جنگ و صلحی که به آب بستگی دارد

شمارش معکوس بحران امنیتی جدید جهان آغاز شده است جنگ و صلحی که به آب بستگی دارد مائده شیرپور- هر چند که کنوانسیون‌های بین‌المللی تاکنون نتوانسته برای بهبود اوضاع زیست‌محیطی کاری کند و روند آب شدن یخچال‌های عظیم قطب را کاهش داده و به ترمیم لایه ازن بپردازد اما این کنوانسیون‌ها را می‌توان به عنوان […]

شمارش معکوس بحران امنیتی جدید جهان آغاز شده است

جنگ و صلحی که به آب بستگی دارد

مائده شیرپور- هر چند که کنوانسیونهای بین‌المللی تاکنون نتوانسته برای بهبود اوضاع زیست‌محیطی کاری کند و روند آب شدن یخچالهای عظیم قطب را کاهش داده و به ترمیم لایه ازن بپردازد اما این کنوانسیون‌ها را می‌توان به عنوان هشداری از آینده روابط کشور‌ها ارزیابی کرد. هشداری که نشان می‌دهد در آینده‌ای نه چندان دور امنیت جهان به مسایل مهمی به جز جنگ، سلاح هسته‌ای و سوداگری و جنگ‌طلبی و حوادث تروریستی گره می‌خورد. هشداری که اگر تدبیری برای آن از هم‌اکنون اندیشیده نشود قطعاً منافع کشور و دیپلماسی و اقتدار کشور را به خطر می‌اندازد.

برای همه مسلم شده که بحران محیط‌زیست و نابودی منابع حیاتی با سرعت فزایده‌ای افزون می‌شود، انسان‌ها با سرعت بسیاری در حال حرکت به سمت بی‌آبی و حضور در محیطهای بی‌کیفیت هستند. در تحلیل‌ها آمده جنگ بعدی جهانی می‌تواند براساس تأمین نیاز کشور‌ها به آب باشد و این محیط‌زیست و به شکل عامیانه‌تر آب است که امنیت جهان را تهدید می‌کند.

در جمهوری اسلامی هم بحران بی‌آبی شروع شده، خشک شدن هامون، زاینده‌رود، هورالعظیم و رودهای بسیاری از این دست گواه بر این امر است. خشکی خوزستان و سیستان و بلوچستان به حدی شده که بادهای معمولی و متداول حجم عظیمی از خاک را به هوا می‌برد و تنفس را مشکل می‌کند، این اتفاق بار‌ها و بار‌ها موجب بستری شدن ساکنان این مناطق شده است. رعایت نشدن حقابه رودهای کشور از سوی افغانستان و پاکستان، سد‌سازی گسترده ترکیه بر رویهای که به ایران می‌آمدند، همه این بحران‌ها را تشدید می‌کند و در آینده ممکن است ما را برای گرفتن حقمان با همسایگان درگیر کند. در چنین شرایطی چیزی که آزاردهنده به نظر می‌رسد آمارهای موجود از میزان هدر رفت آب در شبکه‌های فرسوده آبرسانی است که حتی از صرفه‌جویی خانوار‌ها به شدت بیش‌تر است، منابع غیررسمی به فاضلاب ریختن ۳۰ درصد آب شرب را به دلیل فرسودگی خطوط آبرسانی تأیید می‌کند و در کنار این بی‌تدبیری نابخشودنی که در آینده قطعاً نسل بعدی را به چالش می‌کشاند، شاهد هستیم که بخشی از کشور همواره با سیل و خسارت و کشتار مواجه می‌شود!!! علی‌رغم پیش‌بینی سیل هیچ تدبیری برای مدیریت منابع آبی و هدایت آب‌های روان برای کمک به شهرهای خشک کشور صورت نمی‌گیرد. تراژدی و پارادوکس غمگینی است خواندن اخباری درباره دعوای یزد و اصفهان بر سر انتقال آب و خسارت شدید استان‌های جنوبی از سیل!!

بی‌تدبیری در مدیریت منابع آبی، نداشتن برنامه برای جهت‌دهی به آب‌های روان و نزول دفعی باران همه و همه باعث خواهد شد که به زودی جمهوری اسلامی ایران نیز از فشار کم‌آبی با مشکلات عدیده‌ای دست و پنجه نرم کرده و آب به مسأله امنیتی در کشور تبدیل شود.

در این میان تنها تدبیر و برنامه‌های مدیران میانی و حمایت مدیران ارشد از آنها به وسیله قانون‌گذاری می‌تواند راه‌گشا تلقی شود. درست است که صرفه‌جویی مردم هم می‌تواند بحران کم‌آبی در کشور را به تأخیر اندازد اما قطعاً نیاز به بازنگری در تدبیرها، نوسازی خطوط آبرسانی جزو اولویت‌های اصلی و قبل از صرفه‌جویی عمومی رخ می‌نماید. در کنار مسایل به وجود آمده میتوان به بی‌تدبیری در کشاورزی نیز به عنوان چالش جدید در مسأله مدیریت آبی در کشور می‌تواند مطرح شود، آنجا که حجم عظیمی از سرزمین خشک سیستان و بلوچستان و یا خراسان زیر کشت انواع محصولات نیازمند به آب مانند هندوانه و طالبی می‌رود و به قیمت‌های نازل یا مصرف داخل می‌رسد و یا صادر می‌شود!!!

این رویه کشاورزی در زمینه مدیریت آب و خشک کردن منطقه تأثیر به‌سزایی دارد، به‌طوری‌که کشورهای حاشیه خلیج‌فارس بر اساساً راهبردهای خود تصمیم به لغو کشت این میوه‌ها و سفارش آن از دیگر کشور‌ها از جمله ایران شده‌اند!!

به نظر می‌رسد بی‌تدبیری کنونی در نادیده گرفتن بحران آب می‌تواند معضلاتی را در کشور برایمان پدید آورد که جبران آن شاید ممکن نباشد.