامت و بهبود جامعه دل نگران هستند پا پیش گذاشته و فکری کردند!
زیاده عرضی نیست، از نظر هوشنگخانی ما هر چیزی که رسد نیکوست، وقتی بالاخره یک نفر پیدا میشود و از رکوردشکنی در مصرف نان میگوید، حتماً دیگری پیدا میشود که از رقابت تنگاتنگ ماهی و گوشت جهت قرار گرفتن در دورترین فاصله ممکن با سفرههای مردم، صحبت کند و شاید هم بزرگوار تریبونداری فاصله درآمد و هزینه خلقا… را به رخ بکشد و عزیزی از رکورداری مردم در مصرف بیش از حد حرص و جوش و غصه و غم، وامصیبتا سر دهد و نازنینی از مهر و محبت و بزرگواری و نجابت این ملت، قصیدهها فرمایش کند و همینجور با همین دستفرمان برویم جلو تا دیگر کسی پیدا نشود که معیشت سخت و نگرانکننده خلقا… را رها کرده و به دنبال بالا بودن مصرف قوت لایموت خلقا… باشد!!
هوشنگخان
دیدگاه بسته شده است.