ماهنامه دادرسی شماره 121 - سال بیست‌ویکم فروردین و اردیبهشت 1396

شمول یا عدم شمول قوانین عام و نظارت بر مؤسسه‌ها و نهادهاي عمومی زیر نظر رهبري

چکیده نظر به اینکه به موجب تبصره ماده‌‏٢ قانون فهرست نهاد‌‌ها و مؤسسات عمومی غیر دولتی مصوب ١٩/٤/١٣٧٣، در راستاي مقررات ماده‌‏٥ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ١/٦/١٣٦٦[۱] «اجراي قانون در مورد مؤسسه‌هایی که تحت نظر مقام ولایت فقیه هستند، با اذن معظم‌له خواهد بود»، براین‌‏اساس برخی از مدیران محترم مؤسسه‌‏هاي تحت نظر رهبري، این […]

چکیده

نظر به اینکه به موجب تبصره ماده‌‏٢ قانون فهرست نهاد‌‌ها و مؤسسات عمومی غیر دولتی مصوب ١٩/٤/١٣٧٣، در راستاي مقررات ماده‌‏٥ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ١/٦/١٣٦٦[۱] «اجراي قانون در مورد مؤسسه‌هایی که تحت نظر مقام ولایت فقیه هستند، با اذن معظم‌له خواهد بود»، براین‌‏اساس برخی از مدیران محترم مؤسسه‌‏هاي تحت نظر رهبري، این برداشت را دارند که از شمول قوانین کلی مرتبط و نظارت دستگاه‌‏هاي نظارتی مستثنی می‏باشند؛ لذا براي اینکه منظور از عبارت «اجراي قانون» در تبصره مورد نظر، آشکار و شفاف گردد؛ تفسیر و تحلیل عبارت «اجراي قانون‌» براساس اصول و قواعد حقوقی ضرورت دارد و در این خصوص نیز فرمایشات مقام‌‌معظم‌‌رهبري مورد مداقه قرار می‏گیرد. در نهایت‌، این نتیجه حاصل می‌‏گردد که به‌‏جز قوانینی

که شمول آن‌‌ها بر این‌‏گونه نهاد‌‌ها توسط مقنن استثناء شده است‌؛ سایر قوانین عام و مرتبط بر آن‌‌ها ساري و جاري می‌‏باشد.

واژگان کلیدي: قانون‌، قانون‌‏گذار عادي، مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی، نهادهاي زیر نظر رهبري، مؤسسه دولتی، نظارت‌

درآمد:

امام علی‌(ع‌) فرمودند: «… مردم‌، مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی‌، …. اما حق من بر شما این است که به بیعت وفا کنید و در نهان و آشکارا حق خیرخواهی ادا کنید…»[۲] نظر به اینکه میان حقوقدانان اعم از قضات‌، اساتید، وکلا و…، این اختلاف نظر وجود دارد که «آیا بر مؤسسه‌ها و نهاد‏های عمومی تحت نظر مقام‌‌معظم‌‌رهبری‌، قوانین عام‌، حاکمیت داشته یا این‌‏گونه نهاد‌‌ها از کلیه قوانین مستثنی بوده و تابع ضوابط و مقررات خاص خود می‌‏باشند؟» در این خصوص‌، ضروری به نظر می‌‏رسد که فارغ از نگرش‌‏های جناحی و سیاسی و صرفاً از بعد حقوقی‌، قوانین مصوب را با مداقه بیشتر مورد کنکاش و بررسی قرار داد و در انتها مبتنی بر اصول و قواعد حقوقی‌، اظهار نظر نمود.

لازم به ذکر است که به منظور اختصار در نوشتار به‌‏جای عبارت «مؤسسات و نهـاد‏های عمومی غیردولتی‌» از واژه «مؤسسه‌» یا «نهاد» یا اصطلاحات مشابه مانند: «سازمان» یا «دستگاه» بهره‌‏مند می‌شویم‌.

 

۱- مؤسسات و نهادهـای عمومی غیردولتی

۱-۱- تعريف و اقسام اشخاص

در علم حقوق، واژه «اشخاص‌» به دو قسمت تقسیم می‌شود:

الف‌) اشخاص حقیقی‌: به هر یک از افراد انسانی اطلاق می‌‏شود که دارای حقوق و مسئولیت‌‏هـای مشخصی در جامعه می‌‏باشد. ب‌) اشخاص حقوقی‌: به یک نهاد، مؤسسه‌، شرکت‌، سازمان یا … اطلاق می‌‏شود که دارای حقوق و مسئولیت‌‏های قانونی معینی می‌باشند.

 

۱-۲- اقسام اشخاص حقوقي:

١ – اشخاص حقوقی دولتی که مشتمل بر سه دسته‌اند[۳]: وزارتخانه‌هـا، مؤسسه‌های دولتی‌، شرکت‌‏های دولتی مانند بانک‌ها و شرکت‌‏های بیمه دولتی‌(در قانون بودجه کشور نام آن‌‌ها می‌آید).

٢ – اشخاص حقوقی عمومی‌(غیردولتی‌): مانند: بنیاد مستضعفان (و جانبازان‌) انقلاب اسلامی‌، کمیته امداد امام‌(ره‌)، بنیاد شهید انقلاب اسلامی‌، سازمان تأمین اجتماعی‌، جهـاد دانشگاهی و…[۴]

٣ – اشخاص حقوقی خصوصی که شامل سه گروه می‌‏باشد: شرکت‌های تعاونی و اقسام آنها، شرکت‌های تجاری و اقسام آنها (شرکت‌های سهامی عام و شرکت‌های سهامی خاص‌شرکت‌های با مسئولیت محدود- شرکت‌های تضامنی‌- شرکت‌های مختلط‌)[۵] مؤسسات غیرتجاری‌. (مؤسسات غیرتجاری مؤسساتی هستند که جهت مقاصد غیرتجاری مثل امور علمی ادبی یا امور خیریه و امثال آن تشکیل می‌‏شوند و تشکیل‌‌دهندگان آن‌‌ها ممکن است قصد انتفاع داشته و یا نداشته باشند).[۶]

 

۲- تاريخچه مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی

در برخی از قوانین با عبارت «مؤسسه یا نهاد عمومی غیر دولتی» یا مشابه مواجه می‌‏شویم مانند: ماده‌‌۵ قانون مبارزه با پولشویی‌، مصوب ٢/١١/١٣٨٦، ماده‌ ١١٣ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ٦/١/١٣٦٦، ماده‌‌(۱) قانون برگزاری مناقصات مصوب ٢٥/١/١٣٨٣، مواد ٣ – ١٣ – ١٧ – ٤٧ از قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ٨/٧/١٣٨٦، ماده(۱) قانون محاسبات عمومی مصوب ١٥/١٠/١٣٤٩، ماده(۱) قانون نحوه اعمال نظارت بر کاهش هزینه‌های غیر ضرور و جلوگیری از تجمل‌‏گرایی مصوب ٢٧/٩/١٣٧٠، لذا در ذیل به توضیح  «مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی‌» خواهیم پرداخت‌. انجام وظایف عمومی در وهله اول برعهده دولت می‌‏باشد، اما حسب ضرورت‌‏هایی که به‌‏وجود می‌آید؛ انجام برخی از این وظایف به بخش‌‏های غیردولتی واگذار می‌‏شود و عموماً سازمان‌های عمومی غیردولتی عهده‌‏دار انجام این وظایف می‌‏شوند. حقوقدانان این اقدام را در راستای عدم تمرکز در اداره عمومی و تخصصی کردن انجام وظایف دولتی دانسته‌‏اند که نتیجه‌‏ آن می‌‏تواند ارائه بهتر خدمات عمومی به آحاد اجتماع باشد، چرا که امروزه با گسترش نیاز‌‌ها و خدمات عمومی‌، دیگر نمی‌‏توان دولت‌‏‌‌ها را مسئول اداره و ارائه کلیه خدمات عمومی دانست‌. لذا این اصل که «دولت‌‏‌‌ها می‌‏بایست عهده‌‏دار انجام خدمات عمومی باشند»، جای خود را به این اصل که «دولت‌‏‌‌ها باید از انجام خدمات اطمینان حاصل کنند» داده است‌. یکی از سازوکارهایی که دولت‌‏‌‌ها به وسیله‌‏ آن از ارائه خدمات اطمینان حاصل می‌‏کنند؛ محول نمودن این امور به سازمان‌های غیردولتی می‌باشد. «مؤسسه‌ها» در کشور ما نیز از جمله این سازمان‌ها می‌‏باشند که به منظور انجام خدماتی که جنبه‌ عمومی دارند؛ ایجاد شده‌‏اند و از استقلال و آزادی عمل نسبی برخوردارند. این سازمان‌ها ابزارهای مؤثری برای دولت محسوب می‌‏شوند که هدف اساسی از تأسیس آنها، انجام وظایف اجرایی و عمومی تخصصی که نیازمند استقلال نسبی و دور بودن از برخی از مسایل دست و پاگیر اداری است‌، می‌‏باشد؛ لذا «مؤسسه‌‏ها» در حقیقت دولت را در انجام وظایف و خدمات عمومی یاری می‌‏کنند و به نحوی کارگزار دولت در این زمینه‌ها هستند.

این «مؤسسه‌‏ها» علی‌‌رغم ماهیت مشترکشان در غیردولتی بودن و اداره‌‏ امور عمومی‌، حاوی تنوع بسیار وسیعی هستند؛ به‌‏طوری که نمی‌‏توان یک الگوی واحدی را برای این سازمان‌ها در نظر گرفت و با برخورداری از اقتدارات ناشی از قدرت عمومی و حضور فعال و روزافزون در صحنه‌های مختلف امور اجتماعی ﻭ اداره‌‏ امور عمومی‌، نقش زیادی در تعیین سرنوشت جامعه بر عهده دارند؛ از طرف دیگر لزوم شفافیت‌، حاکمیت قانون و پاسخگویی این مؤسسات به سازمان‌های نظارتی‌، تبیین ﻭ بررسی نظام حقوقی این مؤسسات امری ضروری است‌.

تا قبل از قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ١/٦/١٣٦٦ علی‌رغم وجود «مؤسسه‌ها» در نظام اداره امور عمومی کشور، تعریفی از آن‌‌ها ارائه نشده بود. نخستین مرتبه ماده‌‌٥ قانون محاسبات عمومی کشور در تعریف این «مؤسسه‌‏ها» مقرر داشت‌: «مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی از نظر این قانون واحدهای سازمانی مشخصی هستند که با اجازه قانون به منظور انجام وظایف و خدماتی که جنبه عمومی دارد؛ تشکیل شده یا می‌شود.»

در این ماده سه ویژگی عمده برای «مؤسسه‌‏ها» در نظر گرفته شده است که عبارتند از:

۱- دارای واحد سازمانی مشخصی هستند. ۲- با اجازه قانون تشکیل می‌‏شوند. ٣ – عهده‌دار انجام وظایف و خدمات عمومی می‌‏باشند.

بنابراین‌، با توجه به ماده مذکور، این سه شرط‌، شروط اساسی برای تشکیل و ایجاد یک نهاد عمومی غیردولتی محسوب می‌‏شوند. با این توضیح که در ماده‌ ٥ قانون «محاسبات عمومی کشور» مصوب ١/٦/١٣٦٦ علاوه بر سه قید مندرج در تعریف‌، یک قید دیگر نیز برای این‌‏گونه مؤسسات تحت عنوان تبصره در این ماده آمده که عنوان می‌‏دارد: «فهرست این قبیل مؤسسات و نهاد‌‌ها با توجه به قوانین و مقررات مربوط از طرف دولت پیشنهاد و به تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد رسید»، یعنی علاوه بر ویژگی‌‏های سه‌‏گانه مذکور، برای اینکه یک سازمان به عنوان «مؤسسه‌» شناسایی گردد؛ لازم است که قانون‌‏گذار، چنین صفتی را برای آن تعیین کرده باشد. در اجرای این تبصره‌، ماده واحده قانون فهرست مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی در تاریخ ١٩/٤/١٣٧٣ تصویب شد که به موجب آن تعدادی از نهاد‌‌ها به عنوان «مؤسسه‌» شناخته شدند؛[۷] تاکنون نیز تعدادی مؤسسه دیگر به این فهرست افزوده شده است که عبارتند از: فدراسیون‌های ورزشی آماتوری‌، مؤسسه جهاد نصر، جهاد استقلال‌، جهاد توسعه سازندگی‌، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی‌، کتابخانه آیت‌ا… مرعشی‌نجفی در قم‌، جهاد دانشگاهی‌، دهیاری‌‏ها، صندوق بیمه روستائیان‌، بنیاد بیماری‌های خاص و در بودجه سال ٩٠ صندوق تأمین خسارت بدنی نیز لحاظ شده است‌.

نکته قابل توجه اینکه هر چند اسامی این «دستگاه‌‏ها» در فهرست نهاد‌‌ها اعلام شده است‌؛ اما هر زمان قانون‌‏گذار اراده کند؛ می‌تواند به این فهرست اضافه کند. بنابراین مبنای ما، قانون محاسبات ١٣٦٦ است‌؛ اما از نظر تعیین مصادیق آن‌، قانون فهرست نهاد‌‌ها و مؤسسه‌های عمومی غیردولتی مصوب ١٣٧٣ و الحاقات بعدی آن است‌.

تعریف مذکور تا زمان تصویب آزمایشی قانون «مدیریت خدمات کشوری مصوب ١٨/١١/١٣٨٦» تنها تعریف ارائه شده از این «مؤسسه‌‏ها» در قوانین ما بود؛ لیکن در ماده‌‌٣ قانون مزبور از «مؤسسه‌» تعریف دیگری ارائه شد. ماده‌ مذکور اشعار می‌‏دارد: «مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی‌، واحد سازمانی مشخصی است که دارای استقلال حقوقی است و با تصویب مجلس شورای اسلامی ایجاد شده یا می‌‏شود و بیش از پنجاه درصد (۵۰%) بودجه سالانه آن از محل منابع غیر دولتی تأمین می‌‏گردد و عهده‌‏دار وظایف و خدماتی است که جنبه عمومی دارد).»[۸] اگر چه این «مؤسسه‌‏ها» به ظاهر مستقل و واجد شخصیت حقوقی می‌‏باشند؛ لیکن به لحاظ در ارتباط بودن با امور عمومی و مصالح عامه‌، با توجه به سازوکار خاصی که در قوانین موجد یا اساسنامه آن‌‌ها مشخص شده است‌؛ به انجام وظایف و ایفای صلاحیت‌‏های خود می‌‏پردازند، لذا به لحاظ اینکه به دولت در انجام وظایف و خدمات عمومی مساعدت می‌‏کنند؛ دارای شخصیت حقوقی مستقلی نیستند.

برای نمونه می‌‏توان به بنیاد شهید که از بودجه دولتی استفاده می‌‏کند؛ اشاره نمود. در ماده‌ ٧ قانون اساس‌‏نامه بنیاد شهید انقلاب اسلامی مصوب ٢٧/٢/٧٧ اصلاحی ١٨/١/٨٧ مجلس شورای اسلامی از جمله منابع مالی این بنیاد، کمک‌‏‌‌ها و اعتبارات مصوب در بودجه عمومی کل کشور است‌.

 

۳- اقسام مؤسسه‌ها و نهادهـای عمومی غیردولتی

با عنایت به موضوع مقاله‌، «مؤسسه‌‏ها» را از دو منظر تقسیم می‌‏نماییم‌:

۳-۱- مؤسسه‌ها و نهادهای عمومی غیردولتی تحت نظر رهبری

هرچند قائل به این می‌‏باشیم که مستند به اصول ٥٧ و ٦٠ و ١١٠ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‌، مشروعیت اساس نظام اسلامی و تمام اجزاء حکومت آن‌، مرهـون ولی‌‌فقیه می‌‏باشد؛ زیرا قوای سه‌گانه (مقننه‌، مجریه و قضاییه‌) تحت نظر رهبری فعالیت می‌‏کنند، لذا کلیه امور حکومت اعم از تقنینی‌، اجرا و قضا از شئون ولایت فقیه بودن و متصدیان این امور، مأذون از سوی معظم‌له می‌‏باشند و این تأیید و اذن نیز صوری نبوده و واجد ماهیت و آثار حقوقی است‌، اما این امر بدان معنا نیست که مقام‌‌معظم‌رهبری در کلیه جزئیات اجرایی دستگاه‌ها ورود نماید، بلکه صرفاً موارد معدودی از سازمان‌ها تحت نظر مستقیم معظم‌‏له می‌‏باشند و ایشان به طور مستقیم آن‌‌ها را هدایت می‌‏کند، مانند اداره انفال که از وظایف مختص رهبری است و یا تشکیل ستاد اجرایی فرمان امام(ره‌). لذا بایستی میان مفهـوم عام زیر نظر رهبری و مفهـوم خاص آن تفکیک قائل شد. در مفهـوم خاص‌، تشکیلاتی به عنوان زیر نظر رهبری تلقی شده‌‏اند و قانون‌‏گذار در این راستا از عباراتی مانند: «مؤسسات و نهادهـای عمومی که تحت نظر مقام ولایت فقیه هستند» یا «دستگاه‌های مستقیماً زیر نظر مقام‌‌معظم‌رهبری‌» یا «دستگاه‌های زیر نظر رهبری‌» و یا «نهادها، مؤسسات ﻭ تشکیلات و سازمان‌هایی که زیرنظر مستقیم مقام‌‌معظم‌‌رهبری اداره می‌‏شوند.» ﻭ امثال آن استفاده نموده است‌. لکن اشکال اساسی در این خصوص عدم اهتمام مقنن برای تعریف این‌‏گونه نهاد‌‌ها و احصاء آن‌‌ها می‌‏باشد که این امر موجب گردیده‌، از این عبارات تفسیرهای موسعی ارائه گردد و بالتبع آن از شمول برخی از قوانین‌، آن‌‌ها را مستثنی بدانند در حالی که به‌‏نظر می‌‏رسد؛ شایسته نیست این عبارت «زیر نظر رهبری‌» معنا و مفهوم گسترده‌‏ای یابد زیرا تبعات مختلفی حاصل خواهـد شد از جمله اینکه‌:

۱- ممکن است در این نهاد‌‌ها همانند هر سازمان دیگری تخلفی صورت گیرد. این امر که این سازمان‌ها، به عنوان اینکه «زیر نظر رهبری‌» تلقی می‌‏شوند، موجب می‌‏گردد که عملکرد خلاف قانون آن‌‌ها نیز به رهبری منتسب گردد و از این رهگذر به شأن وجایگاه رهبری خدشه وارد آید.

۲- مسئولان و مدیران متصدی این‌‏گونه دستگاه‌‏ها، به لحاظ مصون تلقی نمودن خود و عدم مشمول دانستن خویش نسبت به قوانین عام‌، ضریب خطای آن‌‌ها افزایش یافته و احتمال در تعرض قرار گرفتن اموال بیت‌‏المال نیز وجود دارد.

۳- با اصل نظارت‌‏پذیری همه‌‏ نهاد‌‌ها در تعارض می‌باشد.

۴- اصل برابری همگان در مقابل قوانین آسیب می‌بیند.

۵- اصل صلاحیت عام مجلس شورای اسلامی در امر تقنین (اصل ٧١ قانون اساسی‌) تزلزل می‌یابد.

بر این اساس‌، با عنایت به مراتب و مستفاد از قوانین‌، نهادهای زیر نظر رهبری دارای سه منشأ می‌باشند:

۱-  به واسطه فرمان ولی‌‌فقیه در قالب حکم حکومتی یا تفویض اختیارات تشکیل می‌‏شوند مانند: شورای‌عالی انقلاب فرهنگی‌.

۲- به تصریح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته‌‏اند، مانند: مجمع تشخیص مصلحت نظام‌.

۳- از طریق قوانین عادی و توسط مجلس شورای اسلامی ایران به تصویب می‌‏رسد مانند: کمیته امداد امام(ره) و بنیادمستضعفان انقلاب اسلامی‌.

این‌‏گونه مؤسسه‌ها واجد یکی از ملاک‌‏های زیر می‌باشند:

۱- انتصاب یا عزل بالا‌‌ترین مقام توسط رهبری مانند صدا و سیما، نیروهای مسلح‌، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی و…

۲- تأیید احکام صادره و مصوبات آن توسط رهبری مانند شورای‌عالی امنیت ملی‌.

۳- لزوم حضور نماینده رهبری در آن نهاد مانند منصوب نمودن فقهای شورای‌نگهبان یا بنیاد شهید و امور ایثارگران‌.

۴- فرمان تشکیل آن مؤسسه توسط رهبری مانند شورای‌عالی انقلاب فرهنگی یا بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی‌.

۵- انتصاب همه اعضای سازمان توسط رهبری مانند مجمع تشخیص مصلحت نظام‌.

با مداقه در ملاک‌‏هـای مذکور، آنچه می‌‏تواند به عنوان مهمترین و اصلی‌‏‌‌ترین شاخص برای نهادهـای تحت نظر رهبری مورد امعان نظر قرار گیرد؛ موضوع «تأیید نمودن احکام و مصوبات آن سازمان توسط رهبری می‌‏باشد.» زیرا این احکام و مصوبات فی‌نفسه دارای ارزش حقوقی است‌، اما عضویت در یک نهاد یا تأسیس دستگاهی‌، صرفاً منجر به اتخاذ تصمیم نمی‌‏گردد تا به تأیید مقام عظمای ولایت برسد و سایر عملکرد مسئولین این‌‏گونه نهادهـا، قابلیت انتساب به رهبری را ندارد. لذا بهترین دلیل برای انتساب یک نهاد به رهبری‌، تأیید مصوبات و احکام آن تشکیلات توسط رهبری می‌‏باشد چنانکه مستند به اصل ١٧٦ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران‌، نهادهایی چون شورای‌عالی امنیت ملی و مستند به بند ٤ اصل ١١٠ قانون اساسی و تبصره‌‏ ٣ ماده‌ ٢٦ و مادتین ١٣٠ و تبصره‌‏ ١٣٣ قانون مجازات جرایم نیروهـای مسلح مصوب ١٣٨٢ و ماده‌ ١٨ اساسنامه سپاه و ماده‌ ٢٢٨ قانون مقررات استخدامی سپاه و ماده‌ ١٠ قانون نیروی انتظامی جمهـوری اسلامی ایران و بند «ز» ماده‌ ٩ و ماده‌ ١٩٩ قانون ارتش جمهـوری اسلامی ایران‌، آیین‌‏نامه‌ها و دستور‏العمل‌‏های نیروهـای مسلح بایستی به تأیید فرماندهـی کل قوا برسد.

لذا آنچه از نظر حقوقی‌، منطقی به نظر می‌‏رسد این است که مستثنی نمودن نهادهایی که به عنوان زیر نظر رهبری محسوب می‌‏شوند، باید محدود و مضیق شود نه اینکه هـر نهـادی که به صورت جزیی با رهبری مرتبط است عملکرد خود را با انتساب به معظم‌‏له‌، توجیه نماید و از مقام رهبری هزینه نماید. مضافاً اینکه حیطه مسئولیت رهبری نیز مشخص می‌‏شود مثلاً سازمان صدا و سیما به‌‏دلیل اینکه رئیس آن توسط رهبری منصوب می‌‏شود؛ دال بر این نمی‌‏باشد که کلیه برنامه‌های آن نیز مورد تأیید مقام‌معظم‌رهبری است، بلکه رهبری صرفاً در خصوص مدیر نصب شده‌، مسئولیت دارد؛ چنانکه بار‌‌ها مقام‌‌معظم‌رهبری خود نیز به برخی‌ از برنامه‌های صدا و سیما نقد داشته‌‏اند. دستگاه‌های زیر نظر مقام‌‌معظم‌رهبری به آن دسته از سازمان‌ها و نهادهایی اطلاق می‌شود که در بحبوحه انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ یا پس از تصویب قانون اساسی‌ جمهـوری اسلامی ایران و سایر قوانین و یا حکم حکومتی توسط رهبر معظم ایجاد و یا زیر نظر ایشان اداره می‌گردند مانند: کمیته‌ امداد امام(ره‌)، بنیاد مستضعفان انقلاب‌ اسلامی‌، سازمان تبلیغات اسلامی و بنیاد شهید انقلاب اسلامی‌.

لازم به ذکراست که مواردی وجوددارد که جزء فهرست نهادهای عمومی غیردولتی محسوب نمی‌شوند اما تحت نظر رهبری می‌باشند، مانند: ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و آستان قدس‌رضوی.

 

۳-۲- مؤسسه‌ها و نهادهای عمومی غیردولتی خارج از نظارت رهبری

برخی تشکیلات عمومی غیردولتی مانندسازمان تأمین‌اجتماعی، هلال‌احمر، شهرداری‌ها، فدراسیون‌های ورزشی آماتوری، دهیاری‌ها و صندوق بیمه روستائیان هرچند جزء فهرست نهادهای عمومی غیردولتی لحاظ می‌شوند اما تحت نظر رهبری قرار ندارند. البته بایستی توجه داشت که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، چون مقام معظم رهبری در رأس نظام قرار دارند، لذا همه قوای سه‌گانه اعم از قوه مجریه، قوه مقننه و قوه‌قضاییه زیر نظر عام ایشان قرار دارند. نظر به اینکه موضوع مورد بحث «نهادهای زیر نظر رهبری» می‌باشد که زیرمجموعه «مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی» بوده و به عنوان مصادیقی از اشخاص حقوقی حقوق عمومی لحاظ می‌گردد. لذا ادامه نوشتار را معطوف به این مهم نموده و از پرداختن به مبحث کلی «مؤسسات و نهادهای عمومی غیردولتی» به منظور اجتناب از اطاله کلام، صرف‌نظر می‌شود.

 

 

[۱] مستند به ماده ١٢٧ قانون مدیریت خدمات کشوري مصوب ٨/٧/١٣٨٦، ماده‌‏٥ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ١/٦/١٣٦٦ منسوخ می‏باشد. «ماده ١٢٧ کلیه قوانین و مقررات عام و خاص به جز قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت مصوب ٥/٦/١٣٨٦ مجلس شوراي اسلامی مغایر با این قانون از تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون لغو می‏گردد.»

[۲] خطبه‌‏ ٣٤ نهج البلاغه‌

[۳] ر.ک مواد ٢ الی ٤ قانون محاسبات عمومی مصوب ١/٦/١٣٦٦

[۴] ر.ک قانون فهرست نهاد‌‌ها و مؤسسات عمومی غیردولتی و الحاقیه‌‏هاي بعدي مصوب ١٩/٤/١٣٧٣

[۵] قانون تجارت

[۶] سایت ویکی پدیا – دانشنامه آزاد htps://fa.wikipedia.org/wiki

[۷] ماده واحده قانون‌ «فهرست نهاد‌‌ها و مؤسسات عمومی غیر‏دولتی» مصوب ١٩/٤/١٣٧٣ با الحاقات بعدي چنین مقرر نموده است‌: واحدهاي سازمانی مشروحه زیر و مؤسسات وابسته به آنها، مؤسسات و نهادهاي عمومی غیردولتی موضوع تبصره ماده ٥ قانون‌محاسبات عمومی کشور مصوب ١٣٦٦می‌باشند: ۱- شهرداري‏‌‌ها و شرکت‌هاي تابعه آنان مادام که بیش از ٥٠ درصد سهام و سرمایه آنان متعلق به شهرداري‏‌‌ها باشد. ۲- بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی.۳-  هلال‌احمر. ۴- کمیته امداد امام‌. ۵- بنیاد شهید انقلاب اسلامی. ۶- بنیاد مسکن انقلاب اسلامی. ۷- کمیته ملی المپیک ایران‌.۸- بنیاد ١٥ خرداد. ۹-سازمان تبلیغات اسلامی. ۱۰- سازمان تأمین اجتماعی.

تبصره ١ – مؤسسه وابسته از نظر این قانون واحد سازمانی مشخصی است که به صورتی غیر از شرکت و براي مقاصد غیرتجارتی و غیرانتفاعی توسط یک یا چند مؤسسه و نهاد عمومی غیردولتی تأسیس و اداره می‌شود و به نحوي مالکیت آن متعلق به یک یا چند مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی باشد.

تبصره ٢-  اجراي قانون در مورد مؤسسات و نهادهاي عمومی که تحت نظر مقام ولایت فقیه هستند با اذن معظم‌له خواهد بود.

همچنین به موجب مصوبه مجلس شوراي اسلامی، جهاد دانشگاهی، بنیاد امور بیماري‏هاي خاص و سازمان دانش‌‏آموزي جمهوري اسلامی ایران نیز به فهرست قانون مؤسسات و نهادهاي عمومی غیردولتی الحاق شدند.

 

[۸] مستند به ماده ١٢٧ قانون مدیریت خدمات کشوري مصوب ٨/٧/١٣٨٦، ماده‌‏۵ قانون محاسبات عمومی کشور مصوب ١/٦/١٣٦٦ منسوخ می‏باشد.