حرفهای خودی و بیخودی بوی مازوتسوزی آید همی! بوی مازوتسوزی آید همی، بوی آن نامهربان آید همی در خبر است که عزیزان متولی مسؤول، کمکم خود را آماده میکنند که اینبار نه یک فاز که مشعلهای مازوتسوز دوفاز نیروگاهی را روشن کرده و هوای کلانشهر اصفهان را که عجالتاً از ابتدای سال تا […]
حرفهای خودی و بیخودی
بوی مازوتسوزی آید همی!
بوی مازوتسوزی آید همی، بوی آن نامهربان آید همی
در خبر است که عزیزان متولی مسؤول، کمکم خود را آماده میکنند که اینبار نه یک فاز که مشعلهای مازوتسوز دوفاز نیروگاهی را روشن کرده و هوای کلانشهر اصفهان را که عجالتاً از ابتدای سال تا به امروز یک روز هوای پاک به خودش ندیده است و همین الان هم همیشه و یکروز درمیان بر مدار قرمز و نارنجی کیفیت هوا روزگار میگذراند، بهطور کلی در شرایط قرمز خطرناک اتراق داده و هر چند روز یکبار هم به رنگ بنفش بسیار خطرناک، سری زده و اگر بنزینهای غیراستاندارد و حذف فیلترهای نیروگاهی و فولادسازی و دیگر صنایع آلاینده و خیل موتورسیکلت و خودروهای کف شهر یاری نمود، با سر به داخل رنگ قهوهای شیرجه رفته و شرایط و هوای خطرناک را برای مردم بینوای اسیر نابلدی و ناکارآمدیها، به ارمغان بیاورد.
طبق آخرین برآوردها، بالاخره مسؤولین توانستند شهر اصفهان را در قله شهرهای آلوده کشور و حتی بالاتر از تهران و اراک نشانده و مدال طلایی دیگری برای مدیریت و هنرمندی خود در مبارزه با هوای پاک و سالم، به گردن آویخته و یحتمل این افتخار، فخرفروشی و منممنم هم دارد ولی از بس که این بزرگواران مناعت طبع داشته و احیاناً خجالتی تشریف دارند، موفقیت حاصل شده را به کفایت و درایت دیگران حواله داده و قصه کی بود کی بود من نبودم در این فقره، به طرز چشمگیر و ایثارگونهای روبه تزاید و صدالبته چشمنواز است!!
منباب یادآوری خدمت خوانندگان گرامی عرض میکنم که در هوای ناسالم که به رنگ قرمز است و مثل نُقل و نبات خوراک هر روزه ما کلانشهرنشینان شده است، کلیه افراد جامعه در معرض مخاطرات ناشی از آلودگی هوا قرار میگیرند و حتی ممکن است گروههای حساس دچار عوارض شدیدتری شوند. در هوای بسیار ناسالم که به رنگ بنفش معروف است و عدد (AQI) بین ۲۰۱ تا ۳۰۰ قرار میگیرد و از چهار صباحی دیگر هفتهای یکی، دو بار در آغوش پر سُربش قرار خواهیم گرفت، احتمال بروز عوارض جدی بر سلامت افراد جامعه افزایش مییابد و چیزی در مایههای نوعی پاکسازی جمعیتی با کم کردن تعداد آمار افراد زنده و استقبال از امراض دایمی تنفسی و زمینگیر شدن افراد مسن و حساس جامعه و افزایش میزان خستگی مفرط و کمحواسی و فراموشی که فیالحال همگی در حال رؤیت آن هستیم، بهوجود میآید.
جالب است بدانیم در هوای خطرناک که شاخص آن به بالاتر از عدد ۳۰۰ میرسد و این چند ساله با رنگ قهوهای خود را سالی یکی، دو بار میهمان شهرهایمان میکند، شرایط به نحوی است که کلیه افراد جامعه باید از قرار گرفتن در هوای آزاد خودداری کنند و یا حتیالامکان شهر را ترک کنند! بله درست خواندید، صلاح بر این است که در این شرایط شهر را ترک کرد، چون ماندن و نفس کشیدن در چنین هوایی خودش نوعی خودزنی و خودکشی است که خدا رحم کرد و از منظر قانونگذار و مباحث حقوقی، جرم محسوب نمیشود وگرنه در ایام قهوهای رنگ شدن آلودگی هوا، همگی یا به جرم اقدام به خودکشی و یا معاونت و یا مباشرت در جرم باید به ترازوی عدالت سپرده میشدیم تا پدر صاحاببچه را درآورده و حقمان را کف دستمان بگذارد!
در این سالها آرامآرام بر آلودگی و خطرناکی هوا افزوده شده است، قبلترها گهگاهی در زمستان میگفتند هوا وارونه شده است و دم کشیده است و برای همین است که این شرایط بهوجود آمده، کمکم شاهد بودیم هر سال بهطور متناوب این دم کشیدن و پخت و پز برقرار است، این اواخر هم که اوضاع جوری شده که آلودگی هوا زمستان و پاییز و بهار و تابستان نمیشناسد، هر فصل برای خودش کلی آلاینده آماده به یراق دارد از گرد و غبار و ریزگرد گرفته، تا سُرب و منوکسیدکربن و گازهای گلخانهای و… و از اتفاق هرچه بر آلودگی افزوده و از روزهای هوای پاک و سالم کاسته شد، تعداد مقصرین و مسؤولین و طرف حسابهای مربوطه یکییکی آب رفت و علیالحساب جز سازمان محیطزیست، هیچ کس باقی نمانده است که ظاهراً ایشان هم جزء اولین بیتقصیران عالم است!
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.