جر زدن با رسانه‌های دولتی

جر زدن با رسانه‌های دولتی جلیل قنادزاده بار‌‌ها و بار‌‌ها در دولت‌های مختلف، شاهد اظهارنظراتی از سوی مسؤولان درمورد بدنه بزرگ دولت بوده‌ایم که چگونه این بدنه بخش عظیمی از بودجه دولت را در قالب بودجه‌های جاری می‌بلعد. بدنه بزرگ و نارکارآمد! از این‌رو با توجه به اصل۴۴، دولتمردان تلاش دارند امور را به بخش […]

جر زدن با رسانه‌های دولتی

جلیل قنادزاده

بار‌‌ها و بار‌‌ها در دولت‌های مختلف، شاهد اظهارنظراتی از سوی مسؤولان درمورد بدنه بزرگ دولت بوده‌ایم که چگونه این بدنه بخش عظیمی از بودجه دولت را در قالب بودجه‌های جاری می‌بلعد. بدنه بزرگ و نارکارآمد!

از این‌رو با توجه به اصل۴۴، دولتمردان تلاش دارند امور را به بخش خصوصی واگذار کنند، تا نه تنها بدنه بزرگ دولت کوچک شود، بلکه کیفیت کار نیز افزایش یابد. اما متأسفانه در خصوصی‌سازی موفق نبوده و در این سیاست، خصولتی‌سازی یا شبه‌دولتی‌سازی در پیش گرفته شده است. بار‌‌ها و بار‌‌ها از سوی کارشناسان و فعالان اقتصادی این موضوع مورد نقد قرار گرفته که دولت در خصوصی‌سازی موفق نبوده و خصولتی‌هایی را ایجاد کرده که در کنار ارتزاق از بودجه دولت، پاسخگو هم نیستند. بدتر آن‌که بخشی از بدنه دولت به‌طور جدی مقابل این خصوصی‌سازی مقاومت می‌کنند و به نوعی چوب لای چرخ خصوصی‌سازی می‌گذارند.

به جرأت می‌توان گفت آن بخش از بدنه بزرگ دولت که نه تنها به دنبال واگذاری امور در قالب اصل ۴۴ نیستند بلکه روزبه‌روز بزرگ‌تر و پر هزینه‌تر می‌شوند. متأسفانه شاهد هستیم که این بخش با در اختیار داشتن رسانه ملی یعنی صداوسیما، ده‌ها نشریه و خبرگزاری دولتی و وابسته، هر روز فربه‌تر می‌شوند. بدون آن‌که کارایی لازم را داشته باشند. نشریاتی که با استفاده از رانت دولتی در عرصه اطلاع‌رسانی، هنوز در برابر نشریات خصوصی بازنده هستند چرا که نه تنها نمی‌توانند هزینه‌های خود را  تقبل کنند، بلکه خواننده خاص و زیادی هم ندارند، بدتر آن‌که در امر اطلاع‌رسانی نیز نمره قابل قبولی دریافت نمی‌کنند.

مثلاً روزنامه همشهری که در قالب مؤسسه همشهری وابسته به شهرداری تهران است با توجه به این‌که بیش‌ترین جذب آگهی را دارد، ادعای ضرر ۳۰میلیارد تومانی می‌کند و یا این‌که صداوسیما ماهانه ۶۰۰میلیون تومان پول به روزنامه جام‌جم تزریق می‌کند.(۱) در حالی‌که جذب آگهی بسیاری از روزنامه‌های خصوصی کم‌تر از این میزان است. روزنامه‌هایی که گا‌‌هی در قالب تخصصی انتشار می‌یابند.

در نبرد میان بخش خصوصی و دولتی در کارزار اطلاع‌رسانی، مثلاً در دولت مهرورزی هم شاهد بودیم که جلوی ارسال آگهی به نشریات خصوصی گرفته شد. به راستی چرا باید هر دستگاه و سازمان دولتی برای اطلاع‌رسانی اقدام به انتشار نشریه آن هم نه در سطح داخلی که در سطح ملی کند؟ و آن دست از سازمان‌ها و نهادهای دولتی هم که بودجه کم‌تری دارند به دنبال راه‌اندازی پایگاه خبری در فضای مجازی هستند پایگاه‌هایی که گا‌‌هی اخبار تولیدی آنها در روز بیش از دو-۳ عدد نیست!

چرا باید تلاش کنیم سیستم اطلاع‌رسانی بخش خصوصی نفس‌هایش به شماره بیفتد و در این وانفسای بد اقتصادی در توزیع یارانه میان نشریات هم اما و اگرهایی حاکم کنیم که خود می‌دانیم واقعیت ندارد. اگر در دیگر عرصه‌های اقتصادی برای تولیدکنندگان از حمایت خبری نیست، لااقل کم‌تر برای آن بخش‌ها موانع ایجاد می‌کنند، اما در عرصه اطلاع‌رسانی که حاکم چهارم دموکراسی است، نه تنها از حمایت خبری نیست و اگر یارانه‌ای هم که در این بخش مقرر شده به صورت بسیار نابرابر توزیع می‌شود، که سهم نشریات بخش خصوصی نه بر مبنای توانمندی بلکه بر مبنای لابی و زدوبندهای پشت پرده است. هزاران اما و اگر و مشکل و چالش در پیش روی فعالان عرصه خبر است.

به راستی چرا دولتمردانی که همواره جوالدوز به دست به دنبال سوک زدن به بخش خصوصی هستند، توان درد نوک سوزنی را برای خود ندارند. چرا این عزیزان به معنای واقعی به دنبال خصوصی‌سازی نشریات دولتی نیستند، نشریاتی پر طمطراق که جز زیان‌دهی و خرج‌تراشی کار کردی ندارند!

این‌که می‌گویند ۸۰درصد اقتصاد این مرز و بوم در اختیار دولت است، سخن گزافه نیست، چرا که دولت در تمامی بخش‌ها دست انداخته و از عرصه ورزش تا مطبوعات و هزاران جای دیگر، همه در اختیار دولت است و بدتر آن‌که این اقتصاد تنومند و فربه، یارای رقابت سالم با بخش خصوصی را هم ندارد! و هر جا که قرار است در یک رقابت سالم بازی را به بخش خصوصی واگذار کند، سریع قوانین بازی به نفع دولتی‌ها تغییر می‌کند؛ یعنی «جر زدن» بخشی از عملکرد دولت‌‌‌ها شده است که متأسفانه آماری برای این جر زدن‌‌‌ها اعلام نمی‌شود. شاید همین امر باعث شده دولتمردان در این سال‌ها به دنبال تولید رسانه‌های دولتی باشند، رسانه‌هایی که پرسشگر نباشد و فقط تأییدکننده عملکرد نا‌ثواب دولتی‌‌‌ها باشد و این کارکرد، باعث شده هر هزینه‌ای را برای نگهداری این رسانه‌های زیان‌ده متحمل شوند.

۱- نبرد نابرابر بی‌انتها، آرش خوشخو، ستون سه‌شنبه‌های روزنامه هفت صبح ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ شماره ۱۹۷۰