عقل ، نفت و بیمار هلندی !!

محمدرضاعیوضی – منابع طبیعی به رغم اهمیت فراوانی که در توسعه اقتصاد و رفاه مردم دارند، بهره‌برداری نادرست از آن‌ها سبب تخریب و همچنین ایجاد آلودگی در محیط‌زیست و نیز محرومیت نسل‌های آینده از این نعمت‌های خدادادی می‌شود. نگاهی به وضعیت پیشرفت اقتصادی کشورهای دارای منابع طبیعی (به ویژه نفت) حاکی از نامناسب بودن عملکرد آن‌ها […]

محمدرضاعیوضی – منابع طبیعی به رغم اهمیت فراوانی که در توسعه اقتصاد و رفاه مردم دارند، بهره‌برداری نادرست از آن‌ها سبب تخریب و همچنین ایجاد آلودگی در محیط‌زیست و نیز محرومیت نسل‌های آینده از این نعمت‌های خدادادی می‌شود.

نگاهی به وضعیت پیشرفت اقتصادی کشورهای دارای منابع طبیعی (به ویژه نفت) حاکی از نامناسب بودن عملکرد آن‌ها علی‌رغم دارا بودن چنین منابعی است. از ویژگی‌های مربوط به اقتصاد این کشور‌ها رشد اقتصادی پایین، درجه پایین توسعه‌یافتگی، به‌کارگیری سیاست‌های اقتصادی در بعضی موارد ناکارآمد و توجیه‌ناپذیر اقتصادی و کیفیت پایین نهاد‌ها است. بنابراین، استنباط اولیه این است که وجود منابع طبیعی دارای تأثیر دوجانبه بر اقتصاد و سطح رفاه کشورهای مالک این منابع است.

درجه وابستگی ایران به صدور کالایی خاص یا تنوع صادراتی، تعیین‌کننده میزان آسیب‌پذیری و ضربه‌پذیری کشور از جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌باشد. اثر مخرب وابستگی دولت‌ها به درآمد منابع طبیعی سال‌ها است که مورد توجه قرار گرفته است. پژوهشی که توسط جفری ساکز از دانشگاه کلمبیا انجام شد، نشان می‌داد عملکرد کشورهای صادرکننده موادخام در امر توسعه اقتصادی به نحو محسوسی بدتر از کشورهایی بوده است که از نظر منابع فقیرتر بوده‌اند.

واژه بیماری هلندی در سال ۱۹۷۷ توسط مجله اکونومیست برای توصیف رکودِ بخش صنعتی در هلند بعد از کشف گاز طبیعی در دهه ۱۹۶۰ به‌کار گرفته شد. واژه بیماری هلندی زمانی در اقتصاد هلند و نیز اقتصاد جهانی رایج شد که این کشور پس از کشف مقادیر زیادی گاز در سال ۱۹۵۹با مشکلات عمده‌ای مواجه شد. این پدیده اقتصادی در بسیاری از کشورهایی که در یک بخش صادرات تمرکز دارند نیز مشاهده می‌شود.

مهم‌ترین مشکلی که برای کشورهای غنی از منابع طبیعی به وجود می‌آید، بیماری هلندی است. بیماری هلندی یک مفهوم اقتصادی است که تلاش می‌کند رابطه بین بهره‌برداری بی‌رویه از منابع طبیعی و رکود در بخش صنعت را توضیح دهد. این مفهوم بیان می‌دارد که افزایش درآمد ناشی از منابع طبیعی می‌تواند اقتصاد ملی را از حالت صنعتی خارج کند.

به زبان ساده، این عارضه زمانی رخ می‌دهد که درآمد یک کشور بر اثر عوامل فصلی به صورت ناگهانی افزایش می‌یابد و متولیان اقتصاد کلان (دولت) هم با تصور دائمی بودن این درآمد آن را در جامعه تزریق می‌کنند؛ درآمد کشور زیاد شده و پول هم به جامعه منتقل می‌شود، اما با افزایش درآمد، تقاضا هم افزایش پیدا می‌کند. اگر این افزایش تقاضا به صورت ناگهانی ایجاد شود، عرضه جوابگوی تقاضا نخواهد بود و تعادل عرضه و تقاضا بر هم می‌خورد، اما بیماری هلندی از زمانی رخ می‌دهد که دولت به عنوان متولی اقتصاد کلان وارد کارزار می‌شود و سعی می‌کند به‌طور مصنوعی و از طریقی غیر از افزایش تولید، قیمت‌ها را پایین نگه دارد. دولت متوسل به واردات کالاهای مصرفی ارزان می‌شود تا قیمت‌ها را مهار کند، در حالی که صنایع داخلی مجبورند با عوامل تولیدِ گران، کالای گران را تولید و به قیمت ارزان بفروشند. نکته اینجاست که این سیاست نمی‌تواند جلوی تورم را بگیرد. بلکه آن را به بخش‌های دیگر اقتصادی نیز منتقل می‌کند.

اما امروز دولت توانسته است تورم را کنترل و حتی نرخ آن را بعد از سال‌ها تک‌رقمی کند. همین موضوع انتظار را از دولت افزایش داده است و خروج اقتصاد از رکود به دست دولت تدبیر و امید دور از انتظار نیست.

در این راستا کافی است سرمایه کشور را فقط در منابع طبیعی و خدادادی دنبال نکنیم بلکه به گفته معاون علمی و فن‌آوری رییس‌جمهور به این موضوع توجه کنیم:

 این عقل است که سرمایه ایران را می‌سازد.