صرفه اقتصادی در ورزش امروزه به همان نسبت که درآمدهای ملی صرف ورزش میشود در بعضی از رشتههای ورزشی در کوتاهمدت و در بعضی از دیگر رشتههای ورزشی در درازمدت میتوان میزان برگشت سرمایه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشاهده کرد. به دنبال سرمایهگذاری در ورزش میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم افزایش مییابد و […]
صرفه اقتصادی در ورزش
امروزه به همان نسبت که درآمدهای ملی صرف ورزش میشود در بعضی از رشتههای ورزشی در کوتاهمدت و در بعضی از دیگر رشتههای ورزشی در درازمدت میتوان میزان برگشت سرمایه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشاهده کرد.
به دنبال سرمایهگذاری در ورزش میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم افزایش مییابد و در کنار آن امکان جذب درآمد از طریق برگزاری مسابقات بینالمللی، جذب گردشگران و سطح سلامت و بهداشت جسمی و روانی جامعه افزایش مییابد.
مانع اصلی در روند سرمایهگذاری در بخش ورزش کشورها عدم رؤیت منافع قابل برگشت حاصل از این سرمایهگذاری به صورت مستقیم است. در حالی که نگرش مثبت به ورزش و امور جنبی آن سودهای سرشاری را بهطور مستقیم و غیرمستقیم در آینده نصیب آنان میکند.
وجود نگرش مثبت در جوامع پیشرفته نسبت به ورزش، سبب سرمایهگذاری در امر ورزش به منظور بالا بردن سطح سلامت و تندرستی و تأثیر بر افزایش سطح بهرهوری در تولید شده و همین امر سبب شده که رفته رفته بیشتر کشورهایی که قبلاً توجه آنچنانی به آن نشان نمیدادند، سهمی رو به افزایش، برای سرمایهگذاری در امور ورزشی قائل شوند.
چنانکه بودجه تربیت بدنی و ورزش در کشورهای توسعهیافته یا بعضی از کشورهای در حال توسعه با سرعت بیسابقهای افزایش یافته است. چرا که اینگونه کشورها به تأثیرات درازمدت ورزش از لحاظ رشد و توسعه اقتصاد ملی واقف شدهاند.
ورزش یک سرمایهگذاری درازمدت است که اثر آن در رشد و توسعه معلوم و محرز است. سرمایهگذاری در ورزش از جمله سرمایهگذاریهایی است که دارای دوران باروری هم کوتاهمدت و هم درازمدت میباشد. که با پرداختن به آن میتوان نتایج اجتماعی فرهنگی و نتایج اقتصادی شایان توجهی را به دست آورد و در تأمین نیازهای جامعه و رفاه ملی کوشید.
لذا لازم است تا دولتها برای بهرهگیری از مزایای درازمدت ورزش آن را یک کالای سرمایهای به حساب آورده و برای رونق آن بهخصوص در بخش همگانی توجه لازم را برای پیشرفت آن مبذول دارند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.