حرفهای خودی و بیخودی حسرت خودروساز خارجی! در خبر است تعداد زیادی از کمپانیهای خودروساز خارجی طی یک نامه که برای وزارت کریمه صمت ارسال کردهاند، درخواست راهاندازی کارخانه خودروسازی در ایران را داشتهاند و اعلام کردهاند که در صورتی که وزارت صمت به درخواست این شرکتها پاسخ مثبت ندهد، خودش باید جوابگوی میلیونها سهامدار […]
حرفهای خودی و بیخودی
حسرت خودروساز خارجی!
در خبر است تعداد زیادی از کمپانیهای خودروساز خارجی طی یک نامه که برای وزارت کریمه صمت ارسال کردهاند، درخواست راهاندازی کارخانه خودروسازی در ایران را داشتهاند و اعلام کردهاند که در صورتی که وزارت صمت به درخواست این شرکتها پاسخ مثبت ندهد، خودش باید جوابگوی میلیونها سهامدار این شرکتها باشد که باید متحمل خسارت و ضرر شده و شاهد رکود هرچه بیشتر ارزش سهام این شرکتها در برابر ارزش سهام دوقلوهای افسانهای خودروساز ایرانی باشند و چه بسا دیر یا زود ورشکستگی و تعطیلی این کارخانجات رقم بخورد و در سالهای آتی مردم دنیا مجبور هستند با بنز و بیام دبلیو و پورشه و تویوتا و… خداحافظی نمایند.
با کمی تأمل و تفکر هوشنگخانی به این نتیجه رسیدم که از قضا ارسال این درخواست توسط کمپانیهای بزرگ خودروسازی دنیا، خیلی هم منطقی و معقول است، بالاخره وقتی در یک کشور، خودروهایی ساخته میشود که در زیبایی و فناوری و استحکام و رهواری به گرد پای خودروهای تولیدی این جنابان نمیرسد، ولی در قیمت چیزی از ایشان کم ندارد و چه بسا اگر هزینههای ریالی و نرخ برابری ارز و بهای تمام شده آن خودروهای ایرانی را با هزینههای تولید و قیمت فروش این شرکتها مقایسه کنیم، دود از سر مبارک بالا میرود و ایضاً همین خودروسازهای ایرانی همزمان با دریافت تسهیلات چند هزار میلیاردی و لطف و مرحمتهای بالادستیها و عدم بازپرداخت وامها و صف طولانی خریداران پیشخریدی، هر لحظه و دَم به ساعت از زیان انباشته و هزینههای سرسامآور و عدم مقرون بهصرفه بودن تولید خودرو صحبت میکنند. بالاخره برای شرکتهایی با آن همه کبکبه و دبدبه در تولید و قدمت و اعتبار، راه انداختن کارخانه در کشوری با چنین اتمسفر جذاب حمایتی و مراقبتی، خیلی رویایی بوده و برای رسیدن به این شرایط نامه درخواست که هیچ، نامه فدایت شوم ارسال کرده و از سر و کول مسئولان بالا رفته، ناز بخرند، خودشان را لوس کنند و شعر من که خودرو لوکس میسازم برات، کیفیت ممتاز میارم برات را زمزمه کنند!
اصلاً فرض کنیم که هیچ حمایت و مراقبتی برای خودروساز داخلی وجود ندارد و پرداخت تسهیلات نجومی به ایشان و عدم بازپرداخت کهکشانی هم رخ نمیدهد، وقتی یک شرکت تولیدکننده خودرو خارجی، میبیند که فیالمثل خودرویی که با هزار و یک زحمت و کلی فناوری و دقت و کیفیت تولید کرده و با قیمت ۲۰ هزار دلار به فروش میرساند که خانه پرش سه، چهار هزار دلاری از این ۲۰ هزار دلار، سود این شرکت میباشد ولی همین خودرو یکدفعه با سه، چهار برابر قیمت درب کارخانه، در تالار بورس و کف بازار، البته در داخل ایران، به فروش میرسد، عین همان کشاورز بینوایی که برای تولید محصول، یک سال زحمت میکشد و هزینه میکند ولی دلال و واسطه نسبتاً محترم از راه رسیده و نرسیده دوبل همه آن را به جیب میزند و حالش را میبرد. خب معلوم است که هرکه باشد دلش قنج میرود برای سود چند ۱۰ برابری، حسرت شرایط ایدهآل خودروساز داخلی هم که مضاعف میشود بر این رنج مکرر و نتیجه همین گسیل نامههای عجز و لابه و درخواست است که از راه میرسد.
از ما میپرسید که اگر هر کدام از کمپانیهای خارجی تولید خودرو، کل کارخانجات و صنعت را ببوسند و به کنار گذاشته و خودشان را در زنجیره واردات و فروش ماشین خارجی و ایضاً مونتاژ و تولید خودروی شبهداخلی و همچنین دلالی و سفتهبازی کف بازار خودرو، وارد نمایند، تازه عقل رَس شده و کار درست و صحیحی انجام دادهاند چون هم پول حسابی پارو میکنند، هم زحمت و دردسر ساخت و تولید را ندارند و هم اینکه سر ماه عزای پرداخت حقوق و مزایا و بیمه و نمیدانم عیدی و سنوات کارگر و کارمند را ندارند، و مهمتر از همه چند کرور سهامدار متوقع و طلبکار را از سر خود وا کردهاند.
البته با توجه به دروغ سیزده بودن نامه مذکور، بر متولیان و سازندگان فرض است که پیشدستی کرده این شرایط گل و بلبلی را انحصاری اعلام کرده و جلو هرگونه طمع و درازدستی احتمالی خارجیها را بگیرند.
هوشنگخان
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دیدگاه بسته شده است.