خواب‌های بنزینی!

   حرف‌های خودی و بی‌خودی خواب‌های بنزینی! خیلی ساده و صمیمی و ایضاً صاف و پوست کَنده می‌خواهم لُبِ کلام را خدمتتان عرض کنم تا شما خواننده محترم از ابهام و تردید و احیاناً گیجی و بلاتکلیفی خارج شده و رستگار شوید! ما که خودمان از این کشف و شهودی که کرده‌ایم، کلی برای خودمان […]

   حرف‌های خودی و بی‌خودی

خواب‌های بنزینی!

خیلی ساده و صمیمی و ایضاً صاف و پوست کَنده می‌خواهم لُبِ کلام را خدمتتان عرض کنم تا شما خواننده محترم از ابهام و تردید و احیاناً گیجی و بلاتکلیفی خارج شده و رستگار شوید! ما که خودمان از این کشف و شهودی که کرده‌ایم، کلی برای خودمان حال کردیم و همچین سرحال و سرکیف شدیم و آنچه خیلی‌ها در آینه قدی نمی‌بینند در خشت خام دیدیم و در نتیجه چند قرص سر درد خواب‌آور خوردیم تا بتوانیم چند دقیقه سر بر زمین گذاشته و روان ناشادمان را تسکین دهیم!

جانم برایتان بگوید که طبق قانون و برنامه مصوب، سرانه مصرف بنزین روزانه کشور باید چیزی حدود ۰٫۷ لیتر باشد یعنی یک خانواده ۴ نفره که یک خودرو دارند، چیزی نزدیک به ۳ لیتر در روز مصرف بنزین‌شان باشد، اما خوب این قانون است و باید و نبایدی که بر روی کاغذ حسابی جواب می‌دهد ولی در مقام عمل اوضاع جور دیگری است و عجالتاً و علی‌الحساب در این چند ماهه اخیر متوسط سرانه مصرف در روز به حدود ۱٫۴ لیتر افزایش یافته است، یعنی دو برابر آن مطلوب ذکر شده در قانون!

با توجه به فرمایش فوق که خدمتتان عرض شد می‌توان با یک حساب دو دوتا چهارتا به این نتیجه رسید که همه این قصه‌های بود و نبود کارت سوخت پمپ‌بنزین‌ها و مدیریت و برنامه‌ریزی و الگوی مصرف و قس‌علیهذا، همه‌‌اش دعوا و بحث و جدل‌هایی است که آخر و عاقبتش به لحاف ملا ختم می‌شود که یا باید خلق‌ا… ماشین‌ها را در پارکینگ خانه بگذارند و از خیر استفاده از آن بگذرند یا اینکه جوری برایشان حساب و کتاب می‌کنند که مسلمان نشنود، کافر نبیند!

البته اینکه خدای‌ناخواسته فکر کنید با مدیریت و برنامه‌ریزی و حتی حذف کارت سوخت جایگاه‌ها و انذار و هشدارهای پرتکرار، یکهویی مصرف بنزین کشور نصف می‌شود، باور بفرمایید به جنابمان برمی‌خورد که بعد از عمری که خودی و بی‌خودی‌های ما را تحمل کرده‌اید، باز هم همچنان مثل خودمان آنقدری ساده‌دل و بی‌ریا هستید که رشک‌برانگیز است! البته امیدوارم در این فقره مستحضر باشید که این تغییر و تحولات و حذف کارت و اعلام قیمت فوب خلیج‌فارس و به رخ کشیدن قانون و مقررات و قیمت بنزین در شرق و غرب عالم، همگی مقدمه‌ای است برای تمرین و گرم شدن و بالا رفتن آمادگی مردم همیشه در صحنه تا با یک کار بزرگ و هماهنگ رسانه‌ای، خبری و آمار و ارقام و نموداری، ایجاد عذاب وجدان پرمصرفی و ایضاً نگرانی و ترس از آینده بدون بنزین و کلی راهکار دیگر که ما بلد نیستیم و خودشان حکماً خوب بلد هستند، زمینه آماده بشود که یا سهمیه‌ها آرام آرام غیب شده و بدرود حیات بگویند و جز خاطره‌ای از آن‌ها به یادگار نماند و یا قیمت بنزین در یک حرکت خودجوش معناگرا که هیچ ربطی به جیب و خزانه و هزینه و درآمد ندارد، قله‌های فتح شده جناب تورم در این چند ساله اخیر را یکدفعه و با یک دور خیز اساسی، در نوردیده و از آن‌ها عبور کرده و خود در آن‌سوی دسترسی آرزو‌ها استقرار یافته و همه قله‌های قیمتی نرخ ارز و طلا و گوشت و مرغ و پوشاک و خودرو و خانه و… را به سمت خود فراخوانده و با ارسال انرژی مثبت، رشد و مرتفع شدنشان را تسریع نماید.

خیلی با این کار نداریم که این حرف‌هایی که ما زدیم شاید خواب و خیال و وهم و حدس و گمان باشد، ولی خیلی سخت نیست که بفهمیم سناریوهای بنزینی امسال، خواب شیرین و رویاست یا کابوس پر داستان، اما از آنجا که کلاً آدم خوش‌بین و مثبت‌اندیشی هستیم، حس می‌کنیم باید یک فکر اساسی برای خودمان کرده و یک شغل دیگر را هم برای خودمان پیدا نماییم که از بوق سگ تا خروس‌خوان، مشغول آن شویم تا شاید بتوانیم اثرات این خواب‌های دیده شده را از معیشت و زندگی خود دور کنیم، هرچند به‌خاطر کار مضاعف در مضاعف، استراحت و آرامش و رفاه‌مان بر باد می‌رود و یحتمل صد جور مریضی و درد بی‌درمان سراغ‌مان می‌آید!

 

هوشنگ‌خان