تعطیلی گرانقیمت!

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی تعطیلی گرانقیمت! باور بفرمایید این تعطیل شدن روزهای پنجشنبه آنقدر خوب و مؤثر و حساب شده و به‌درد بخور است که امیدواریم هرچه زودتر از دیگر مراحل تصویب و تأیید و ابلاغ گذشته و اجرایی شود، اینکه فرمایش می‌کنند اشتباه است و پر از عیب و اشکال است و باید […]

                                            حرف‌های خودی و بی‌خودی

تعطیلی گرانقیمت!

باور بفرمایید این تعطیل شدن روزهای پنجشنبه آنقدر خوب و مؤثر و حساب شده و به‌درد بخور است که امیدواریم هرچه زودتر از دیگر مراحل تصویب و تأیید و ابلاغ گذشته و اجرایی شود، اینکه فرمایش می‌کنند اشتباه است و پر از عیب و اشکال است و باید کار کارشناسی بیشتری بشود و این قسم ایرادات، احتمالاً که نه، قطع به‌یقین نمی‌دانند چه اتفاق بزرگ و مهمی رخ داده است و چه کار کارستانی شده در حد تیم ملی، که کم‌کم محاسن و نتایج مشعشع آن بروز و ظهور پیدا کرده و شاید هم رونمایی شود. بگذریم…

از قدیم گفته‌اند از اول، آخرش را بگو! و حرف راست را از هوشنگ‌خان بشنو، بنابراین برای آنکه شما هم مثل جنابمان مُلتفت بشوید و حرف‌های ما ابهام و ایهامی نداشته باشد، یک راست می‌رویم سر سیاهه بلندبالای محاسن تعطیلی پنجشنبه‌ها!

یکی از محاسن این پنجشنبه تعطیلی‌ها این است که خلق‌ا… کارگر و کارمند و فرهنگی که روزهای پنجشنبه می‌توانستند به کارهای اداری و بانکی خود برسند، با در بسته روبه‌رو می‌شوند و مجبورند خیلی شیک و مجلسی مرخصی گرفته و یکی از روزهای شنبه تا چهارشنبه را برای پیگیری امورات خود انتخاب نمایند!

صد‌ها هزار نیروی انسانی مجموعه‌های صنعتی متوسط و بزرگ که براساس روال کاری صنایع متبوع خود به‌صورت نوبت کاری و شیفتی سرکار می‌روند و شنبه و جمعه و پنجشنبه برایشان فرقی ندارد، با تعطیل اعلام شدن پنجشنبه‌ها، به علاوه اینکه حق شیف و نوبت کاری دریافت می‌کنند، یک پول درست‌درمان کار کردن در روز تعطیل که به آن تعطیل کاری می‌گویند هم دریافت می‌کنند و مبالغ ناقابلی پول از آن جیب به این جیب‌ها می‌شود، چه از این بهتر!

عزیزان ارائه‌کننده خدمات شهری از راننده‌های اتوبوس واحد و مترو و پارکبان گرفته تا دیگر نهاد و نیروهایی که به حفظ فضا و امنیت و نظم و ترافیک و… مشغول هستند، این بزرگواران هم وقتی روزهای پنجشنبه به سرکار می‌آیند همان تعطیل کاری به حسابشان منظور خواهد شد و از این بابت هم جای نگرانی نیست!

اینکه قریب به اتفاق کشورهای دنیا روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل هستند و ما هم روزهای پنجشنبه و جمعه تعطیل می‌شویم، اولاً به خوبی تمایز و تفاوت ما با جهانیان معلوم می‌شود و چشم حسودان و بخیلان در می‌آید، ثانیاً به‌ازای هر ۷ روز، ۴ روز دنیا را از همکاری و تعامل و ارتباط با صنعت و تولید و امور بانکی و بازرگانی و قس‌علیهذای کشورمان، محروم می‌کنیم تا خوب بفهمند شنا کردن برخلاف جهت آب چه معنی می‌دهد، در ضمن یا خودشان را با ما هماهنگ کنند و یا سودای همکاری و تجارت با این ملک را از سر بیرون کرده و با این حسرت بزرگ بسوزند و بسازند!

در خبر است پیرمرد فقیر و نداری که به زور توانسته بود مقداری گندم تهیه کند و آن را در دستار خود ریخته و گره‌ای بر آن زده بود، همان‌طور که به سوی خانه باز می‌گشت، با خدا صحبت می‌کرد که ‌ای خداوند گره از کار ما باز کن، «بس گره بگشوده‌ای، از هر قبیل این گره را نیز بگشا، ‌ای جلیل» همانطور که با خودش زمزمه می‌کرد، یکدفعه گره دستار باز شد و همه گندم‌ها بر روی خاک ریخت، آن بنده خدا که مستأصل شده بود:

بانگ بر زد، کای خدای دادگر               چون تو دانایی، نمی‌داند مگر

سال‌ها نرد خدائی باختی                                 این گره را زان گره نشناختی

این چه کار است، ‌ای خدای شهر و دِه       فرق‌ها بود این گره را زان گره

آن گره را چون نیارستی گشود                        این گره بگشودنت، دیگر چه بود

من خداوندی ندیدم زین نمط                   یک گره بگشودی و آنهم غلط

این حکایت مشابه درخواست متولیان و فعالان بخش‌خصوصی و صاحب‌نظران اقتصادی و تجاری است که می‌گفتند یک روز (شنبه‌ها) تعطیل شود تا این وضعیت نیم‌بند تعطیلی پنجشنبه‌ها برچیده شود و ایضاً فاصله ما با تعاملات بانکی و پولی و تجاری جهان، روزهای کمتری قطع باشد. که البته در آن فقره گره، بالاخره همیان زر نصیب آن مرد مفلس شد و در این فقره از دست رفتن آن نصیب و قسمت، تا فرق خدا و بنده بیشتر معلوم شود!

 

هوشنگ‌خان